نوشتاری ست در نقد ادیان, پیامبران، تناقضات و اهداف واقعی کُتُبِ معروف به مقدس و نتیجه عملکرد فرستادگان آسمانی. سخن اثبات الهی یا انسانی بودن کتب مقدس نیست، چه وحیانی یا تراوشات اندیشه مخلوق، هر انچه هست نه تنها ثمری برای بشر امروزی ندارد بل براساس شواهد، مهمترین عامل تفرقه، جنگ و جنایت از زمان خودست.

هدف نه توهین به دین و عقاید ست، نه رد یا تایید پیامبران و کتب مقدس، بل بیان حقایقی ست نادیده از مَنظَرِ بسیاری از عوام, خصوصا مدعیان سینه چاک و متعصبین مذاهب. نمیتوان پذیرفت که شیادانی بیسواد و فاسد با در دست گرفتن نوشته هایی مجعول از قرنها پیش کتاب مقدس کاخ های خود را بر زندگی ویران و روح زخمی عوام بنا کنند. شوربختانه، نه پایانی بر این درد ست و نه امیدی به تفکر عوام،

هر آنجه شرط بلاغ بود ما گفتیم   تو خواه پند گیر و خواه ملال

شرط خواندن مقاله، رها بودن از افکار دُگم واعتقادات تلقینی، و برای لحظه ای خلاصی از قید و بند دین ست، بعنوان اولین انسان مخلوق خالق، فاقد شریعت و آیین، پدر نسلهای بعد چون آدم، و اولین کلام مستقیم خالق، سفارش به تفکر، تلاش و اولین آموزه، آموزش نامها (علم)، … و اولین توصیه، معرفی و بر حذر بودن از دشمنِ شیادی در سجده و عبادت، ابلیس و شیاطین با ایجاد تفرقه، جنگ، فساد، فقر، ترس.

… و سپس یکی از عوام دوران پیامبران و نظاره اعمال فرستاده خدا، و پاسخ صادقانه بخود به ایمان و پیروی یا …؟

شاید تلاش انسان در جستجوی قدرتی مافوق خود و پرستش و عبادت، فطری ست. شوربختانه در اندیشه عوام، لازمه تَقَدُّس، کرامت ست و معجزه، رفتاری مُحَیِّرُالعُقول. زمینه ساز سوء استفاده شیادانی، بنام نمایندگان خدا.

ادیان آسمانی جملگی از طرف یکنفر و برای یک هدف پی ریزی شده است با اساس و شالوده ای یکسان، و کتب، سرشار از تناقض، آلوده به خرافات و اوهام. ادیان، آموزه های قبائل مختلف ابلیس ست، و پرستش هر طائقه ای از شیاطین بروش خاص خود، هبوط هر طائفه بر گروهی از بنی آدم. تفرقه و جنگ بین انسانها برگرفته از دشمنی بین قبایل شیطان ست توسط ابلیس، مشهود در کتب آسمانی.

پروژه خلقت, تحقیقی ست علمی، از میلیاردها قبل و تا زمان نامعلوم، شاید میلیاردها. اولین نتیجه مهم آن خلقت بشر امروزی ست و مباهات خالق به انسانی با اندیشه و اراده، و نتایج دگر نامشخص. نیازمند نمونه های نجومی از موجودات، با تمرکز بر انسان، دستور خالق ست به منع هر عمل مسبب کاهش نمونه ها، از قتل و سقط تا همجنس گرایی و پیشگیری زاد و ولد، و بالاترین پاداش به مادران، اساس چرخه خلقت، ایجاد و پرورش نطفه و ماهها متحمل سختی و شدیدترین درد در زایمان، ایثار… دشمنی ابلیس با خالق در کاهش نمونه ها، با تبدیل تحقیق علمی به پروژه مذهبی ست، مجوزی در قتل و جنایت و فساد و نابودی انسانها بدست خود، بنام خالق و به سود شیطان.

واقعیت اینست که انسان موجودی ست کامل، با مجموعه وسیعی از سلولهای هوشمند عصبی و در صورت استفاده، فاتح دروازه های دانش.

از مَنظَری، انسان چون رایانه ایست با سیستم عامل و حافظه هوشمند (سیستم عصبی مرکزی) و برنامه های اصلی از پیش اجرا شده (فطرت پاک و روح خالق)، با یک تفاوت مهم و آن، ارتباط دائمی سلولهای هوشمند سیستم عامل انسان ست با منبع (Server) اصلی اطلاعات، به بیانی تولید کننده (خالق) و قدرت بروز شدن و تکامل خودبخود با تفکر، تقویت صفات و اعمال نیک، به بیان ساده، نیازی نیست به ارتباط و اجرای برنامه های اضافی (دانلود نرم افزار جانبی) از منابع ناشناس دیگر و سایتهای بظاهر مطمئن (ادیان و فرقه های مذهبی، دستورات عرفانی،…)، چه بسا برخلاف ادعای سازنده برنامه ها، اکثرا حامل نرم افزارهای مُخَرِّب (بدافزار) ست، ویروسهایی ظاهرا شبیه برنامه های اصلی و فطری انسان (همه دعوت به خیر و نیکی، خداپرستی) با هدف تاثیر نامحسوس دائمی در تخریب و انحراف تدریجی سیستم عامل اصلی انسان، به تعبیری فریب ابلیس. (۱)

همه مدعیان پیامبری، مردم را از فرستادگان دروغین برحذر داشته اند، به بیانی، تشخیص حقیقت بعهده اندیشه انسان ست نه معجزه و کرامت. سخن موسی در تورات ست، اگر پیامبری در میان شما ظهور کرد و حتی از خود معجزه ای نشان داد ولی گفت خدای دیگری را بپرستید وی را بکشید! (تثنیه، ۱۳) و عیسی (متی ۱۵: ۷) از انبیای کَذَبه (دروغگو) احتراز کنید که به لباس میش‌ها نزد شما می‌آیند ولی در باطن گرگان درنده میباشند.

مدعیان پیامبری، از افراد نخبه، شیاد یا بیمار زمان خود بوده اند کم نیستند مدعیان نمایندگی خدا و امامت که به تخت زندانها یا بیمارستانهای روانی زنجیر شده اند، با این تفاوت که اینان نه جنایت و تجاوز کرده اند و نه مالک ثروتی در جذب عوام.

ابلیس، میلیونها سال ست نوع انسان را میشناسد و واقف به مراحل مختلف خلق انسان. درک سخن خالق بر شباهت مخلوق جدید بخود و مراتب قدسی او با دمیدن روح و اندیشه خالق و تفاوت فاحش با انسانهای قبل، برای ابلیس بی ارزش ست. در اندیشه او انتظار پاداشی ست بر سالها تَمَلُّق، عبادت و پرستش خدا، الزام سجده بر انسان توهینی ست نابخشودنی! ابلیس بدنبال سجده مخلوقِ برترِ خالق ست بخود، مرهمی بر تحقیر فرمان سجده بر انسان. واقف ست که شاید سجده انسان بر او ارزوی محالی باشد ولی نه بر نمادهای خدا، ساخته ابلیس، کعبه، خانه ای برای خدا، ندبه، دیواری مقدس، صلیب، نشان روح القُدُس … و انسان به پرستش ابلیس.

