بیشعورترین و بیبصیرتترین حکمرانان جهان آنهایی هستند که اینترنت را سانسور میکنند. شاید شروع نوشتهای با «فحاشی» در روز جهانی مبارزه با سانسور مجازی، ارزش این مبارزه مجازی چند خطی را کم کند. اما این ترکیبات صرفا برای فحاشی نیستند، بلکه صفتهای توصیفی و دقیق در بیان خصوصیات ذهنی و رفتاری کسانی هستند که یک قدرت حکمرانی دارند و دو از این قدرت برای سانسور بزرگترین شبکه اطلاعات آزاد در جهان استفاده میکنند.
از جمله این بیبصیرتان بیشعور میتوان به حکمرانان حکومت جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. از روزی که محمد جواد لاریجانی در اوایل سال ۱۹۹۰، اولین ایمیل ایران را ارسال کرد، معضل عمده جمهوری اسلامی ایران «سانسور اینترنت» بوده است.
ورود ایران به شبکه ارتباطی اینترنت در شکلهای اولیهاش در همان سالهای ۱۹۹۰ اتفاق افتاد که محمد جواد اردشیر لاریجانی، مدیریت مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات (IPM) را به عهده داشت. تحت حمایت محمد جواد لاریجانی، که در همان سالها نماینده مجلس نیز بود، اتصال به شبکه جهانی اینترنت ابتدا تنها در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات و سپس برای آی پی های دولتی و دانشگاهی ممکن شد.
کاربران اولیه اینترنت در ایران ابتدا استادان دانشگاه و نهادهای آموزش عالی بودند. من فرزند یکی از این دانشگاهیان بودم که در ۱۴ سالگی، در اوایل سالهای ۱۹۹۰، برای اولین بار از طریق تلفن منزلمان به شبکه جهانی اینترنت متصل شدم. بعدها تعداد بیشتری از دوستان و نزدیکانم به شبکه جهانی اینترنت متصل شدند و امروز دیگر اینترنت مختص «نخبگان وصل به قدرت» و «مرکز نشینان نزدیک به پایتخت» نیست. محرومترین و دورافتادهترین مناطق ایران هم میتوانند به شبکه جهانی اینترنت متصل شوند و این اتصال موهبتی است برای مردم کشوری که بیدرایتترین و سفلهترین حکمرانان عالم بر آن حکومت میکنند.
تولید داخلی در کشور ایران در مرز ورشکستگی است. صنعت نفت و پتروشیمی و تولیدیهای کوچک داخلی تنها مجرای خروج محصولات تولید داخلی به بازارهای منطقه و بازارهای داخلیاند. وضعیت تحریمها کمرشکن شده است و با وجود تمام راههای زیرمیزی برای دورزدن تحریمها، صنعت گران عمده ایران تولید کارخانهها را به حالت تعلیق در آوردند. لازم نیست که در این نوشته ذکر شود که چه صنایعی در ایران ورشکست شدهاند. اخبار کارگری خود گواه بر این است که کارگران ایرانی در چه وضعیت اسفناکی به سر میبرند.
در این شرایط، جمهوری اسلامی ایران که به فکر این افتاده که با افزایش نیروی کار و ازدیاد جمعیت برای بلند مدت سرمایه تولید کند و لذا این روزها مردم تشویق میشوند که زاد و ولد کنند، به نظر میرسد که برای تربیت این نیروی کار افزدوه هیچ برنامهای ندارد. سیستم آموزش سنتی در ایران به هیچ وجه مبتنی بر استفاده از شبکه جهانی اینترنت نیست. تمام سایتهای آموزشی در سطوح جهانی در شبکه اینترنت فیتلراند. در کشورهای متصل به شبکههای اجتماعی چه پیشرفته و چه در حال توسعه، دانش آموزان حتی در سطح دبستان نیز کم کم یاد میگیرند که چگونه از شبکه جهانی اینترنت برای یادگیری استفاده کنند. انجام تکالیف مدرسه با استفاده از فناوریهای اینترنتی بسیار معمول است. سیستم آموزش در ایران اما استفاده از شبکه جهانی اینترنت را به دانشجویان محدود کرده است. در یک کلام، سیستم آموزشی چه در دوره پیش از دانشگاه و چه در نهادهای آموزش عالی، از تمام قابلیتهای شبکه جهانی اینترنت استفاده نمیکند.
از معدود شهرهایی که وضعیت اینترنت حتی برای دانش آموزان بهتر از بقیه شهرهای ایران است، شهر قم است. گستره تحقیقات در علوم دینی در شهر قم دیجیتال شده است و در کنار این فرهنگ دیجیتال آموزشی، دانش آموزان، طلبهها، دانشجوها و محققین نیز به طور مستمر از اینترنت استفاده میکنند. اما الگوی استفاده از اینترنت در شهر قم، در هیچ شهر دیگر ایران تکرار نشده است. در شهرهای دیگر و همچنین شهر بزرگ تهران، کاربران اینترنتی با استفاده از تجربههای شخصی، ارتباط با دیگر کاربران در شبکههای اجتماعی و حضور و تعامل در فضای آنلاین کم کم و به شکل تجربی فناوریهای موجود در شبکه جهانی اینترنت را میآموزند و به دیگران نیز یاد میدهند.
