۳۱ خرداد ۱۴۰۰
قابل پیشبینی بود، که به قول دستاندرکاران دولتسرمایه، یک «جراحی» در بدنهی هیأت حاکمهی بورژوازی ایران در حال انجام شدن است. یک خانهتکانی در سرتاسر سیستم سیاسی این جامعهی طبقاتی، که با روی کار آوردن «رئیسی» و پرت کردن چندبارهی «خودیها» به بیرون و راندنشان به جرگهی «غیرخودیها»، به همان جایی که تودهایها و داردستهی فرخ نگهدار و سازمان مجاهدین خلق را انداختند، خود را تا اینجا بروز داده است.
کوچک شدن دولتسرمایه، برگزاری «انتخاباتی» که از یک سیرک مضحک، به یک دعوای خانوادگی جدی و یک شبهه تصفیه حساب در داخل حاکمیت سیاسی سرمایهداری ایران تغییر فاز داده، از عوارضهای ابتدایی این «جراحی» بر کل پیکره و دستگاه سیاسی بورژوازی هستند. بیتردید با این نوع خانه تکانی بیسابقه در هیأت حاکمهی سرمایهداری ایران، سیاستهای اقتصادی بورژوازی و دولت آن با حدت و شدت بیشتری از قبل پیاده و اجرا خواهند شد. شکی نیست، که کوچک شدن دولتسرمایه، خبر از تعرض بیش از پیش طبقهی حاکم به معیشت کارگران و خانوادههایشان، و سرکوب شدیدتر و وسیعتری علیه تحرکهای سوسیالیستهای طبقهی کارگر میدهد.
در نتیجه روی دیگر مناسبات اجتماعی پس از این «جراحی» در کل سیستم سیاسی حاکم بر جامعه، صف آرایی طبقهی حاکم و هیأت حاکمهی آن را در برابر جلو آمدن جنبش طبقهی کارگر و گرایش شورایی و سوسیالیستی آن نشان میدهد. بحران اقتصادی و ناپایداری سیاسی که نظام کاپیتالیستی ایران را گرفتار خود کردهاند، بورژوازی و دولتسرمایه را وادار کرده، تا دست به این تصفیه حساب سیاسی و حذف «دوستان» سابق خود بزنند، بلکه شاید بتوانند جلوی پیشرویها و اعتراضها و اعتصابهای کارگران در مراکز کار و تولید متعدد و در چارگوشهی جغرافیای ایران را سد کنند. البته واضح است، که موج بازگشت اعتراضهای سراسری کارگران و مردم بیحقوق، تهدید جدی برای دولت بورژوازی به حساب میآیند و پستو نشین نخواهند شد!
دوصف جنبش مجامععمومی و «آلترناتیو شورایی» در مقابل صف طبقهی حاکم، دولت مدافع منافع آن و همهی جریانها و باندهای سیاسی درون هیأت حاکمهی ایران، پیش از #انتخابات_۱۴۰۰ هم پر رنگ بود و هم مشخص. با همین آرایش و توازن قوای موجود که به نفع طبقهی کارگر و گرایش شورایی و سوسیالیستی آن است، وارد دور جدیدی از رویاروییها با نظام سرمایهداری ایران خواهیم شد! جنبش طبقهی کارگر و سوسیالیستهای طبقهی کارگر جلو آمده و پرچمدار مجموعه تحرکهای لایههای پایین و انسانهای بیحقوق در این جامعهی طبقاتی هستند. در مقابل، بورژوازی و کل جریانهای سیاسی داخل حکومت اردو زدهاند! آنچه در آیندهای نزدیک، در فردای «انتخابات ریاست جمهوری» در ایران شاهد خواهیم بود، جدال مستقیم این دو صف متخاصم و این دو طبقهی اجتماعی متضاد، و رودر رویی محکمتر از قبل بین جنبش طبقهی کارگر و سوسیالیستهای آن با طبقهی حاکم و دولتسرمایه و دیگر جریانهای سیاسی بورژوازی است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.