درحقیقت تَمَرٍّدِ ابلیس از سجده به انسان، تنفر از خالق بود، چراکه حیات انسان همان روح خالق ست. لذا

انتقام ابلیس سخت ست، اثبات اینکه انسان جدید، همان موجود ضعیف، نادان و جنایتکارِ قدیم ست و روح و اندیشه حق بر انسان خاکی موثر نیست. امید شیطان به سخن خالق ست، اکثراً تفکر نکرده و نمی فهمند.

فریب اصلیِ فقیه بزرگ، ابلیس، بازی نقشِ خالق ست و تکیه بر جایگاه حق و فرستادن پیامبران و کتب آسمانی در گمراهی بشر. عبادت و شرع تنها تخصص ابلیس ست. و هبوط فقیهان و شاگردانِ طوائفِ ساجد و ذاکرِ فقیه بزرگ به نقاط مختلف زمین با کُتُبی متفاوت و متناقض، مشمول دستورات شریعت، پایه دین، سرشار از توهین، تحقیر، دستور و پیشگویی جنگ و جنایت تا آخرالزمان، همه بنام خالق.

عمق نفرت ابلیس از انسان، مقایسه ارزشِ حیاتِ مخلوقِ برترِ خالق ست با گوسفند و شتر! (۲)

… و برتری هر دین و پیامبرش … همه ادیان و مذاهب عقاید خود را عاری از نقص دانسته، کتاب مقدس خود را تنها راه رسیدن به رستگاری، و پیامبر و امام خود را برترین مخلوق و آیینه رحمت، و غیر خود را گمراه، مشرک و کافر.

بدون استثنا، سخنِ هر کلیسایی چنین ست ورود به این کلیسا نشان از علاقه خاص خدا به بنده خودست، سایرین گمراهند و پیرو شیطان. (چندین سال تحقیق بر معدود مساجد اصلی و کلیسا).

شنیدن موعظه واعظان توسط اکثریت قریب باتفاق عوام بر مطالعه کتب ادیان ارجح بوده است، لذا بشر بی خبر از تناقضات عدیده کتب آسمانی ست، قابل کشف در یک نگاه ساده. کتابهایی با دستوراتی برنامه ریزی شده در تفرقه، قتل و خونریزی ابدی و پیش بینی پایان جهان با جنگ بنی آدم!

حتی روش نزول کلام خدا در ادیان متفاوت ست، قران وحی بر محمد است بواسطه جبرئیل، تورات سخن مستقیم خدا با موسی، و انجیل  تجلّی و آشکار شدن خدا در عیسی، پیامبری که بارها خدا را پدر نامیده،من راه راستی و حقیقت هستم. کسی نمی‌تواند پدر را بیابد جز به واسطه من. و در قران، تثلیث، گناهی ست عظیم در حد شرک و کفر!

سوای از تعدد تناقضات فاحش، بررسی مقایسه ای کتب عهد عتیق، جدید و قران، نشان از واقعیت تلخی ست در تناقض با تصورات بشر و هر انچه رهبران ادیان بعنوان تنها راه هدایت و رستگاری به عوام تلقین نموده اند.

ذکر این نکته الزامیست که همه کتب اسمانی سالیان طولانی بعد از رحلت پیامبران توسط راویان و کاتبان و حافظان گردآوری، تنظیم و ثبت گشته ست که نه بر اعتبار بسیاری از انان اطمینانی ست (اختلالات روانی، عاطفی و جنسی، دشمنی طایفه ای) و نه در نوشته ها، زمانی که تعداد باسوادان از انگشتان یکدست کمتر و وسایل نوشتاری و ثبت (مواد رنگی و پوست حیوانات،) بعلت فقذان و گرانی منحصر به عده بسیار قلیلی اکثرا حاکمان و سران بوده است، فی المثل از حافظان قران و روایات میتوان به ابوهُرَیرِه (پدر گربه ها، بعلت بازی و علاقه بسیار به گربه)، عایشه (دختری خردسال از حافظان و منابع اصلی در قران عثمان، معتبرترین نسخه در دسترس) نام برد. انجیل‌ها (جهار عدد) در حدود یکصد سال پس از وفات عیسی میان سال‌های ۶۰ تا ۱۰۰ میلادی توسط شاگردان عیسی، و کتاب مقدس (مجموعه ۷۳- ۶۶ کتاب) به زبان‌های گوناگون و در بیش از ۱۵ قرن کردآوری، تدوین و تألیف شده است. همچون مسلمانان، عقیده به وحی مطلق کتب آسمانی در برخی مذاهب ادیان دیده میشود (وحی مطلق تورات نزد یهودیان ارتدکس).

مسلمانان با اعتقاد قاطع باستناد قران، تحریف سایر کتب آسمانی را دلیل تناقضات میدانند. نکته اینست که، تحریف بشکل بسیار محدود و در یک یا دو کتاب معنا دارد نه در اکثر موضوعات و تمام کتب،

مهراب صادق‌نیا، محقق و مدرس علوم اسلامی، استاد ادیان و مذاهب، چنین میگوید، به صراحت می‌توان ادعاکرد که در قرآن، هیچ آیه‌ای که بتوان از آن استفاده کرد و مدعی شد یهودیان و مسیحیان کتاب مقدس را تحریف کرده‌اند، وجود ندارد. قرآن، کتاب مقدس را وحیانی، نور و هدایت و آن را به عنوان کتابی تشریعی و منبع شریعت قلمداد و تصدیق کرده و آن را خطاناپذیر می‌داند، پاره‌ای از تعارضات ظاهری در تورات و قرآن وجود دارد که سبب ایجاد این اختلاف شده و سبب اعتقاد تحریف‌شدگی کتاب مقدس توسط متکلمان اسلامی، به عنوان مثال در سنت یهودی از اسحاق به عنوان ذبیح یاد شده است در حالی که مسلمانان، اسماعیل را ذبیح قلمداد می‌کنند. از سوی دیگر، باوری وجود دارد که خداوند در کتاب مقدس تنها به آمدن اناجیل وعده داده و نه بشارت به ظهور پیامبر. همچنین به روایت کتاب مقدس،‌ سرزمینی که امروزه توسط صهیونیست‌ها غصب شده است، ارض موعود ذکر شده در تورات محسوب می‌شود و حضور در آن توجیه پیدا می‌کند و چون این توجیه،  موجب بروز ظلم و ستم شده، پس این وعده دلالتی بر تحریف‌شدگی آیات موجود در تورات است. از سوی دیگر، شواهد تاریخی، این اندیشه را تایید نمی‌کنند و معتقدند این کتاب مقدس، همان کتابی است که خدا در قرآن به آن اشاره می‌کند. قدیمی‌ترین نسخه کامل این کتاب به قرن چهارم میلادی بازمی‌گردد لذا سه قرن پیش از اسلام، این کتاب به همین شکل در دست یهودیان بوده است و این بدان معناست که امکان جابه‌جایی یک آیه یا کلمه وجود ندارد. شواهد قرآنی نیز با اشاره به یهودیان می‌گوید، «قرآن، کتابی که در دست شماست را تصدیق می‌کند»؛ لذا تلاش برای انکار حقانیت کتاب مقدس از دل قرآن بیهوده است.

