کولبری واژه‌ای است که این روزها حداقل در استان‌های مرزی ایران به ویژه غرب کشور، بیگانه‌ای نیست، کلمه «کولبر» از دو بخش تشکیل شده است ، «کول + به‌ر» که «کول» به معنای قسمت پشت بدن و در معنی عامیانه به معنی «بار» است و «به‌ر» به معنی بردن است. کل کولبر به کسی اطلاق می‌شود که باری را بر پشت خود حمل می‌کند.
در واقع می‌توان کولبری را بخشی از اقتصاد غیررسمی یا پنهان در مناطق مرزی کشور به ویژه مرزهای غربی و شمال غربی ایران دانست. عمدتا کولبری در شهرهای سردشت، بانه، پیرانشهر، مریوان و… که در نواحی مرزهای غربی قرار دارند بیشترین رواج را دارد.
افراد کولبر بیشتر مردهای بین سنین ١۴ تا حتی ٧۵ سال را شامل می‌شود، از دانش‌آموزان گرفته تا جونانی در مقاطع تحصیلی لیسانس تا دکترا و همچنین زن‌ها هم بخشی از کولبران را شامل می‌شوند.
کولبری در معنای واقعی‌تر یعنی ورود و خروج کالا از طریق دور زدن موانع قانونی بین مرزهای ایران و عراق، بدینصورت که فرد کولبر کالا را بر دوش خود از کوهستان‌های صعب‌العبور و پر پیچ و خم حمل می‌کند تا پاسگاه‌های مرزی را دور بزند .
کولبران دو دسته هستند نوع اول کسانی هستند که در تمام مسیر کالا را بر دوش خود حمل می‌کنند و دسته دیگر هم که سعی می‌کند بیشتر مسیر را از قاطر یا اسب بهره بگیرند، کولبرهای نوع اول بنابر نوع بار و مسیر آن حدودا ١۵٠ هزار تومن برای هر بار دریافت می‌کنند و کولبر‌های نوع دوم حدودا ۴٠٠ هزار تومن در ازای هر بار. خرید یک قاطر برای کولبر هزینه‌ای بین ٧ تا ١۵ میلیون دارد.

نکته قابل توجه این است که کولبرها فقط محدود با افراد ساکن شهرهای نام برده نمی‌شود بلکه از شهرهای دیگر کردستان هم برای کار عازم مرز می‌شوند، مثلا در یکی از نواحی مرزی در ارتفاعات کولبرها کمپ دارند که در آنجا در قالب گروه‌های مختلف از شهرهای مختلف دور هم جمع می‌شوند و آماده حرکت به سوی مرز می‌شوند و هر گروه برای صاحب بار مربوط به خود اقدام به حمل کالا می‌کند. کالا هایی از جمله لاستیک خودرو، تلویزیون ال‌سی‌دی، یخچال، پارچه، سیگار، کولر و …. .
به صورت دقیق مستندات قابل اکتفایی راجع به تاریخچه کولبری و چگونگی خلق این واژه در دسترس نیست اما می‌توان گفت بعد از حمله آمریکا به عراق و قدرت گرفتن مناسبات اقتصادی اقلیم کردستان عراق با ایران و کردستان کولبر رواج و به عنوان یک منبع درآمد در کردستان شناخته شده است.
اولین واکنش به مسئله کولبری را می‌توان در فیلم «زمانی برای مستی اسب‌ها» از «بهمن قبادی» دید که ایشان بعد از اکران فیلم بیان کردند که سکانس مربوط به کولبران کاملا واقعی بوده و بازیگران در واقع خود کولبران بوده‌اند.
اما واکنش‌های داخلی و خارجی به دلیل کشتار و مجروح شدن تعداد زیادی از کاسبکاران و کولبران بر اثر شلیک مستقیم نیروهای هنگ مرزی و انفجار مین‌های جا مانده ار جنگ بوده است، تا جایی که «احمد شهید» گزارشگر پیشین ویژه حقوق بشر در ایران از آن به عنوان «کشتار سیستماتیک کاسبکاران و کولبران کورد» یاد می‌کند.
از واکنش‌های داخلی می‌توان به اعتصابات عمومی مردم بانه مریوان و شهرهای دیگر کردستان به دلیل مصدود شدن مسیر کولبرها اشاره کرد که باعث برجسته شدن هرچه بیشتر موضوع شد.
