در سالهای اولیه دهه ۶۰، برخی از خانوادههای زندانیان سیاسی اعدامشده که پیکر فرزندانشان را به آنها تحویل نداده بودند، از کارگران و کارکنان تعمیرگاههای اطراف شازده حسین شنیده بودند که پیکرهای زندانیان را در گودالهای متعدد در آن مناطق دفن کردهاند. اخباری که دهان به دهان میچرخید به طور خاص به منطقهای درختکاریشده در حاشیه امامزاده اشاره داشت که یک محوطه حدود نیمهکتاری را در بر میگرفت.
خدیجه برهانی که در سال ۱۳۶۰ در قزوین، در حالی که ۱۲ ساله بود، به همراه مادرش به عنوان گروگان برای یافتن برادرش که از هواداران مجاهدین بود دستگیر شد و یک سال زندانی بود، چنین شهادت میدهد:
«یک بار در مهرماه سال ۶۰ که من در زندان چوبیندر قزوین بودم، آمدند ۲۰ نفر رو بردند اعدام کردند که اسم یکیشان امیر(اصغر) میریها بود. یک محلی کنار شازده حسین و بعد از قبرستان بود. آنطور که از خاطره بچگیام به یاد میآورم منطقه تفریحی بود و تاب و سرسره و درخت زیاد داشت. اینها را همانجا برده بودند و با حالت عجله دفن کرده بودند. نگهبانی که آن دوره اونجا بود خبر آورده بود که یکدفعه دیدم یک ماشین کامیون یک سری جسد آورد دفن کرد. آن منطقه دیگراصلا وجود ندارد، اسفالتش کردند و بعد هم رویش ساختمان ساختهاند که اگر هم کسی میآمد بالای سر مزار بچههاش به اسم فاتحه دیگر نتواند.»
در حال حاضر در چهار طرف این منطقه که مرکز آن تقریبا تقاطع بین بلوار جمهوری اسلامی و خیابان سلامگاه است، خیابانکشی شده و پل روگذر ساخته شده است و همچنین بناهای متعددی از جمله بخشی از گلزار سرپوشیده شهدا، مرکز علمی-کاربردی قزوین، جمعه بازار و چندین مغازه و ملک تجاری و مسکونی در آن ایجاد شده است. همچنین در بخشی از این محوطه سهشنبه بازار قزوین برپا میشود.
*****
بیشتر بخوانید:
پلتفرم شنیداری – دیداری خاکْ رنج
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.