در دین اسلام و بر اساس آیات قرآن، مسلمانان آزادند همه غیرمسلمانان، دگراندیشان، منتقدان اسلام و حتی پیروان ادیان دیگر را هرگونه که خواستند مورد توهین و فحاشی قرار دهند و آنها را با القاب و برچسب های زشت و توهین آمیز خطاب کنند از جمله: ابله، نادان، حیوان، چهارپا، بوزینه، خوک، سگ، نجس، زنازاده، فاسق، بی شعور و … و با تلاوت کردن هر روزه این آیات الهی از ثواب دنیوی و اخروی بهره مند شوند. برای بهتر آشنا شدن با آزادی فحاشی در قرآن و اسلام و همچنین فرهنگ و تربیت و ادب اسلامی ناب محمدی، نمونه هایی از آیات قرآن که نشانگر توهین و فحاشی های رکیک می باشد نقل می شود:
سوره بقره – آیه ۱۰:
فی قلوبهم مرض فزادهم اللّه مرضا و لهم عذاب ألیم بما کانوا یکذبون
در دلهایشان مرضى است و الله بر مرضشان افزود و به سزاى] آنچه به دروغ می گفتند، عذابی دردناک [ در پیش خواهند داشت.
سوره بقره – آیه ۱۳:
و إذا قیل لهم آمنوا کما آمن النّاس قالوا أ نؤمن کما آمن السّفهاء ألا إنّهم هم السّفهاء و لکن لا یعلمون
و هنگامی که به آنان گفته شود: همانند سایر مردم ایمان بیاورید، می گویند: آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟! بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی دانند.
سوره بقره – آیه ۱۵:
اللّه یستهزئ بهم و یمدّهم فی طغیانهم یعمهون
الله تمسخرشان میکند و آنان را سرگردان در ستمکاری شان سوق میدهد.
سوره بقره – آیه ۶۵:
و لقد علمتم الّذین اعتدوا منکم فی السّبت فقلنا لهم کونوا قرده خاسئین
به طور قطع از حال کسانی از شما، که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند، آگاه شده اید. ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه هایی طرد شده درآیید.
سوره بقره – آیه ۱۷۱:
و مثل الّذین کفروا کمثل الّذی ینعق بما لا یسمع إلاّ دعاء و نداء صمّ بکم عمی فهم لا یعقلون
مثل کافران، مثل حیوانی است که کسی در گوش او آواز کند و او جز بانگی و آوازی نشنود اینان کرانند، لالانند، کورانند و هیچ در نمی یابند.
سوره مائده – آیه ۶۰:
قل هل أنبّئکم بشرّ من ذلک مثوبه عند اللّه من لعنه اللّه و غضب علیه و جعل منهم القرده و الخنازیر و عبد الطّاغوت أولئک شرّ مکانا و أضلّ عن سواء السّبیل
بگو: آیا شما را از کسانی که در نزد الله کیفری بدتر از این دارند خبر بدهم: کسانی که خدایشان لعنت کرده و بر آنها خشم گرفته و بعضی را بوزینه و خوک گردانیده است و خود بت پرستیده اند؟ اینان را بدترین جایگاه است و از راه راست گمگشته ترند.
سوره اعراف – آیه ۱۶۶:
فلمّا عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم کونوا قرده خاسئین
آری، هنگامی که در برابر آنچه از آن نهی شده بودند سرکشی کردند، به آنها گفتیم: به شکل میمون هایی طرد شده در آیید.
سوره اعراف – آیه ۱۷۶:
و لو شئنا لرفعناه بها و لکنّه أخلد إلى الأرض و اتّبع هواه فمثله کمثل الکلب إن تحمل علیه یلهث أو تترکه یلهث ذلک مثل القوم الّذین کذّبوا بایاتنا فاقصص القصص لعلّهم یتفکّرون
و اگر میخواستیم به آن آیات او را رفعت مقام می بخشیدیم، لیکن او به زمین تن فروماند و پیرو هوای نفس گردید، و در این صورت مثل و حکایت حال او به سگی ماند که اگر بر او حمله کنی و یا او را به حال خود واگذاری به عوعو زبان کشد. این است مثل مردمی که آیات ما را بعد از علم به آن تکذیب کردند. پس این حکایت بگو، باشد که به فکر آیند
سوره توبه – آیه ۲۸:
یا أیّها الّذین آمنوا إنّما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و إن خفتم عیله فسوف یغنیکم اللّه من فضله إن شاء إنّ اللّه علیم حکیم
ای کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از بینوایی می ترسید، الله اگر بخواهد به فضل خویش بی نیازتان خواهد کرد زیرا الله دانا و حکیم است.