برخلاف سخن استاد ادیان، اختلاف کتب فاحش است، و تعارضات گفته شده نه ظاهری ست و نه انگشت شمار، بل تَعَدُّدِ تناقضات ست در ظاهر و مفهوم، حتی در شرح ساده زندگی پیامبران، در یکی فرستادگانی در اوج عرفان و پاکی (قران)، و دیگری موجوداتی در زُمرِه اَسفَلُ السّافِلین، زبان قاصر زِ بیان. (۳)

تناقضات بحدی ست که برخی از رهبران ادیان نظر به خدایان متفاوت داده اند. (۴) همه واقف به تلخی حقایقند ولی قبول حقیقت، در رهبران مذهبی، بمعنای ورشکستگی تجارت پرسود دین ست! و اجبار نمایندگان خدا و وارثان پیامبران به کسب علم و فن، و تلاش، و در عوام خصوصا شیعیان، اعتقادات دُگم و سیر در اوهام.

کتب آسمانی، نشان از تلاشی مُزَوِّرانه در نیل به اهدافی غیرانسانی ست.

جنایت و فساد معنای خاص خود دارد و غیر قابل قبول در فطرت بشر، چه پیامبر و امام و چه پیروان، شوربختانه مجازات خاصِّ عوام ست و سعی در کتمان فسادِ خواص با توجیه تهمت، تحریف، حکمتی ناشناخته، مصلحتی ناپیدا.

توجیه سایت حوزه از آیات فساد پیامبران چنین ست، … این ایات در تضاد عصمت و لغزش ناپذیری پیامبران است. معصوم نبودن پیامبران و انجام کارهای ناپسند، با اهداف بعثت شان ناسازگار است. چگونه مردم به اطاعت کسی گردن نهند که خود مرتکب گناه می شود؟ آلودگی به کارهای ناروا، درواقع نقض غرض ارسال رسل خواهد بود و پیامبران غیرمعصوم، نه تنها مردم را به سوی خداوند هدایت نمی کنند، بلکه آنان را از جاده مستقیم الهی منحرف می سازند. پیامبران از لحاظ جسم، خلق و خوی و کمالات اخلاقی کامل ترین و از نظر دانش و شرافت، صداقت، برترین و از نظر عقل و درایت و هوشمندی با هوش ترین و از نظر رذائل اخلاقی و عیوب جسمانی نفرت زا، مصون ترین افراد عصر و زمان خود میباشند زیرا در غیر این صورت دستور پیروی از آنها از جانب خداوند بی مورد خواهد بود که با حکمت الهی سازگار نیست و نمی‌توانند انسان را به کمال برسانند و آن را از ضلالت و گمراهی نجات دهند. لذا آنچه در تورات در مورد انبیاء آمده صحت ندارد و معلوم می‌شود این تورات موجود نمی‌تواند کتاب آسمانی و وحی الهی باشد بلکه ساخته و پرداخته دست بشر است ….

نکته اینکه معصوم از اوهام بشر ست و تَشَّیُع از جمله مهمترین کارخانه های مشترک المنافع ادیان ست در تَمَلُّق و تولید معصوم، در رقابت با مسیحیت.

حقیقت، بسیار تلخ تر از آیات زندگی سراسر فساد و جنایت پیامبران ست، به بیان ساده، بنای کتب آسمانی به بشکل مزورانه ای در راستای تبیین هدف و قول ابلیس ست گسترش فساد، تفرقه و خونریزی میان فرزندان آدم تا روز قیامت.

باب اول، توصیف خدا و فیض بزرگ شهادت

در حقیقت بازی شیطان با کتب آسمانی ست، ابلیس تا ابد در عبادت و ستایش خداست لذا شروع با توصیف خدا و برشمردن صفات و دعوت به پرستش او، وحدانیت، رحمانیت یکتایی و فرمانروای جهانیان، پرستش مخصوص اوست و … (۵) این مهمترین کلام مشترک همه کتب مقدس ست، و مهمترین عامل در فریب و جذبِ انسانِ تشنه شناختِ خالق و مدهوشِ سخنان زیبا.

همزمان، تنوع در پرستش، نماد های متفاوت زمینی، … بهترین روشِ پاشیدنِ بذر تفرقه، هر قوم، پیامبری با کتابی وحیانی، پرستشی متفاوت، طعامی خاص (۶)، و گمراه و نجس نامیدن پیروان سایر ادیان و مذاهبو حبس ملکوت خالق در خانه و دیوار و صلیب، … عشقِ انسان ست لمس و تَبَرُّک خدای ناپیدا …. راحتی سنگ به نمادِ شیطان و ارضاء انسان با انجام مناسک و فرایض شرعی متنوع.

نِخوَتِ انسانهای مذهبی آیینه تکبر شیطان ست در سالها عبادت و چاپلوسی خالق، و همچون ابلیس در انتظار توجه ویژه، کسانیکه حضور در بتکده های مسجد و کلیسا را نشان از عنایت خدا و برتری خویش پنداشته اند. همه چیز زمینی شد، حتی روز و ساعت خاص مرگ و محل دفن در تضمین بهشت، و فراموشی وزنه اعمال.

قدم بعدی، توصیه به شهادت در راه خدا، و بشارتِ برخورداری از نعماتی وصف ناشدنی، بالاترین تواب و راه مستقیم به بهشت، بدون سنجش اعمال، … با تاکید بر حوریان باکره بهشتی …، مُشَوِّقِ انسان بسوی مرگ و مفتخر از ارتکاب جنایت، به بیانی سوء استفاده از ضعف انسان در کنترل نفس عماره! اینستکه انگشتِ نشانه رهبران فاسد اسلامی در جهاد و حملات انتحاری به کودکان ست و جوانان و نوجوانان، اولی عاجز در انتخاب مسیر، دومی در اوج قوای شهوانی.