نقش شبکه‌های اجتماعی در انتقال اطلاعات از جمله اخبار و گاها فیلم‌های مربوط به کشته شدن کولبران را نمی‌توان نادیده گرفت که در مواردی باعث جریحه‌دار شدن افکار و احساسات عمومی شده و در بعضی موارد اعتراضاتی در شهرهای کردستان و در نتیجه سرکوب و امنیتی شدن فضای جامعه کردستان را در پی داشته است.
در ادامه می‌خواهم به دلایل به وجود آمدن کولبری و نحوه برخورد حکومت با آن و همچنین رهیافت‌های آن اشاراتی بکنم.
دلایل به وجود امدن کولبری را می‌توان از دید فرهنگی اقتصادی و سیاسی مورد کاوش قرار داد. از منظر فرهنگ می‌توان گفت چون مردمان مرزی از دیرباز به سخت کوشی و عبور از مناطق صعب العبور کوهستانی عادت کرده‌اند و تلاش مضاعف برای کسب درآمد و گذراندن امورات زندگی در اصطلاح «کسب روزی حلال» جزئی از فرهنگ آنها شده است.

واضح است که از این زاویه نمی‌توان پدیده کولبری را توجیه کرد چرا که همان طور که اشاره شده طیف وسیعی از کولبران را افراد با سواد و تحصیل کرده شامل می‌شود که جامعه شهری و مدرن را تجربه کرده‌اند و تحلیل متناسبی از سنت و فرهنگ و مدرنیته دارند.
کولبری را می‌توان بیشتر زاده مسائل اقتصادی و نگاه سیاسی و امنیتی سیستم مرکزگرای ایران به مرزهای غربی و شمال غربی دانست.
تبعیض و تقسیم ناعادلانه بودجه‌ها در استان‌های کشور، عدم سرمایه‌گذاری و نبود کارخانه‌ها، و در نهایت نبود زیرساخت‌های اقتصادی مناسب در کردستان، به نحوی که استان کردستان دارای بالاترین رکود اقتصادی و بیکاری است به گونه‌ای که درآمد سالانه حدود ۴ درصد درآمد سرانه میانگین کشوری و سهم تولید ناخالص داخلی کمتر از یک صدم درصد سهم کردستان بوده و تداوم در عدم تمایل سیستم به سرمایه‌گذاری و اختصاص بودجه مناسب به کردستان به افزایش هرچه بیشتر بحران دامن زده است.
در یک نمونه رسمی و واضح می‌توان به درگیری لفظی آقای فرشادان یکی از نمایندگان مردم در استان کردستان، با استاندار این استان و سایر نمایندگان مجلس با معاون توسعه و کارافرینی و اشتغال وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی در اسفند ماه ١٣٩۵ اشاره کرد که در آن جلسه آقای فرشادان به شدت از عدم اختصاص سرمایه گذاری خارجی بعد از برجام در کردستان انتقاد کردن که در نهایت به یک صلوات ختم شد که یک نمونه آشکار از تبعیض در حق مردم کردستان بود که ویدئوی مربوط به این جلسه مدتی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد.
به نوعی می‌توان گفت بی‌توجهی به اقتصاد کردستان خود زاده دیدگاه سیاسی و امنیتی سیستم مرکزگرای ایران به این بخش از کشور بوده است، به عنوان مثال آقای «حسین ذوالفقاری» معاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور در مهر ماه ١٣٩٧ در گفتگو با آژانس خبری «ایلنا» گفته بود که «اگر افرادی در قالب این کولبران به جای کالا مواد منفجره وارد کشور کنند و در ده نقطه از کشور عملیات تروریستی انجام دهند آن موقع چه کسی پاسخگو است» نمونه از این طیف گفته خود تاییدی بر نگاه امنیتی و اشغال گرانه به کردستان است.
همچنین از دیدگاه تعدادی از احزاب اپوزیسیون کورد بیکار کردن مردم کردستان و کولبر کردن آنها کاری سیستماتیک و برنامه‌ریزی شده است که حکومت می‌تواند در مواقع لزوم دلیلی برای کشتار و ملیتاریزه کردن کردستان داشته باشد.