سوره مدثر – آیات ۴۹،۵۰ ، ۵۱:
فما لهم عن التّذکره معرضین کأنّهم حمر مستنفره فرّت من قسوره
چه شده که است از این پند اعراض می کنند؟ مانند خران وحشی که از شیر می گریزند.
سوره جمعه – آیه ۵:
مثل الّذین حمّلوا التّوراه ثمّ لم یحملوها کمثل الحمار یحمل أسفارا بئس مثل القوم الّذین کذّبوا بایات اللّه و اللّه لا یهدی القوم الظّالمین
مثل کسانى که به تورات مکلف شدند ولی به آن عمل نکردند همچون خری است که کتابهایی را حمل کند، چقدر بد است مثل قومی که آیات الله را تکذیب کردند. الله ستمکاران را هدایت نمی کند.
سوره انبیاء – آیه ۶۷:
أفّ لکم و لما تعبدون من دون اللّه أ فلا تعقلون
تف بر شما و بر آنچه غیر از الله می پرستید مگر نمی اندیشید.
سوره انفال – آیه ۲۲:
إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الصّمّ البکم الّذین لا یعقلون
بدترین جانوران در نزد الله این کران و لالان هستند که در نمی یابند.
سوره انفال – آیه ۵۵:
إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الّذین کفروا فهم لا یؤمنون
به یقین، بدترین جنبندگان نزد الله، کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمی آورند.
سوره انعام – آیه ۳۵:
و إن کان کبر علیک إعراضهم فإن استطعت أن تبتغی نفقا فی الأرض أو سلّما فی السّماء فتأتیهم بایه و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى فلا تکوننّ من الجاهلین
و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران می آید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری و اگر الله میخواست همه را مجتمع بر هدایت میکرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش.
اما در مقابل، مسلمانان تاب و تحمل شنیدن کوچک ترین انتقادی درباره اسلام، تناقضات قرآن، حقایق تاریخی درباره محمد و آیات قرآن ندارند و با سفسته های گوناگون از پاسخ دادن به این حقایق درباره دینشان فرار می کنند. شماری از سفسته های رایج که در گفتگو با اسلام گرایان رایج است:
حق توهین به مقدسات را ندارید!
شما اسلام ستیزان به مقدسات مسلمانان فحاشی می کنید!
شما فقط بلدید مسخره کنید!
درباره محمد و قرآن و امامان شیعه از واژه های زنباره، پدوفیل، جنایتکار، راهزن و … استفاده نکنید!
برچسب زدن به غیرمسلمانان و دگراندیشان و بکار بردن واژه های نجس، کافر، ملحد، مرتد، مشرک، فاسق و… در اسلام توهین نیست!
نجس خطاب کردن دگراندیشان در قرآن توهین نیست! منظور نجاست روحی معنوی است نه نجاست جسمانی!
نجس خطاب کردن غیرمسلمانان جزو تمثیل های الهی است!
در قرآن گفته شده به کفار فحاشی نکنید!!
اینها نمونه هایی از بدزبانیهای قران نسبت به دگراندیشان و نمونه هایی از جملاتی است که اسلامگرایان در دفاع از خود عنوان میدارند. تمامی اینها و دیگر آیات و نشانه ها و احکام اسلامی فقط برای تحمیق هر بیشتر مردم و تسلیم آنها برای به انقیاد کشانیدن هر چه بیشتر مردم است. اسلام و دیگر ادیان همه و همه فقط قید و بندی است بر دست و پای بشر برای ممانعت از آزادی بیان، اندیشه و کردار است چرا که اینها موقعیت عده قلیلی را به خطر میندازد. ادیان و مذاهب برای گرفتن اختیار از انسان بوجود آمده اند. اما اکنون در قرن بیست و یک، انسان متمدن میداند که اختیار طبیعی ترین چیزی است که بشر باید داشته باشد. دیگر دوره مذهب و تحمیق مردم به وسیله آن به سر آمده است. دست مذهب از زندگی مردم کوتاه
شیرین شکرزاده
فعال زنان
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
شیرین شکرزاده …….. خدا تو همین قرآنش میگه که همانا دشمنان شما را از احمق ها افریدیم و چقدر این آیه کامل هست و به جد من امروز دیدم یکی از این احمق ها را.
