*درذیل مجموعه یادداشت هایی را خواهید خواند که برخی ازآنها حدود ۷سال پیش در روزنامه مردم سالاری(بانام مستعارمحمدزمانی)منتشر شده است.امامتاسفانه به دلیل فشار«واجا»ویابه میل خودخواسته، مدیریت روزنامه ازادامه انتشار این یادداشت ها خودداری کرد.تقریبا از نیمه سال ۸۵ دیگر هیچ یادداشت ومطالبی از اینجانب در مطبوعات به دلایل متعدد،(فشارواجا،تمایلات شخصی مدیران مطبوعات ووضعیت یک بام ودوهوایی که برای اینجانب هست و درباتلاقش دارند دست وپامی زنند!)،چاپ نشد.این درحالی است که درداخل،فقط عده خاصی هستندکه یا باآنها مصاحبه می شود،یاازآنهامطالبی درج می شود وحتی می توانندبارادیوهای فارسی زبان هم گفتگو کنند.می شود گفت منتقدین داخلی هم معلوم و مشخص شده است!!؟و برخی هم که تا همین دیروزبا پشتوانه این وآن،درحفاظ امنیتی بودند،بااندوخته رانتی خودو البته ادامه پمپاژآن توسط همان حفاظ،بعد از سال ۸۸،فلفوربه آن ور آب رفتندوبه عنوان کارشناس،رسانه ها را قُرقِ خود کردندو غیر راهم بایکوت می کنند
داستان سیاست(۵)-محمد شوری-نقاب سیاست
سیاست نقابداربرسیاقِ کتاب«دُگماتیسم نقابدار»(نوشته دکتر عبدالکریم سروش)، سیاست رایج زمان است.
راهروی سیاست،رفت وآمد–آمدوشدِ–شلوغی دارد.ترافیک سیاست،مشکل سیاست هم هست!دربازار روزسیاست،سیاست نقابدارازجمله کالای همیشگی است که خریدوفروشش نمایشگاه دائمی دارد!
دربازارروزسیاست،سیاست واخلاق-سیاست واقتصاد-سیاست ودین،همه باکارتن وپوشش سیاست نقابداربسته بندی وپیچیده میشود. آفتی که همراه با پیچیدگی زمان ونیز پیشرفت تکنولوژی و صنعت،چون قارچ – آنهم قارچهای سمی–متورم ترو بدخیم ترمیشود!
اگروضعیت کنونی جهانی که درآن هستیم خوشایندنیست ونگاه مابه آن،نگاه یأس، نفرت وخشم وجنگ است،همه محصول سیاست نقابداری است که درتابلو وویترین این کُره خاکی حکمفرماست!
اگربخاطریک دستمال،قیصریهای به آتش کشیده میشودوآتش جنگ برافروخته میشود،بخاطرسیاست نقابداری است که سیاستمداران برچهره خود گذاشتهاند! اگرهروسیله–هرچندضدبشری وضداخلاقی–برای رسیدن به هدف–هرچندمقدس و مبارک–بکارگرفته می شود،همه بخاطرآن سیاست نقابداری است که در تدابیر سیاسی تبیین شده ومیشود!
اگردین ملعبه شده ودین(بطورعام وبه معنای دین توحیدی اعم ازمسیحیت،اسلام و یهود)وقتی درافکارو دیدگاه ها ی بشری عرضه میشوند،عین حقیقت کامل تلقی شده وهرکس ازظّن خودونه ازنهادفطرت،اندیشههای دینی رادرزیرلباس خودپیچانده وباشکل وشمایلی که خودمتصورمیشوندومقصوددارندبه خوردعوام وتودهها (مستضعفین وقاصرین)میدهند،بدیهی است که دراین آشفته بازاردین فروشی، سیاست نقابدارچون یک زالوخون میمکدوخون میریزد.
اگر«پول وثروت»رُکن رکین وزیربنای فکری آدمی رادستخوش تغییرمیسازدوبخاطر آن عده ای ازنداشتن(فقرمادی)دچارفقرمعنوی شده وبعددچارفروپاشی؛وعدهای نیز بخاطرداشتن(تجمیع کنزوثروت)جای قارون مینشینندوبعدالبته چون فرعون شکستنی!برای آن است که سیاست نقابدارچون یک دیوارمستحکم وپولادین بر اقتصادراگرفته واوراباخودمی بردواصلااقتصادراجزواصل لاینفک خودمیداند!
اگریک تمدن،یک فرهنگ،یک نظام سیاسی افول میکندومیشکندونابودمیشود، نتیجه سیاست نقابداری است که سراسراطراف مارافراگرفته وحکم و قانون نوشته ونانوشته شده همه سیاستمداران شده است؛قانون ماکیاولی!وقانون جنگل در لباس تجدد،تمدن ودین!درسیاست نقابدارهمه منهیات ضداخلاقی،اخلاقی میشوندوهمه راههابه مقصدمنظور-که همان سیاست نقابدارباشد-ختم میگردد! درسیاست نقابدارفریب،مکر،رندی ونقاب نفاق وتزویرریابازروزورهم کاسه میشود وازپشت خنجرمیزندو…
همه اینها ازمحتویات آشی است که سیاستمداران نقابدارآتش آنرابرای جامعه خود ویاغیرخود،افروخته ومی پزند!آشی که دهان سوزبوده وگاهاًوغالباًهمه سوز!
مثلاًجنگ لبنان نتیجه عملکردسیاست نقابداری است که توانست باپهن نمودن تور خودجنگ لبنان راصید کند!هیچکس اشتباه وخود بزرگ بینی وخودفریبی حزبالله لبنان راندید!جنگی که به خاطریک دستمال،قیصریهای به آتش شیده شد!
متاسفانه همین سیاست نقابدارجرأت و شهامت را از قلم نویسندگان وگویندگان ما گرفته است وبخاطرمنفوربودن صهیونیزم،ازاشتباه استراتژیک حزب الله لبنان حرفی نزدو مطلبی ننوشت!
درهرحال هیچ وقت درجنگ حلواپخش نمیشودونتیجه جنگ به سودهرکدام از طرفین که باشد،محصولش نفع عمومی نیست ونخواهدبود؛وقس علیهذا…! ۲۹/۴/۱۳۸۵
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.
The comments are closed.