… و تعریف شهادت در راه خدا در هر کتاب متفاوت، فدا شدن در راه خدای دینِ خود، پیامبر و اصول عقاید همان دین، و کشتن دشمنانِ دینِ خود، مخالفین عقایدِ خود، به بیان ساده، جنگ مقدس، قویترین انگیزه در جنگ و جنایت تا جهان باقیست. همه در تناقض با فطرت صلح و ارامش انسان، و خالقی که برای آرامشِ مخلوقِ برترش جفتی افرید. … و توجیه ادیان در برتری جهاد خود! دفاع از جهاد اسلامی:

چهره نورانی و مشعشع اسلام و جهاد اسلامی و کلمات مهرآمیز و عطرآگین پیامبر اسلام در مقام مقایسه جهاد اسلامی با این نسل کشیها یا به اصطلاح جهاد یهودی، می بینیم که جهاد اسلامی، از قداست و انسانیت بس والایی برخوردار است. در جهاد اسلامی، در برابر اهل کتاب سه راه پیشنهاد می شد: گرویدن به اسلام، جزیه و یا شمشیر. و در برابر کفار و مشرکین دو راه: اسلام و یا شمشیر. اگر کفاری که سد راه اسلام شده و در برابر مسلمانان، تیغ از نیام کشیده بودند، اسلام می پذیرفتند، تمامی حقوقی را که یک مسلمان مجاهد زجر دیده، رنج کشیده و اسلام آورده به دست پیامبر (ص) از آن برخوردار شده بود، بلافاصله صاحب می گردیدند. در جهاد اسلام، کشتن زن، بچه، اسیران، اناث و نابودی کشتزارها، خانه ها و شهرها وجود ندارد!. (اصغر حیدریمقاله جهاد اسلامی، جهاد یهودیماهنامه زمانه)

مطمئنا هم نسل کشی مردم بگناه سوریه و قتل عام کودکان و زنان فراموش شده است و هم مشابهت با جهاد فقیهان فاسد مسیحی قرون وسطی.

درحقیقت، صلح طلبی ادیان و مذاهب محدود به زمانی ست که در اقلیت و رنج بوده اند، و با کسب قدرت، سرآمد عصر خود در جنایت و فساد.

ریشه فساد و خشونت‌های بی‌حدّ و حصر پیروان ادیان در سنت پیامبران ست. جهاد و نسل کشی در همه ادیان، مورد تقدیس ست و مشوق خونین ترین جنگها بدستور کتاب مقدس، و توجیه بسیاری از قتل عامها جهت پیشگیری از فساد و انحراف اُمَّت، به بیانی شمشیرِ امر به معروف و نهی از منکر.

چنین ست دستور محمد هنگام وداع رزمندگان: بروید به نام الله، کمک خواهید از الله، جهاد کنید برای الله و برای امت رسول الله. هان ای مردم، مکر نکنید. از غنایم، سرقت روا مدارید. کفار را بعد از قتل، چشم و گوش و دیگر اعضا قطع نکنید. اگر اسلام را پذیرفت، برادر شما است و اگر نپذیرفت، او را به سلامت به اردوگاه خود برسانید و پس از آن، بر قتل او از الله مدد خواهید، درختان میوه دار را درنیاورید و کشتزارها را نسوزانید، شاید به آن محتاج شوید … (واقدیمغازیترجمه: محمود مهدوی دامغانیجلد ۲ صفحه ۴۲۴). در سابقه این پیامبرست قتل عام بسیاری از قبایل از جمله بنی قریظه، بنی نضیر، کشتار مردان و اسیری و تجاوز به زنان و کودکان، رد کردن زنان از روی جنازه همسران (تاریخ طبری ص ۱۱۴۵)، قبائلی سرآمد عصر خود در کشاورزی و …

کشتارهای متعدد ایرانیان، فتح شهرها و اجبار به اسلام، و بدنبال آن قتل عامهای متعدد بعلت شورشِ مردم، ناشی از عدم رضایت از شرایط سخت زندگی و پی بردن به دروغ و وعده های پوچ رهبران عرب مسلمان اظهر من الشمس ست و نشان عمق فاجعه. تعدد روایات در تاریخ طبری نشان از جنایات عدیده و کشتارهای فجیع سپاه اسلام علیه مردم ایران و مصادره کردن زمین مجوسان ست، خصوصا شهرهای شمالی، بعد از فریب مردم و توافق صلح، با حضور دو پسر علی، حسن و حسین,مردم ایران را کشتار کردند و دختران را تجاوز, سعید ابن عاص لشگری راهی گرگان نمود، مردم آنجا از راه صلح آمدند سپس صد هزار درهم و گاه دویست هزار درهم خراج به اعراب میدادند، مردم شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر تمیشه امان خواستند، به آن شرط که سپاه سعید ابن عاص مردمان شهر را نکشد، لیکن بعد از عقد قرار داد سعید تمام مردمان شهر، به جز یک نفر، را در دره ای گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تیغ، گذراند. عبدالله پسر عمر – عبدالله پسر عباس – عبدالله پسر زیبر – حسن ابن علی ( امام حسن ) حسین ابن علی ( امام حسین ) در راس لشگر اسلام بودند. ( تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ی ۲۱۱۶)– حجت السلام پیشوایی محقق اسلامی و تاریخ پژوه، زندگانی امام حسین، زین العابدین رهنما – جلد اول فصل ۲۹ و جلد دوم – فصل ۳).

سرگذشت تلخ ایرانیان نشان از آنستکه هرکجا مردمِ صبر پیشه، بامید صلح و بهبود اوضاع، کوتاه امده اند، سپاه مسلمانان با فریب پیشروی و همه را قتل عام نموده است. شوربختانه، ایرانیان تنها ملتی هستند که هم به دین فساد و جنایت دشمنان خود باقی مانده و هم برای قاتلان خود مَقبره های پرستش ساخته اند.

و تبعیض، شیخ عباس قمی، کتاب سفینته البحار و مدینه الاحکام و الاثار صفحه ۱۶۴ از قول حسین بن علی امام سوم شیعیان چنین میگوید: ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و والاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد. زنانشان را بفروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت. اینستکه ثوابِ فسادِ موجوداتیکه بوی کربلا میدهند وصف ناشدنی ست.

افسانه و داستانهای قدرت طلبی، راهزنی، تجاوز و جنایت صدر اسلام بگونه ای به مردم تلقین شده که ایران و ایرانی سیاه پوش و عزادارست در مرگ دشمنان خود. نیازی به ذکر تجاوز، کشتار و جنایات ۴۰ ساله پیروان اسلام ناب محمدی امام زمان و نابودی کامل ایران، و نسل کشی سوریه نیست.

اگر خرافه یِ دین نباشد، سوداگرانِ خون و مصیبت، مجبور به گدائیند.