حال سوال این است که کولبری چه ضربه‌ای به اقتصاد ایران زده است و اصولا نحوه برخورد حکومت با میزان این اسیب چه مقدار تناسب دارد. در واقع سوال اساسی این است که آیا کولبری علت ضعف اقتصادی است یا معلول آن؟

وقتی به نادیده گرفتن قاچاق‌هایی با مبالغ سرسام‌آور توسط خود مجریان قانون و یا نزدیکان آنان و خروج سرمایه‌های کزاف از کشور توسط نهادهای نظامی و امنیتی نگاه می‌اندازیم درمی‌ابیم که کولبری که یک کالا به ارزش حدودا یک میلیون تومان را بر دوش خود حمل می‌کند برای دریافت ١٠٠ هزار تومان اصلا نمی‌تواند ضربه آنچنانی به اقتصاد ایران بزند و متوجه می‌شویم کولبری به دلیل ضعف اقتصادی است نه باعث آن.
اما نحوه برخورد حکومت با پدیده کولبری را می توان در دوسته تقسیم کرد،
اولی تلاش برای سازماندهی کردن بازارهای مرزی و کولبران است. در چند سال اخیر زمانی که پدیده کولبری واکنش‌های خارجی و داخلی را در پی داشت سیستم سعی در سازماندهی کولبران و ایجاد بازارهای مرزی و صدور کارت کولبری برای کولبران کرد از طرح دو فوریتی نایب ریس فراکسیون امید در مجلس برای ساماندهی و توانمدسازی استان‌های مرزی گرفته تا گفته آقای جهانگیری که از «صرف‌نظر دولت از ٩٠٠ میلیارد تومان حقوق خود در مرزها برای حل بحران کولبری در مرزها» خبر داد همه و همه، چیزی جز یک بازی نمایشی و تبلیغاتی خواه یا ناخواه نبود.
اما نوع دوم برخورد حکومت با کولبران خشونت از جمله شلیک مستقیم توسط نیروهای هنگ مرزی و نظامی و انتظامی بود است و این موضوع تا امروز ادامه داشته است که بنابر گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، آخرین مورد آن که همزمان با نوشتن این گزارش است، یعنی ٢٨ اردیبهشت ماه ١٣٨٩ در جریان تعقیب و گریز نیروهای انتظامی دو کاسبکار اهل شهرستان سقز جان باختند.
در واقع نوع برخورد خشن حکومت با کولبران هیچ تناسبی با تلاش آن برای حل معضل ندارد و همچنین این نوع برخورد فاجعه‌بار، هیچ نسبتی با نوع جرم ندارد، چرا که بر اساس ماده ٣ قانون به کارگیری اسلحه از سوی نیروهای انتظامی و نظامی، این نیروها تنها در صورتی می‌توانند از اسلحه استفاده کنند که جان آنان در خطر باشد یا متهم قصد کشتن نیروها را داشته باشد و در تبصره ٣ این قانون آمده است که نیروهای انتظامی به هیچ عنوان نمی‌توانند برای اواین بار متهم را مورد هدف شلیک مستقیم قرار دهند این درحالی است که نیروهای هنگ مرزی و انتطامی نه تنها کوابران بلکه قاطر یا اسب آنها را هم مورد هدف قرار می‌دهند.

حکومت ایران حتی به دانش‌آموزان و زنان کولبر هم رحم نمی‌کند و بارها شاهد شلیک مستقیم و قتل آنها بوده‌ایم، به عنوان مثال، «ژاله قادرزاده» یکی از زنان کولبر و نان‌آور خانواده بود که در سن ٣۶ سالگی در تاریخ ٢١ مرداد ١٣٩۵ بر اثر شلیک مستقیم نیروهای مرزی کشته شد.
علاوه بر شلیک گلوله، توسط نیروهای نظامی و انتظامی، موارد دیگری از جمله انفجار مین، سقوط بهمن، تصادف، سرمازدگی و غرق شدن در رودخانه‌ها نیز جان کولبران را تهدید می‌کند. با سیری در این موارد بدیهی است که کولبری، برای مردمان کردستان نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار برای نان است، حکومت نیز با توجه به اینکه کولبران صدایی ندارند و مانند بازاریان و تجار صنف خاصی ندارند و نهاد مدنی حمایت کننده ندارند، از فرصت سواستفاده می‌کند و دست به این کشتارها با اهداف سیاسی‌اش می‌زند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com