خانوم فعال حقوق زنان و احتمالا تحصیل کرده ی خارج…. احتمالا بهتون یاد دادن که در مورد تفسیر هرچیز باید جانب حق را گرفت و بدون هیچ گونه سوء نظر در مورد مسائل بیاندیشیم
کاش حداقل قبل و بعد این آیات رو هم میخوندی و اینجا میذاشتی که همه ببینن که چی بوده. هرچند از امثال شما بعید نیست که هرچیزی رو به نفع ترجمه و تفسیر کنید. مثل همون کارایی که با تورات انجیل کردن. اما این قرآن و خدا خودش حافظ اون از تحریف دشمنان احمقش هست حتما مصداق این آیه رو تو قرآن دیدی…. درسته…؟
اما دواسه نمونه چندتا آیه از همین دین به گفته ی شما خشن و بی روح می ذارم بخونی بدک نیست. البته با سند و منبع
البته فکر نمی کنم مطلبم رو روی سایت بذارن. البته اینم از نوع آزادی بیان منحصر به فرد غرب هستش…
«و اذاسَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریب اُجیبُ دَعوَهَ الدّاعِ اِذا دَعان
فَلیستَجیبُوالی وَ لیؤمِنُوا بی لَعَلَّهُم یرشُدُون”
[ای پیامبر!] هر گاه بندگان من از تو در مورد من سؤال کردند [بگو] من
بسیار نزدیکم، هر گاه کسی مرا بخواند، اجابت میکنم پس به ندای من
پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند».
(سوره بقره، آیه ۱۸۶)
۱- سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.( یس/۵۸)
” از جانب پروردگار [ی] مهربان [ به آنان] سلام گفته می شود.”
این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا ، چنان روح انسان را در خود غرق می کند و به او لذت ، شادی و معنویت می بخشد ، که با هیچ نعمتی برابر نیست ، آری شنیدن ندای محبوب ، ندایی آمیخته با محبت و آکنده از لطف ، سرتا پای بهشتیان را غرق سرور می کند ، که یک لحظه ی آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد.
۲- سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین . ( صافات /۷۹)
” درود بر نوح در میان جهانیان.”
چه افتخاری از این برتر و بالاتر که خداوند بر حضرت نوح علیه السلام ، سلام می فرستد ، سلامی که در میان جهان و جهانیان باقی می ماند و تا دامنه قیامت گسترده می شود ،
۳- سلامٌ علی اِبراهیم . ( صافات/۱۰۹)
” درود بر ابراهیم.”
در آیات پیش از این آیه ، به چگونگی بشارت دادن فرزندی بردبار و پراستقامت بر حضرت ابراهیم ، و جریان دستور ذبح اسماعیل – فرزند ایشان – و تسلیم بودن هر دوی آنها بر این امر به میان آمده است ک پس از یاد آوری این قضایا ، خداوند می فرماید: سلام بر ابراهیم [ آن بنده مخلص و پاک باد.]
۴- سلامُ عـَلی موُسی و هارون . (صافات/۱۲۰)
” درود بر موسی و هارون.”
درآیات پیش از این آیه ، خداوند ضمن آیاتی ، جریانات حضرت موسی و هارون را نقل می فرماید:
– ما این دو برادر و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم . ( صافات/۱۱۵)
– ما آنها را یاری کردیم تا آنها بر دشمنان نیرومند خود پیروز شدند . ( صافات/۱۱۶)
– ما به آن دو ، کتاب آشکار دادیم . ( صافات/۱۱۷)
– ما آن دو را به راه راست هدایت نمودیم . ( صافات/۱۱۸)
– ما ذکر و یاد خیر آنها را در اقوام بعد باقی وبرقرار ساختیم . ( صافات /۱۱۹)
و بعد از یادآوری موارد فوق خداوند برآن دو سلام می رساند.
سلامی از ناحیه پرودگار بزرگ و مهربان.
سلامی که رمز سلامت در دین و ایمان در اعتقاد و مکتب، و در خط و مذهب است.
سلامی که بیانگر نجات و امنیت از مجازات و عذاب این جهان و آن جهان است.
۵- سلامُ علی آلِ یاسین . ( صافات/۱۳۰)
” درود بر پیروان الیاس”
خداوند می فرماید:
ما نام نیک الیاس را در میان امتهای بعد جاودان کردیم.( صافات /۱۲۹)
امتهای دیگر ، زحمات این انبیاء بزرگ ( الیاس وسلاله ی او ) را که در پاسداری خط توحید، و آبیاری بذر ایمان منتهای تلاش و کوشش را به عمل آوردند ، هرگز فراموش نخواهند کرد ، و تا دنیا برقرار است یاد و مکتب این بزرگ مردان فداکار زنده و جاویدان است.