… و دین محبت، دستور عیسی در شب آخر به حوّاریون در تهیه شمشیر بهر شکل ممکن، لیکن الان هر که کیسه دارد آن را بردارد و همچنین توشه دان را و کسی که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته آن را بخرد(لوقا ۲۲: ۳۶ – ۳۸). و خبر از ماموریت خود آیا گمان می‌برید که من آمده‌ام تا سلامتی بر زمین بخشم نِی بلکه به شما می‌گویم تفریق را … (لوقا ۱۲: ۵۱ –۵۲)، گمان مبرید که آمده‌ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده‌ام بلکه شمشیر را (متی ۱۰:‌۳۴ ۸) و (متی۹ و ۱۳: ۱۵) هر نهالی که پدر آسمانی من نکاشته باید کنده شود. (متی، باب ۱۰/ ۳۴ – ۳۶) «و هر که پدر یا مادر را بیش از من دوست دارد لایق من نباشد و هر که پسر یا دختر را از من زیاده دوست دارد لایق من نباشد. و هر که صلیب خود را بر نداشته از عقب من نیاید لایق من نباشد. (نشان از فدا کردن جان) (متی باب ۱۰/ ۳۷ – ۳۹) 

آیات نشان از تمابل عیسی به حکومت ست و بر خلاف گفته مسیحیان، موافق با خشونت و استفاده از آن با اشاره به جهاد مقدس علیه دشمنان در عهد جدید؛ مکاشفه، باب ۱۹ سخن از اسب سواریست، عیسی مسیحو کشتار او. (۷)

در خیال عوام، مسیحیت، دین صلح و آرامش، و مسیح پیغمبر عشق و محبت ست و اسلام و یهود مُعَرِّفِ بَربَریَّت و خشونت، در حقیقت، مسیحیت تاریخی ست سراسر سیاهی و جنایت، از قتل عام مسلمانان و یهودیان … توسط مسیحیان در فتح اورشلیم به نام عیسای مهربان، «جنگ مقدس Holy War» (سال ۱۰۹۹)، تا دادگاه تفتیش عقاید دانشمندان و دگرباوران، انداختن هم کیشان مخالف در کام حیوانات درنده، قطعه قطعه کردن و ریختن سرب داغ بر زندانیان، … (مسیحیت شناسی مقایسه‌ای، بخش یازدهم)، و سنگسارِ دختر فقط به اتهام نداشتن بکارت (تثنیه ۲۲:‌۲۰ـ۲۱)، و سنگسار حیوانات (خروج ۲۱:‌‌‌۲۸ـ۳۲).

فتوای معصومان مسیحی (قدیس آگوستین) در مجاز بودن خشونت در خدمت اهداف مقدس و دستور پاپاوربان دوم و اینوسنت سومجنگبه جنگ بنام مسیح حتی علیه همنوعان مسیحی، جنگهای طولانی ۲۰ ساله بدستور ولی فقیه مسیحیان، و مجوز کشتار کودکان توسط قِدّیسیان (معصومین)، آرنود، Arnaud نایب پاپ، در جواب سوال صلیبیون از کشتن کودکان: آری همه را بکشید خدا بندگان خوب خود را باز خواهد شناخت. (مفهوم انجیلها، ولف، کری؛ ترجمه محمد قاضی).

تمام مردم مسیحی و یهودی و مسلمان اورشلیم قتل عام شدند، هرکجا مسلمان یا یهودی ای را می یافتند و کسانی هم که با آنها رابطه دوستی داشتند از دم تیغ می گذراندند، لشکر صلیبیون در صدها شهر و روستای اروپایی در جستجوی یهودیان برآمدند …. یهودیان را به بخش کوچکی از شهر می راندند و آنجا را به آتش می کشیدند. هزاران مرد و زن و کودک کشته شدند. (جنگهای صلیبی تیموتی لوی بیئل).

و همچون فقیهان اسلامی، عدم اجازه دفن مخالفین در قبرستان مسیحیان، براساس فتوای پاپ نیکولاس سوم ۱۲۸۰،بدینوسیله ما عموم بدعتگذاران و مخالفین را تکفیر و لعنت می‌کنیم، هر کسی ایشان را طبق شعایر مسیحی اجازه کفن و دفن دهد محکوم به تکفیر خواهد شد … (تاریخ تمدن ویل دورانت، ج ۴، ص ۱۰۸۴).

و اوج جنایت، اعتراف خوان آنتونیو لورنت Juan Antonio Lorente از منشیان محکمۀ تفتیش عقاید مادرید، قلم من از شرح این صحنه‌های وحشتناک عاجز است … وقتی متهم بر اثر شکنجه‌ها نیمه جان می‌شد اگر اعتراف می کرد و ابراز پشیمانی و توبه، در حق او لطف می‌کردند و قبل از انداختن در آتش خفه‌اش می‌کردند، اما اگر از اعتراف خودداری می‌کرد او را به عنوان مرتدی که از کرده‌اش پشیمان نیست زنده زنده می‌سوزاندند“. (دربارۀ مفهوم انجیل‌ها، کری ولف).

و تبعیض،شوهر سر زن است چنانکه مسیح نیز سر کلیسا (افسسیان ۵ :۲۳ – رساله ی پولس به قرنتیان ۱۱ : ۷ ۱۵).

بسیاری از مسیحیان آگاه بودند از هدف اصلی فتوای فقیهان به جنگهای صلیبی، به بیانی پرکردن خزانه های کلیسا، به بهانه جنگ مقدس با شعار آزادی و دفاع از مرقد مسیح.

قتل عامهای موسی و یوشع بدستور یهوه زبانزد یهودیان ست، از شهرهای این امت هایی که یَهُوه، خدایت، تو را به ملکیت می دهد، هیچ ذی نفس را زنده مگذار، همه مردان و زنان و پسران آنها را بکش و فقط دخترانی که مرد را ندیده‌اند باقی بگذار(تثنیه : ۱۶:۲۰)، همه املاک ایشان را غارت و از زنان هر دختری را که مرد را نشناخته و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه دارید (اعداد، ۳۱ / ۱ ، سفر تثنیه، ۳۲-۳۷)، هر آنچه در شهر بود از مرد و زن و جوان و پیر حتی گاو و گوسفند و الاغ را به دَمِ شمشیر هلاک کردند، یوشع کسی را باقی نگذاشت…” (۲۱: ۶ یوشع).

فریب و قتل عام تمام مردان و بردگی زنان و کودکان توسط یعقوب و پسرانش بعلت تجاوز جوان قبیله ای به یکی از دختران یعقوب علی رغم عشق و درخواست جوان به ازدواج با دختر و تعهد رییس قبیله به جبران مالی و معنوی خطا و هجرت به منطقه ای دیگر (یوشع ۷:‌‌ ۲۴ ـ۲۵ -پیدایش باب۳۴).

دستور به سوزاندن دختر هر کاهنی که خود را به فاحشگی بی‌عصمت و پدر خود را بی‌ آبرو کرده ( لاویان ۲۱:‌۹). و تبعیض، مرد بجهت زن آفریده نشد بلکه زن برای مرد، مرد نباید سر خود را بپوشاند چونکه او صورت و جلال خداست اما زن جلال مرد است” ( قرنتیان ۱۱ : ۹ ۱۴).

