وقتی در ایران بودم با دختری شاد و پرنشاط دوست بودم که مثل خودم یک نوجوان طبقه متوسطی بود. گاهی با هم به مهمانی می رفتیم و لبی تر می کردیم. گاهی لبهای یکدیگر را می بوسیدیم و از حداقل های ممکن استفاده می کردیم. تا جایی که من به یاد می آورم دوستم چندان در قید مذهب و رعایت حلال و حرام نبود و از جوانیش لذت می برد. دست سرنوشت ما را از هم جدا کرد من مهاجرت کردم و او ماند و در دانشگاه حقوق اسلامی خواند.
بعد از چند سال فرصتی دست داد تا ما یکدیگر را ببینیم. همان صمیمیت قدیم باقی بود ولی برای من آنچه عجیب بود استفاده این دختر از استدلالهای اساتید حقوق -همان فقها و باورمندان به حقوق اسلامی- بود. مثلا علاقه یک شخص به همجنس را بیماری می دانست و یا اعدام را در جهت برگردان نظم به جامعه لازم می دانست.
معمولا در جواب استدلالهای من می گفت: تو از شرایط ایران بی خبری. اعدام در ایران لازم است.
یا مثلا در مورد آزادی پوشش زنان می گفت: آزادی پوشش خوب است ولی دختران ایران که آرایش های آنچنانی می کنند جنبه آزادی را ندارند!
خلاصه که بر خلاف تصور من نظام اسلامی نه به دلیل سرکوب بلکه به دلیل توانایی متقاعد کردن بخشی از جامعه بر سر پا مانده. نظامی که فمینیسم را به عنوان تلاش زنان برای برتری بر مردان معرفی کند، اعدام را لازم بشناساند. توانسته با ساخت مفاهیم جعلی ایدیولوژی اسلامی را به خورد بخشی از جامعه بدهد و برای خود مشروعیت کسب کند.
خلاصه که راه دشواری در رسیدن به دمکراسی و جامعه ای باز در پیش داریم.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
هر دوش با هم هست.
یکشنبه, ۱۸ام فروردین, ۱۳۹۲
با اطلاع رسانی و بسط آگاهی و مقایسه ایران با کشورهای دیگر باید آب رفته را به جوی باز گزداند و مغزهای شستشو شده را بیدار کرد. چاره دیگری نداریم. به نسل جدید باید بفهمانیم که اسلامی کردن جامعه ایران بزرگترین اشتباه و مهلک ترین زهر برای جامعه ایران بوده
دوشنبه, ۱۹ام فروردین, ۱۳۹۲
تا آخر هم با این توهمات خودتون به حقیقت جمهوری اسلامی پی نمی برید.آیا انسان حقیقت جویی پیدا میشه که بخواهد واقعیت این همه دشمنی با ملت ایران را بفهمه؟ من میتونم کمکش کنم این هم ایمیلم
noornoory1@yahoo.com
دوشنبه, ۱۹ام فروردین, ۱۳۹۲
حالا شما خیلی روشنفکر هستی؟!!!
دوشنبه, ۱۹ام فروردین, ۱۳۹۲
dar moredfe hokme edam dar iran kamelan movafegham,,sathe pishrafte fekriye jame irani dar hade tafakore amaliatie,yani bayad ba amal va moghabele be mesl in mellat ro mahar kard
دوشنبه, ۱۹ام فروردین, ۱۳۹۲
به نظر من اگر چیزی درست باشد در حالت اکستریمش هم درست است. اگر همه مردم دنیا هم جنس گرا بشوند چه می شود… تصور کنید همه مردم از اسپرم های فریزری متولد شوند…
تصور کنید در اداره ای هستید که مردان آنجا به شما که مرد هستید نظر دارند… می آیند مختان را بزنند. چه حالی به شما دست می دهد؟! تصور کنید در یک خانواده بزرگ شده اید که دو پدر بالای سرتان است که جلوی شما مدام ماچ و بوسه میکنند.
اگر خانواده مقدس است پس همجنس گرایی کثیف و منفور است.
خانواده یعنی پدر و مادر نه دو تا بابا نه دو تا ننه!
مگر همه چیز را باید با معیارهای لیبرالی برای شما اثبات کرد تا بپذیرید…؟
دوشنبه, ۱۹ام فروردین, ۱۳۹۲
سلام حسین اقا
این که میگویید اگر چیزی درست است پس بیشترینش ( اکستریمش ) درست است کاملا نادرست است مثلا آب برای زیستن مورد نیاز است ولی زیادی آب برای ادم خفه کننده و برای گیاه پوسانده است . اکسیژن برای زیستن مورد نیاز
است ولی اگر اندازه آن بیشتر از ۲۰ درصد شود مشکل درست میکند سختی آب بد است ولی اگر سختی آب از اندازه کمتر شود باعث خرابی دستگاه گوارش میشود از گونه مثال ها بسیار میتوان زد .
در مورد همجنس گرایی من دانش بررسی درست یا نادرست بودن آن را ندارم ولی گناه دوجنسیتی ها را باید خدا بدهد نه آن که دو جنسیتی بدنیا
آمده است . تعریف خانواده در ایران ما این است و در جای دیگر چیزی دیگر
دوشنبه, ۱۹ام فروردین, ۱۳۹۲
نظرات زیر مطلب نشون میده که واقعا راه درازی داریم. اونقدر که هر چی فکر کردم چه جوابی به دوستان طرفدار اعدام بدم دیدم در حوصله این بحث نیست. آخه وقتی طرف میخواد بحث منطقی بکنه میگه هرچی خوبه مقدار زیادشم ( اکستریمش!!) خوبه چی باید بهش گفت!
دوشنبه, ۱۹ام فروردین, ۱۳۹۲