مدتیاست آنطور که از خیابانها مشاهده میشود، اعتراضات در اکثر شهرها کم شده و شور اولیهٔ خودش را از دست داده است. این دلایل، حاصل گفتگوهاییست که با اطرافیانمان که در کف خیابان بودند و هستند دربارهٔ این موضوع به دست آمده است:
۱.ترس، خیلی از کسانی که معترض بودند دچار آسیب شدهاند، به اطلاعات فراخوانده یا دستگیر شدهاند. و عدهای هم با دیدن احکامی که صادر شده است کمی عقب کشیدهاند.
۲. نبود رهبری و برنامه، در هفتههای شروع اعتراضات احتیاجی به رهبری احساس نمیشد، ولی با گذشت زمان به جایی رسیدیم که حالا میگوییم، برنامه چیه؟ بعد چی میشه؟! چطور هنوز در طی این مدت یک ائتلافی خارج از ایران (داخل ایران حداقل در زمان حال قطعا نخواهد شد چون در نطفه خفه میشوند) شکل نگرفته است که بتوانند برنامهای برای حداقل فردای انقلاب داشته باشند!
۳. فراخوانهای بیفایده، پشت هم فراخوانهایی که اصلا معلوم نیست پشتش چه کسانی هستند، و نتیجه ندادن و همراهی نکردن مردم و هزینه دادن بخشی از مردم باعث میشود موجی از نا امیدی دامن عدهٔ زیادی را بگیرد. در حالی که با وجود اعدامها و احکام سنگینی که داده شده است باید خشم مردم بیشتر و حضورشان در خیابان پر رنگتر میشد، اما با فراخوانهای حضور میلیونی در حالی که هنوز برنامهٔ روشنی وجود ندارد، استقبال مردم کم و همین باعث ناامیدی بیشتر میشود. مردم با تهدیدها و ترسی که به حق در این روزها متحمل میشوند وقتی هزینه میدهند اما نتیجهای نمیبینند و وقتی همه با هم یکی نمیشوند، نمیتوانند به فاصلههای کم از هم اعتصاب کنند!
۴. همراهی نکردن قشری از مردم که میترسند و میترسانند! متاسفانه قشری از مردم ناراضی که جملهٔ «اینا رفتنی نیستن» یا با پوزخند میگویند «این بچهها (از لحاظ سنی) میخوان انقلاب بکنن!» از دهانشان نمیافتد در حالی که حاضر نیستند هیچ هزینهای برای انقلاب بدهند. اگر فقط نسل جوان امروز کف خیابان بیاید، راه سختتر، طولانیتر و خونینتری را پیش پا خواهد داشت، اما همراهی و باور نسلها این هزینهها را قطعا کمتر خواهد کرد. مردم باید این را قبول کنند که هر تغییری هزینه دارد، هیچ انقلابی بدون ریختن خون به سر انجام نرسیده است و ما میدانستیم که جمهوری اسلامی به راحتی عقب نمیکشد، ما باید با خودمان تکرار کنیم این اژدهای هفت سر مملکت را دو دستی تقدیم مردمانش نمیکند، ایستادگی، مقاومت و برنامه لازم است!
۵. حجاب، متاسفانه عدهای از مردم هنوز فکر میکنند بحث اصلی این خیزش تنها موضوع حجاب و مربوط به زنهاست، نمیشود منکر این شد که حجاب و آزادی پوشش و حضور پر رنگ زنان باعث شعلهور شدن این آتش زیر خاکستر شد، ولی در کنار آزادی پوشش قطعا خواستههای زیاد دیگری هم مطرح است، این شعار خود گویای شرایط امروز ایران است «فقر، فساد، گرونی/میریم تا سرنگونی»
ما میخواهیم ائتلافی صورت بگیرد که با در نظر گرفتن شرایط و ظرفیت حال مردم ایران، بتواند فراخوانهای موثر بدهد. اعضایی معرفی کند و با رای گیری مردم دولت موقتی تشکیل شود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.