*درذیل مجموعه یادداشت هایی را خواهید خواند که برخی ازآنها حدود ۷سال پیش در روزنامه مردم سالاری(بانام مستعارمحمدزمانی)منتشر شده است.امامتاسفانه به دلیل فشار«واجا»ویابه میل خودخواسته، مدیریت روزنامه ازادامه انتشار این یادداشت ها خودداری کرد.تقریبا از نیمه سال ۸۵ دیگر هیچ یادداشت ومطالبی از اینجانب در مطبوعات به دلایل متعدد،(فشارواجا،تمایلات شخصی مدیران مطبوعات ووضعیت یک بام ودوهوایی که برای اینجانب هست و درباتلاقش دارند دست وپامی زنند!)،چاپ نشد.این درحالی است که درداخل،فقط عده خاصی هستندکه یا باآنها مصاحبه می شود،یاازآنهامطالبی درج می شود وحتی می توانندبارادیوهای فارسی زبان هم گفتگو کنند.می شود گفت منتقدین داخلی هم معلوم و مشخص شده است!!؟و برخی هم که تا همین دیروزبا پشتوانه این وآن،درحفاظ امنیتی بودند،بااندوخته رانتی خودو البته ادامه پمپاژآن توسط همان حفاظ،بعد از سال ۸۸،فلفوربه آن ور آب رفتندوبه عنوان کارشناس،رسانه ها را قُرقِ خود کردندو غیر راهم بایکوت می کنند.

داستان سیاست(۹)-محمد شوری-دیوار سیاست————————————————-

این مطلب با همین نام ودرعنوان«دیدگاه»و با نام مستعار«محمد زمانی» در روزنامه مردم سالاری( ۲۷ تیر ۸۵) چاپ شده است.—————————————————————————-

جامعه انسانی در مجموعه خلقت، متشکل ازآدمها درتفاوت‌های متنوع است.۱برای شناخت یا نزدیکی و نیز برابری و همینطورمقابله از سوی آنان تدابیری اندیشیده می‌شود، به این تدابیرسیاست گفته می‌شود.
سیاست شیوه‌ای است که جامعه انسانی می‌خواهد با آن برتری خود را نشان دهد و سیاستمدار کسی است که درتبیین این سیاست کوشیده و درصدد تثبیت آن است.
اما همین سیاست وهمین سیاستمداردراین مجموعه متنوع، چون همواره قصدش پیروزی است، سه نوع تدبیرپیش روی خود می‌بیند، این سه تدبیر یا بهتربگوئیم سه دیوار! سه دیواری که هرکدام مختصات خاص و ویژه خود را دارندعباتند از:
دیوارقانون؛ دیوارحاشا (که گفته می‌شود همانند دیوارچین بلند است!) و دیوارفریب ( توجیه وسیله برای رسیدن به هدف).
دیوار قانون هرچند شفافیت و وضوح درکلامش هست، یعنی اجرای قانون؛ قانون هم برآمده از یک خواست عمومی است. این خواست عمومی برخی ریشه در فرهنگ، تمدن و سنت تاریخی یک ملت دارد و تقربیا ثابت است، و برخی نیزهمراه با تحول، متحول شده وبا رأی – که برگ برنده جامعه انسانی است– دگرگونی حاصل می‌کند سیاست که شیوه اداره اموراست– دراین مقطع به کارسیاستمداران می‌آید و آنان با ابزاری چون تشکیل احزاب، بکارگیری و استفاده ازرسانه‌های گروهی چون مطبوعات دریک مقابله ومبارزه کاملا منصفانه، نام خود را بر ورقه رأی (برگ برنده جامعه انسانی) حک می‌کنند تا ازدیوار قانون در سیاست، پرش ارتفاع به بالا را با موفقیت انجام دهند. اما همیشه دنیای سیاست به همین منوال چرخ نخورده است. وقتی پای منافع فردی و نیزخودبرتر بینی پیش بیاید درمقابل دیوارقانون درسیاست، دیوارحاشا ودیوارفریب نیز قارچ گونه رشد می‌کند.
دیوارحاشا درسیاست، یعنی سیاستی که توسط سیاستمدارانی وضع شده و یا تبلیغ شده و یا پیشترها از گلوی آنان بر زبان جاری شده و اکنون براساس مرور زمان پنداشته‌اند که برای همیشه محوشده و حال بطور صد درصد در جهت مخالف آنچه درپیش و در گذشته ازخود آشکارکرده‌اند بیان می‌کنند! با نگاهی به کارنامه آنان بوفورمی‌توان آن را مشاهده کرد. اما اگرجایی نباشد، یا بهتر بگوئیم دیوار قانون درسیاست ضعیف باشد ویا دچار مسخ واستحاله، که این دیواررا فروریزد وعیان کند، همچنان دیوار حاشا درسیاست بلند تر و بلند ترخواهد شد!
اما دیوارفریب، که همان سیاست ماکیاولی است؛ یعنی توجیه وسیله برای رسیدن به هدف!
ازطرفی معلوم نیست آن هدف، حقیقت و واقعیتی ازحقیقت باشد و درثانی برای رسیدن به چنین هدفی، هرچند مقدس، وسیله‌ای که با آن ارزش‌های دیگری نیز پایمال شود تا یک ارزش بزرگتر حفظ شود، منسوخ و مطرود و منفور است! مثل آن است که آدمی درحرکت ومسیر خود همه پلهای پشت سرش راخراب کند تا به مقصد نهایی برسد، در حالیکه نمی‌داند به مقصد نهایی خواهد رسید یا نه؟ شاید لازم باشد برای یک حرکت تاکتیکی هم که شده باید یکبار به عقب برگشت و دور زد، اما وقتی برای رسیدن به هدف، هروسیله‌ای توجیه و بکارگرفته شود دیگر راه برگشتی نیست.
نظام جمهوری اسلامی ایران نیزمستثنی ازاین قاعده نیست؛ و تاریخ در لباس جدیدش– یعنی به روز بودنش– تکرار شدنی است! یعنی دوباره حاشیه‌ها به متن می‌آیند! یعنی « زاپاتا »۲نباشیم و نشویم! و این مستلزم آن است که دیوارحاشا وفریب درسیاست را فرو ریزیم، دیواری که هرچه قد برافراخته ترشود، شکستنی‌ترمی‌شود!
۲۵/۴/۱۳۸۵
———————————————————————–

۱-یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکروانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا…(آیه ۱۳ از سوره حجرات آیه ۱۳)
۲-فیلم معروف «زنده باد زاپاتا» انقلابی مکزیکی،وقتی به حکومت رسیدهمان کردکه باخود او کرده بودند!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com