تعبیر به ” ال یاسین” به حای” الیاس” یا به خاطر این است که ال یاسین لغتی در واژه ” الیاس” بوده و هر دو به یک معنی است ، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمعی آمده است.
۶- سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین . ( زمر/۷۳)
” … سلام برشما ، خوش آمدید ، در آن درآیید [ و] جاودانه [ بمانید]
در این آیه ، خداوند می فرماید که بهشتیان وقتی به بهشت می رسند ، در حالی که درهای آن گشوده شده است ، در این هنگام نگهبانان بهشت ، آن ملائک رحمت به آنها می گویند :
سلام بر شما ، گوارا باد این نعمتها بر شما ، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید.
۷- سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر. ( قدر/۵)
” [ آن شب] تا دم صبح ، صلح و سلام است . ”
این آیه ، در توصیف شب قدر است .
آن شبی است که قرآن درآن نازل شده و عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است ، خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود و رحمت خاص الهی شامل بندگان می گردد و فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند
سوره الرحمن
الرَّحْمَٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿۴﴾ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿۶﴾ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿٧﴾ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿٨﴾ وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿٩﴾ وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِیهَا فَاکِهَهٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٣﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿١۴﴾ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿١۵﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١۶﴾
رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿١٧﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٨﴾ مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿١٩﴾ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یَبْغِیَانِ ﴿٢٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢١﴾ یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٢٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٣﴾ وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿٢۴﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢۵﴾ کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿٢۶﴾ وَیَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿٢٧﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٨﴾ یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿٢٩﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٠﴾ سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿٣١﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٢﴾ یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣۴﴾ یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿٣۵﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣۶﴾ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَهً کَالدِّهَانِ ﴿٣٧﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٨﴾ فَیَوْمَئِذٍ لَا یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿٣٩﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴٠﴾
یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿۴١﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴٢﴾ هَٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۴٣﴾ یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿۴۴﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴۵﴾ وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿۴۶﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴٧﴾ ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿۴٨﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴٩﴾ فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿۵٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵١﴾ فِیهِمَا مِنْ کُلِّ فَاکِهَهٍ زَوْجَانِ ﴿۵٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵٣﴾ مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ ۚ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿۵۴﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵۵﴾ فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۵۶﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵٧﴾ کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۵٨﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵٩﴾ هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿۶٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶١﴾ وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿۶٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶٣﴾ مُدْهَامَّتَانِ ﴿۶۴﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶۵﴾ فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿۶۶﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶٧﴾
فِیهِمَا فَاکِهَهٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿۶٨﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶٩﴾ فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿٧٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧١﴾ حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿٧٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٣﴾ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٧۴﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧۵﴾ مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿٧۶﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٧﴾ تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿٧٨﴾
به نام خدا که رحمتش بىاندازه استو مهربانىاش همیشگى.