با سانسور اینترنت، حاکمان بیبصیرت ایران در واقع این خیل نیروهای انسانی را که با استفاده از شبکه جهانی اینترنت روز به روز به دانش آنها افزوده میشود و کم کم وارد وادیهای تخصصی خود میشوند، از داشتن دریچهای به دانش باز میدارد. این کار یعنی در بلند مدت، جمهوری اسلامی ایران هیچ برنامه آموزشی برای تربیت نیروی کاری که میخواهد بر آنها سرمایه گذاری کند ندارد. به دلیل ترس از فضای اینترنت و فضای تبادل اطلاعات، حاکمان بیبصیرت جمهوری اسلامی ایران دارند از مردم میخواهند برای ایشان زاد و ولد کنند و سرمایه نیروی کار ایجاد کند اما برای آموزش این نیروی کار خیال ندارند که از فناوریهای جدید و اینترنت استفاده کنند.
سیستم فیلترینگ ایران با چه منطقی کار میکند؟ با منطق کلی ترس از دیگری! افرادی که در سیستم فیلترینگ ایران نقش بازی کردناند، معمولان مدیران واحد اینترنت مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهاند که نظریه کلیشان این است:
- اینترنت حوزه جنگ مجازی و دفاع از جمهوری اسلامی است؛
- اینترنت فضایی است که جمهوری اسلامی بر آن کنترل ندارد اما دشمنان جمهوری اسلامی بر آن کنترل دارند،
- اینترنت فضایی است که کاربران برای مبارزه با جمهوری اسلامی آزادی بیشتری دارند؛
- فناوریهای جدید در اینترنت همه جنبه جاسوسی دارند و میتوانند برای جمهوری اسلامی ایران خطرناک باشند؛
- اینترنت ابزاری برای تهاجم فرهنگی نرم علیه ارزشهای اسلامی و انقلابی جمهوری اسلامی است؛
- اینترنت فضایی است که دشمنان جمهوری اسلامی ایران (آمریکا و دیگر کشورهای اسکتباری) با جمع آوری اطلاعات از وضعیت داخلی خبردار میشوند.
با استفاده از گزارههای فوق دست اندرکاران فیلترینگ اینترنت در ایران به مفهوم واقعی کلمه برای خود دکان باز کردهاند، بودجه میگیرند، فناوردیهای کنترل اینترنت را از چین و دیگر کشورها میخرند و برای خود ایجاد کار کردهاند.
در این میان نیز عدهای بر این باوراند که این موج جدید سانسور اینترنت و وی پی انها که از چند روز پیش آغاز شده است، تست است. یعنی دارند تست میکنند که اگر شرایط طوری شد که ناچار شدند اتصال کاربران ایرانی به شبکه جهانی اینترنت را مختل کنند، بتوانند. متخصصین فنی مسائل بهتر میدادند.
آنچه که برای نویسنده این مطلب مهم است جنبه فرهنگی محروم کردن جمعیت بزرگی از نیروهای انسانی از دستیابی به دانش انبوه موجود در شبکه جهانی اینترنت است: مقالات علمی، مقالات ویکیپدیا، دانلوود کتابهای علمی، دانلوود سخنرانیهای آموزشی، دانلوود نرم افزارهای آموزشی و…
جمهوری اسلامی ایران با ترس از دیگری و ترس از اینترنت دارد موجب میشود که دانش آموزان، دانشجویان و محققین ایرانی در دستیابی به بزرگترین شبکه انتشار و تولید دانش با محدودیتهای غیر قابل درک مواجه باشند. حکومتی که از قدرت خود برای چنین محدودیتی استفاده میکند جز بیبصیرت و بیشعور چیز دیگری نمیتواند باشد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
همین رو بدون فحش هم می شد گفتا. باهات موافقم که نگاه درستی به اینترنت ندارند و می ترسند.
سه شنبه, ۲۲ام اسفند, ۱۳۹۱
حاکمان دیکتاتور برای اینکه بتوانند سواری بگیرند و حرفهای زور را بر مردم تحمیل کنند مجبور به اجرای محدود کردن اطلاعات و دسترسی مردم به اطلاعات هستند
پنجشنبه, ۲۴ام اسفند, ۱۳۹۱
بیشعورترین و بیبصیرتترین حکمرانان جهان آنهایی هستند که اینترنت را سانسور میکنند.
همچین نوشتید انگار حیث قدسیه.ما ایرانیا جنبه نداریم.
دوشنبه, ۵ام فروردین, ۱۳۹۲