باب دوم، معجزه

شیاطین بنا به خلقت وجودیشان استاد اعمال مُحَیِّرُالعُقول ند در نظر انسان، و کتب مقدس سرشار از معجزه و کرامتِ ابلیس و شیاطین در اثبات حقانیت خود، و توقف ناگهانی با پیشرفتهای علمی و تکنولوژی، به بیانی، صعود انسان به قله های علم و دانش پایانی بود بر نزول پیامبر و کتاب آسمانی. اینست دلیل سرکوب علم و قتل دانشمندان در قرون وسطی و تعطیلی مراکز علمی با شروع انقلاب خرافه اسلامی در ایران. چه بسیار دانشمندانیکه بدست رهبران مذهبی کشته و سوزانده شدند و چه بسیار شیادان دین فروشی که بواسطه کشف و اختراع محققین از مرگ نجات و عمرهای طولانی کرده اند.

سخن حق نیاز به دلیل و منطق دارد نه شمشیر و کرامت و معجزه

وقتی معجزه در کلام حکیمان و فیلسوفان از ضروریات نبّوت ست، چه انتظاری از عوام، ابن سینا در الالهیات من الشفاء چنین مینویسد. تنها روش قابل استفاده برای عموم در اثبات صدق ادعای نبّوت ظهور معجزه است (منشورات مکتبه آیت الله العظمی مرعشی نجفی).

کم نیست کُتُبِ شرح معجزاتِ پیامبران و رقابتِ پیروانِ ادیان در برجسته کردن معجزات در اثبات حقانیت و برتری ایین خود.

شرح معنای معجزه در این مجال نیست، باین تعریف اکتفا میشود که عملی ست که سایرین از انجام ان عاجز باشند، و هر موجودی عامل بان، انسان، جن و عفریت … (اقرار قران به معجزه عفریتی از جن و اصف برخیا وزیر سلیمان، نمل ۳۸-۴۰، و سخن موسی به قوم یهود بر عدم پذیرش پیامبری دیگر حتی با معجزه (تثنیه ۱۳).

مفسرین و رهبران مسلمان، باستناد ایات قران، معراج و اُمّی بودن (بیسوادی) محمد را معجزه برشمرده اند، (جمعه ۲) شرح سفر به آسمانها از خانه دختر عمو (۸) در این مجال نیست ولی دلایل بسیار ست بر کِذب ادعای بیسوادی پیامبر اسلام. براساس تفسیر معدود مفسرین اُمّیین / اُمّی در این آیه بمعنای فاقد کتاب ست (تفسیر برهان علامه سید هاشم بحرانی) نه بیسواد و فاقد توان خواندن و نوشتن، پیامبری از قومی فاقد کتاب اسمانی، یعنی عرب، در مقابل یهود و مسیحیتِ واجد کتاب آسمانی. روایات بسیاری ست که محمد هم قادر به خواندن بوده و هم نوشتن (بحارالانوار ج/۱۶ ص ۱۳۲، علل الشرایع شیخ صدوق) . سید مرتضی بااستناد حدیث معروف دوات و قلم قبل از فوت، بر سواد محمد تاکید کرده است (بحار، ج/ ۱۶ ص ۱۳۵). و اشاره علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، به قوم بیسواد ست.

شکی نیست که پیامبران واجد ضریب هوشی بالاتری نسبت به مردم زمان خود بوده اند خصوصا موسی، با شکاف دریا و نجات قوم بنی اسراییل، بعنوان مهمترین معجزه مشترک همه کتب آسمانی. شرحی ست مفصل در تورات Exodus، اشاره موسی بطرف دریا، باز شدن معبر و خشکی بستر دریا، عبور قوم، بازگشت اب و نابودی فرعون، با تاکید بر وجود ماه کامل و و فرستادن بادهای قوی شرقی توسط خدا.

براساس نطریه دکتر پارکر، (۹) معجزه موسی ناشی از اطلاعات کامل محلی او به تاثیر ترکیب نیرویهای گرانش ماه و خورشید بر جزر و مد آب دریای سرخ ست، ناشی از زندگی در کوه و صحرا و مشاهده جزر و مدهای مشابه, زمان حداکثر و حداقل ارتفاع در بهترین محل، خشکی بستر دریا، و زمان برگشت آب، و در طرف مقابل، فقدان اطلاعات در سربازان فرعون بخاطر زندگی در مناطق زیبای ساحل رود نیل و عدم رویت جزر و مد واقعی.

براساس یافته های علمی، در منطقه کانال سوئز جزر سبب خشکی و پدیدار شدن چند ساعته بستر دریا و سپس بازگشت ناگهانی آب میشود، و وزش باد ۶۰ مایل بر ساعت (سونامی tsunami)، معمول منطقه ست. (۱۰)

در تحقیقی دیگر، محل عبور قوم را محل متفارتی بنام Kedua Gap معرفی شده با زمان بیشتر خشکی بستر دریا.

نقش مهم سازندگان فیلمهای هالیوودی (فیلم موسی ۱۹۵۶ Exodus) در گسترش خرافات با خلق صحنه های ویژه و فروش بیشتر، قابل انکار نیست.

براساس یافته های ثبت شده دریانوردی تغییر ارتفاع سطح دریا در جزر و مد تا بیش از ۱۷ متر ثبت شده است (بزرگترین مَد در خلیج فاندی در کانادا)

باب سوم، جنگ اخرالزمان

از دگر معدود مشترکات اصلی کتب مقدس، مژده به امدن منجی و جنگ خیر و شَرِّ اخرالزمان ست، و تلقین انسانِ در بند به انتظار، و امیدِ کمکی از غیب در دفع شر ظالم و بهبودِ زندگی، و همزمان توصیه به عوام در آماده کردن شرایط ظهورِ مُنجی با جنگ و خونریزی. مهمترین انگیزه در ادامه جنگ و جنایت تا حیات باقی ست، و نقش مهم هالیود در تثبیت جنگ اخرالزمان در اوهام عوام.

ساده باوریست پاک کردن زمین از فرمانروایان ستمگر و بازگشت برخی پیامبران، اولیاء و خلافتی مذهبی در عدل و صلح و هر آنچه تَصَوّرِ عوام ست از خوشبختی! هر قومی نجات دهنده ای برای خود در اجرای اصول عقاید همان مذهب.

نیازی به پیش بینی چنین روزی نیست، با پیروی دستورات ابلیس در کتب آسمانی وقوع چنین فاجعه ای حتمی ست، پیش بینی نابودی اقوام و کشورها در قران، بدون تاریخ، زمان انقضا نامحدود، یعنی هر زمان قدرت یافتید! و پیروان بدنبال محو کردن …!

رجوع انسان به اندیشه بجای خرافات مذهبی تنها راه پیشگیری از جنگ و خونریزی ست، حتی فریبی بنام جنگ آخرالزمان!

مجوز کشتار کودکان بیگناه توسط فقیهان باستناد داستان قتل کودکی ست توسط خِضر، کهف ۷۴-۸۰، عالِم به علم کتاب! با توجیه کافرشدن در آینده! اجرای حکم قبل از ارتکاب جرم! در منافات با سایر دستورات کتب آسمانی بر قتل در برابر قتل و تناقض با سنت ادیان، چشم پوشی گناه در کودکی و قبل سن تکلیف. توجیهی شیطانی، چراکه خالق، عالِم ست به سرنوشت انسانها و قادر به عدمِ خَلقِ کافران. از نگاهی دگر، این حکم، اثباتِ جبر ست، فطری بودن کفر و هدایت، در تناقض با آیات متعدد کتب آسمانی بر اثبات اختیار انسان در تعیین سرنوشت. و توجیه سایت حوزه، … حکمِ الهی ست باستناد پاره ای مصالح …!