[خداى] رحمان«۱» قرآن را تعلیم داد .«۲» انسان را آفرید ؛«۳» به او بیان آموخت ؛«۴» خورشید و ماه با حسابى [منظم و دقیق] روانند ؛«۵» و گیاه و درخت همواره [براى او] سجده مىکنند ؛«۶» و آسمان را برافراشت و [براى سنجش هر امر معنوى و مادى] ترازو نهاد ؛«۷» تا در [سنجیدن با] ترازو طغیان روا مدارید [و از مرز عدالت فراتر نروید . ] «۸» و ترازو را به عدالت برپا دارید و از ترازو مکاهید ؛«۹» و زمین را براى [زندگى] مردم نهاد ؛«۱۰» در آن میوهها و نخل ها با خوشههاى غلافدار است ؛«۱۱» و دانههاى با سبوس و کاه و گیاهان خوشبوست ،«۱۲» پس [اى انس و جن !] کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۱۳» انسان را از گلى خشکیده مانند سفال آفرید . «۱۴» و جن را از آمیزهاى [از شعلههاى مختلف] آتش به وجود آورد .«۱۵» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۱۶»
پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است .«۱۷» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۱۸» دو دریاى [شیرین و شور] را روان ساخت در حالى که همواره باهم تلاقى و برخورد دارند ؛«۱۹» [ولى] میان آن دو حایلى است که به هم تجاوز نمىکنند [درنتیجه باهم مخلوط نمىشوند ! ] «۲۰» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۲۱» از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون مىآید .«۲۲» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟ «۲۳» و او را در دریا کشتىهاى بادبان برافراشته چون کوههاست .«۲۴» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۲۵» همه آنان که روى این زمین هستند ، فانى مىشوند .«۲۶» و تنها ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى مىماند .«۲۷» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۲۸» هر که در آسمان ها و زمین است از او درخواست [حاجت] مىکند ، او هر روز در کارى است .«۲۹» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟ «۳۰» اى انس و جن ! به زودى به [حساب] شما مىپردازیم .«۳۱» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۳۲» اى گروه جن و انس ! اگر مىتوانید از کرانههاى آسمان ها و زمین بیرون روید ، پس بیرون روید ؛ نمىتوانید بیرون روید مگر با نوعى توانایى و قدرت .«۳۳» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۳۴» بر شما شعلههایى از آتش بىدود و دود آتش آلود فرستاده خواهد شد ، در نتیجه نمىتوانید یکدیگر را [براى دفع عذاب] یارى دهید !«۳۵» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟ «۳۶» و ناگهان آسمان بشکافد و چون چرمى سرخ رنگ و گلگون شود .«۳۷» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۳۸» در آن روز [به علت سرعت فوق العاده حسابرسى و روشن بودن همه امور] هیچ انس و جنّى را از گناهش نپرسند .«۳۹» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۴۰»
رگناهکاران به نشانههایشان شناخته مىشوند ، در نتیجه آنان را به موهاى پیش سر و به پاهایشان مىگیرند [و به آتش مىاندازند . ] «۴۱» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۴۲» این همان دوزخى است که گنهکاران آن را دروغ مىپنداشتند .«۴۳» آنان در میان آتش و آب جوشان رفت و آمد مىکنند«۴۴» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۴۵» و براى کسى که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش [در قیامت براى حسابرسى] بترسد دو بهشت است .«۴۶» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۴۷» [دو بهشتى که [داراى درختان و شاخسارهاى باطراوت و انبوه است .«۴۸» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۴۹» در آن دو بهشت دو چشمهاى است که همواره جارى است .«۵۰» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۵۱» در آن دو بهشت از هر میوهاى دو نوع فراهم است .«۵۲» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۵۳» [بهشتیان] بر بسترهایى که آسترى آنها از حریر درشت بافت است تکیه مىزنند ، و میوههاى رسیده آن دو بهشت [به آسانى] در دسترس است .«۵۴» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟ «۵۵» در آن بهشتها زنانى هستند که فقط به همسرانشان عشق مىورزند ، و پیش از آنان دست هیچ انس و جنى به آنان نرسیده است .«۵۶» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۵۷» گویى آن زنان بهشتى یاقوت و مرجاناند . «۵۸» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۵۹» آیا پاداش نیکى جز نیکى است ؟«۶۰» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۶۱» و جز آن دو بهشت ، دو بهشت دیگر [هم] هست .«۶۲» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۶۳» آن [دو بهشت دیگر] در نهایت سرسبزىاند . «۶۴» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۶۵» در آن دو بهشت همواره دو چشمه جوشان و در حال فوران است .«۶۶» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۶۷»آنها میوههاى فراوان و درخت خرما و انار است .«۶۸» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۶۹» در آنها زنانى نیکو سیرت و زیبا صورتاند .«۷۰» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۷۱» حوریانى که در سراپردهها مستورند .«۷۲» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۷۳» پیش از همسران بهشتىشان دست هیچ انس و جنّى به آنان نرسیده است .«۷۴» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟«۷۵» بر بالش هاى سبز و فرش هاى زیبا تکیه مىزنند .«۷۶» پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید ؟«۷۷» همیشه سودمند و با برکت است نام پروردگار با شکوه و ارجمندت .«۷۸»
حالا انتخال با شماست
دوشنبه, ۲۸ام اسفند, ۱۳۹۱
با درود به دوست گرامی
من با اینکه از الفظ بد استفاده نشود موافقم البته در مورد قرآن صحبتی نمی کنم چون سواد این کار را ندارم اما با این موضوع که باید به فکر و اندیشه درست باید احترام گذاشت موافقم و با هر تند رفتنی مخالم
باسپاس فراوان
دوشنبه, ۲۸ام اسفند, ۱۳۹۱
این جماعت وطن فروش چی چیشون به مسلمون میخوره که داره از مسلمونی مایه میزارن؟؟؟؟
دوشنبه, ۲۸ام اسفند, ۱۳۹۱