مدتی است که آقای سام رجبی تنها پسر دوست و استاد عزیز و گرانقدرم زندهیاد دکتر پرویز رجبی در بازداشت است. همراه با عدهای دیگر از فعالان محیط زیست و با اتهام نامعلومی که گویی صحبت از جاسوسی و این حرفها نیز در میان است. من سام را جز چند بار بیشتر ندیدهام. جوان ساکت و آرام و بسیار کم حرفی بود که شاید بخاطر جمع و به احترام حضور پدر سکوت میکرد. استاد رجبی نیز اجل از آنست که نیاز به معرفی همچو منی داشته باشد. من سام را بر اساس گفتههای پدرش که در صداقت و صمیمیت و راستگوییاش هیچ تردیدی ندارم، میشناسم. از آنچه که استاد رجبی در مورد او برایم تعریف میکرد، بیگمانم که چنین اتهاماتی از سام برنمیآید. مگر ممکن است که در دامان استاد رجبی جاسوس پرورش یابد؟ شاید فقط کوتاهی و غفلتی کرده باشد یا ندانسته در جمعی داخل شده باشد. سام سن و سالی نداشت و در عنفوان جوانی بود که پدرش از علاقه و دلبستگی حیرتانگیز او به طبیعت و حیات وحش صحبت میکرد. از اینکه رفته و در دشت کویر چادر زده و چند روز در چادرش بست نشسته تا لانهسازی و تخمگذاری زاغ بور را از نزدیک و بطور دقیق ببیند. از اینکه دل نگران آسیب دیدن لاکپشتهای پوزهعقابی سواحل خلیج فارس است. از اینکه در یاد گاندو، تمساح پوزه کوتاه بلوچستان است. از اینکه پدر را با خود به سیستان میبرد، به دشت کفترلی میبرد، به دامنههای دماوند و فیروزکوه میبرد. از اینکه میتواند با شنیدن کمترین صدای قاقاری از آسمان یا غورغوری از زمین تمامی سجل احوال آن جانور را و حتی شجرهنامهاش را برایت بازگو کند. پدر از عشق پسرش به طبیعت آگاه بود و همیشه با شور و هیجان از آن تعریف میکرد. پدر پسرش را میشناخت. پدر باهوش و دانایی که به همراه خانم لیلی هوشمند افشار -آن بانوی دردمند و رنجکشیده- عمر و زندگیاشان را نثار ایران کردند، میتوانستند بخوبی پسرشان را بشناسند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.