و احادیثی ست از تولد دختری پس از قتل فرزند پسر، مادر ۷۰ پیامبر، (بحارالانوار مجلسی ج ۱۳ ص ۳۱۱) و سرگرمی عوام و شاگردان با بحثهای طولانی حوزوی بدنبال جایگاه کودک در جهنم یا بهشت! … هدف، جنایت ست و سیر انسان در اوهام.

دستورِ حق به تفکر، تلاش و گشودن گنجهای دانش ست و نقطه مقابل، تلاش کتب مقدس و ابلیس به تضعیف و از بین بردن سلولهای مغزی و نابودی اندشه با پیروی کورکورانه و تکرارِ مُکَررات. مناسک مذهبی، نیازی به کسب علم و تلاش ندارد، اذکاری در بستر برای ثروت، علم و … موثر در توفیق الهی در اختلاس و فساد، و جعل مدارک علمی … رشد و شکوفایی مغز و حافظه تنها با مطالعه نکات جدید، متنوع، تفکر و به چالش کشیدن سلولهای هوشمند عصبی ست، و عدم فعالیت با تکرار اعمال مشابه مسبب ضعف و شیوع بیماریهای روانی و جسمی.

از جمله اعمال مهم توصیه شده مذهبی سنت مبارکه اعتکاف ست! بشارت ثوابهای غیر قابل سنجش! ۳ شبانه روز در مسجد و اجرای مکرر سیکل معیوب خوردن، نوشیدن، تخلیه، غیبت، عبادت، و سجده، غیبت، خواب و استراحت، خوردن، نوشیدن … با ذکر استغفرالله بعد از هر گناه در خنثی نمودن اثار مخرب معنوی!

و تَعَدُّدِ روایات در ثواب تغذیه رایگان چنین موجودات بی مصرف، در کشوری که کودکان و زنانِ گرسنه در سطلهای ذباله بدنبال لقمه نانی هستند برای زنده ماندن!

کتب آسمانی تنها منبع رسمی ترویج تبعیض و برده داری ست، پیروان هر کتاب آسمانی، برترین و ناباوران و غیر همکیشان، کافر، برده و کنیز، مورد لعن و مستحق توهین، افتر، تجاوز … فقر!

در این مجال نیست بررسی دستورات عدیده شرعی، مغایر با فطرت و حقوق انسانی، احکامی که رهبران و مدعیان مذاهب نیز عامِلِ بان نیستند (روزه، ارث، حجاب، …). تغییراتِ زمانی، مکانی و مصلحتی احکام کُتُبی با ادعای قوانین ابدی، نشان از منشائی ست غیر وحیانی، نه از طرف خالق، بل مخلوقی ضعیف با علمی محدود. اینست که نظریه پرداز اصلی شورای انقلاب فرهنگی در قدرت گرفتن خرافه مذهب با تعطیلی دانشگاهها و مراکز علمی، مسبب کشتار دانش آموزان، دانشجویان و اساتید، پس از قدم به دیار کفر ادعای پیامبری میکند!

و ختم کلام، خدا انسان را آفرید و فرستادگانش در آموزش علم و فن و دانش، و ابلیس دین را با فرستادگانی در تعلیم عبادت و پرستش و ادعای علم! مدعیان عِلمُ الادیان و عِلمُ الاَبدان پس از اخراج ظاهری از کرسیهای علمی دانشگاهها، چاره ای جز دستفروشی ندارند!

مذهب یعنی حیف و میل بیت المال توسط خواص و توصیه فروش اعضای بدن به عوام (اشکالی ندارد انسان برای ادامه حیات یکی از دو کلیه خود را بفروشد! شهریاری، نماینده سیستان و بلوچستان)،

یعنی عیاشی خواص فرنگ نشین و اجبار عوام به اجازه از حوزه برای جشن و خنده (امام جمعه اصفهان)،

یعنی لاقیدی خواص به دستورات واجب شریعت مذهبشان و تهدید به ویران نمودن خانه بر سر عوامی که ۳ هفته به نماز جممه نروند (امام جمعه اصفهان)،

یعنی بی حجابی، فساد و فحشای خواص و خواهران زینب در دیار کفر، و نقطه مقابل، امر به معروف و نهی از منکر قَهریِّه با تهدید و اسیب به عوام، اسیدپاشی دختران، پخش مشروبات الکلی سمی بین جوانان …

یعنی تهدید و مخالفت وزارت اطلاعات با درخواست تشکیل انجمن افراد یک کلیه با افزایش مردان و زنان تک کلیه کشور، و نقطه مقابل کمکهای انسان دوستانه نجومی فقیهان به انجمنهای بیماران خاص اروپا و امریکا (از جمله انجمن ایدز کلینتون) و موسسات خیریه اموزشی، دانشگاهها، کلیساها …

یعنی گورخوابی، فاضلاب خوابی، کارتن خوابی عوام و نقطه مقابل خانه سازی در افریقا و امریکای لاتین، سوریه …

یعنی بی اهمیتی به زندگی عوام (عدم تخصیص بودجه به بیمارانی که عمرشان با درمان شاید بیشتر از سه سال نباشد، جنایت و قتل عمد توسط وزیری، دانش آموخته تعالیم هیات و حوزه) و نقطه مقابل ساختن بیمارستان و خدمات رایگان در افریقا، امریکای لاتین، لبنان، سوریه … و خدمات رایگان درمانی دوره ای مساجد شیعه اسلام ناب محمدی به شهروندان امریکایی و اروپایی در تبلیغ اهل بیت عصمت و طهارت و نشان دادن چهره زیبایی از فساد، جنایت و خشونت اسلام و تَشَیُّع!

مذهب معجون یست مسموم از رذائل اخلاقی و قوانین ضد بشری، منشاء فساد و تجاوز، ظلم و بیعدالتی پوشیده با دروغ، نفاقچه پرچم آن افراشته بر مراکز بسیج یا کانون شورشی، و نابودی حکومت مذهبی محو ایدئولوژی فساد و جنایت ست نه فرد و گروه.

و تکرار قرون وسطی در قرن بیست و یکم، لشکر بسیجیان و صلیبیون، عاشقان ولایت فقیه و پاپ، فدائیان مرقد و مسیح، ادامه جنگهای مقدس و عوام، قربانیِ شیادان سوداگر دین، در آرزوی بهشت و …

بامید روزیکه بجای آموزش خرافه ی شریعت به کودکان، پدران و مادران، الگوی صداقت و پاکی فرزندان شوند.

دکتر حمیدرضا قضاوی

واشنگتن دی سی

پنج شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷

Oct/04/2018

توضیحات:

(۱) نماز و سجده فرقه ای از دروایش در امریکا بطرف قبر و ضریح حضرت پیر خود، و گروهی بر تمثال علی و …

(۲) خونبهای انسان برابر ۱۰۰۰ گوسفند، ۲۰۰ گاو، ۱۰۰ شتر ست و برآورد قیمت هرکدام متفاوت! گرانترین براساس گوسفند و ارزانترین به شتر، ارزش گاوی انسان میان دو دِگر!

(۳) وصف زندگی پیامبران در کتب مقدس متفاوت ست، در قرآن به پاکی و صداقت، اسوه زمان دراخلاق و عمل نیک، منزه از خطا و پلیدی، رهبران عالم، هدایت شده توسط الله انعام ۹۰، و بالطبع سفارش اکید به انسان در پیروی از فرستادگان خدا، نقطه مقابل، در عهدین، موجوداتی آلوده به شنیع ترین گناهان و اعمالی نافی اصول اخلاقی، از آن جمله ست، شراب خواری و برهنگی نوح مقابل فرزندان (پیدایش۹: ۳۲-۳۷، ۲۱)، بی غیرتی ابراهیم در هبه همسرش به فرمانروای مصر و نجات جان خود (پیدایش۱۲، ۱۲-۱۰)، شراب خواری و زنای لوط با دخترانش، هر کدام صاحب پسری از اجداد پیامبرانی چون داوود، سلیمان، مسیح، …(پیدایش:۳۰۱۹-۳۸ )، مکاری و دروغگویی یعقوب (پیدایش ۲۷:۱ـ۴۰)، قَصیُّ القَلبی و زنای محصنه داود و شکل گیری نطفه سلیمان، سپس قتل همسر زن (دوم سموئیل ۱ ۲۶-۱۱ و۱، ۱۲ – فقرات ۲ ـ ۲۵)، عشق وافر سلیمان به زن و طلا، انحراف از راه راست بخاطر همسران (اول پادشاهان ۱۱ : ۲-۵)‌ و بت پرستی در پایان عمر (اول پادشاهان ۱۱: ۳ـ۸)، شراب سازی عیسی (یوحنا ۲: ۱۱)، بهانه های موسی در نافرمانی از دستور خداوند، (سفر خروج باب ۴، فقرات ۸ ـ ۱۴) گوساله سازی و گوساله پرستی هارون (خروج باب ۳۲، فقرات ۱ تا ۶)، بی‌صبری و زبان ناشکر ایوب ۳: ۱-۲۶، براساس کتاب مقدس، ظاهرا اکثر پیامبران حاصل روابط نامشروع بوده اند، و این سخن کتاب مقدس ست در باب زنا، افراد حاصل از زنا داخل جماعت خداوند نشوند حتی تا پشت دهم (تثنیه ۲۳ :۲).

تنها سخن قران در عدم تایید پیامبران، ستمگر نامیدن فرزندان ابراهیم ست بدنبال درخواست او به پیشوایی امت برای همه فرزندان خود، پیمان من به بیدادگران نمیرسد بقره ۱۲۴، و تناقض در کتاب مقدس، معرفی ابراهیم بعنوان پدر امت‌ها و پادشاهی دائمی تمام فرزندان (پیدایش ۱۷ : ۴-۱۱).

(۴) نشست هفتگی شهر کتاب بهمن ۱۳۹۳ صادق‌نیا به سه دیدگاه اصلی سنت مسیحی در رابطه عهدین (عهد عتیق و عهد جدید) اشاره میکند:

در دیدگاه اول که از آرای «مارکیون» نشات می‌گیرد مطرح می‌شود که خدای عهد عتیق مرده و عهد جدید را خدای دیگری وحی کرده است. لذا دو خدا با دو ادبیات و زبان مختلف، وجود دارد. مارکیون، تکفیر و محکوم به اعدام شد. اندیشه وی نیز به سکوت و حاشیه رانده شده و کلیسای مسیحی همواره در پی انکار آن برآمده است. دومین دیدگاه به «لوتر» تعلق دارد. معتقد بود که خدای عهد عتیق همان خدای عهد جدید است که تغییر ذهنیت داده و به طریق دیگری سخن گفته است. این دیدگاه نیز از منظر الهی‌دانان مسیحی رد و انکار شد. دیدگاه سوم در مورد رابطه عهد عتیق و جدید، متعلق به «کالون» است. طبق این دیدگاه، خدای عهدین یکی است و دو زبان متفاوت را در این دو کتاب به کار برده است. زبان عهد عتیق، زبان خشم است و زبان عهد جدید، زبان عشق. خدا از دروازه خشم وارد کتاب مقدس می‌شود و از دروازه عشق از آن خارج می‌شود.

(۵) یهوه که رحمتش تا ابدالاباد“ (اول تواریخ ایام، باب ۱۶، دوم تواریخ ایام، باب۷) و مهربان و رحیم“ (سفر تثنیه، باب ۴، دوم تواریخ ایام، باب ۳۰)، سوره حمد …

(۶) گوشت‌هایی مانند گوشت خوک بر انسان (یهودیان) حرام شد (تورات لاویان ۱۱: ۷)، در عهد جدید همه گوشت‌ها بر انسان (مسیحیان) حلال (اعمال رسولان، ۱۰: ۹ ـ ۱۶، رساله اول قریشان، ۱۰: ۲۵ و موارد دیگر) و باز در قران صحبت از گوشت حرام و حلال.

(۷) “… و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری و جنگ مینماید و چشمانش چون شعلۀ آتش و بر سرش افسرهای بسیار و اسمی مرقوم دارد که جز خودش هیچکس آن را نمیداند و جامۀ خون آلود در بر دارد و نام او را کلمۀ خدا میخوانند و لشکرهایی که در آسمانند بر اسبهای سفید و به کتان سفید و پاک ملبس از عقب او میایند و از دهانش شمشیری تیز بیرون میاید تا به آن امتها را بزند و آنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود و او چرخُشت خمر غضب و خشم خدای قادر مطلق را زیر پای خود میافشرد و بر لباس و ران او نامی مرقوم است یعنی پادشاه پادشاهان و رب الارباب. (مکاشفه ۱۹: ۱۱- ۱۶ ترجمۀ قدیم).

(۸) اُمِّ هانی، فرزند ابوطالب خواهر امام علی، در هیچ روایتی بعنوان همسر پیامبر معرفی نشده، دائره المعارف تشیع، رجال الحدیث، مرحوم آیت الله ابوالقاسم خویی مرجع تقلید،  قاموس الرجال، شیخ محمد تقی جعفری)

(۹) (Dr. Bruce Parker, an author, visiting professor at the Stevens Institute of Technology, New Jersey, and former chief scientist of the of National Oceanic and Atmospheric Administration (NOAA’s) National Ocean Service)

(۱۰) National Center for Atmospheric Research oceanographers Carl Drews and Weiqing Han

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com