مرگ چاوز فرصتی است برای فکرکردن چپ به خودش. به چیزی کمتر از این نباید رضا داد. چپ اما حین مواجهه با نمونههایی چون چاوز که از اساس کارنامهای مشکوک یا دستکم چندگانه داشتهاند اغلب به دو واکنش نخنما چنگ زده است: آن نمونه (روسیهی پس از ۱۹۱۷، چینِ پس از مائو، اروپای شرقی پس از جنگ دوم، کوبای کاسترو، ویتنام هوشی مینه، کامبوج خمرهای سرخ، کره شمالیِ کیم ایل سونگ، ونزوئلای چاوز، بولیوی مورالس و خیلی نمونههای دیگر) یا اساساً سوسیالیست نبوده و کارنامهاش ربطی به سوسیالیسم نداشته و از این حیث، میراثش صرفاً «انحراف»ی بوده است از یک سوسیالیسم حقیقیِ هنوز نیامده. و یا، در مقابل، مصداق بارز و بی بروبرگرد سوسیالیسم همین نمونه است و باید از کارنامهی آن، به رغم همهچیز، تمامقد دفاع کرد. واکنش اول راحتطلبانه و مسئولیتگریزانه است و عوض مواجهه با تنشها و تناقضهای «سوسیالیسم واقعاً موجود» خود را عقب میکشد تا دستانش تمیز بماند، تا مجبور نشود جوابگوی «انحراف»ها و خطاهای آن باشد. واکنش دوم هم گرفتار کوری است و از واکاوی انتقادی آنچه پیشاپیش خود را در دفاع از آن موظف یافته (احتمالاً به دلیل آنکه به امپریالیسم کاپیتالیستی باج ندهد و هژمونی آن را تصویق نکند)، قاصر است. این دو واکنش، هر دو، کاذباند و باید نفی شوند. برای چپ حیاتی است که به دام این فضای قطبیشده نیافتاد و مسیری دیگری را دنبال کند. در مرزبندی با این دو رویآورد غیرانتقادی، چپ بیش از هر چیز به شجاعت طرفشدن با میراث ملتهب و چندگانهی تجاربی چون تجربهی ونزوئلای چاوز نیاز دارد، شجاعتی که باید بکوشد از خلال نقد درونی آن تجارب و مواجههشدن با تناقضات و تنشهای برآمده از پروژههای واقعی و انضمامی سوسیالیستیسازی راه خود را به سوی آینده باز کند. از این حیث، چپ باید خیلی دقیقتر و جدیتر از راستهای نیهیلیست و نولیبرالهای خوشحال میراث چاوز را نقد کند، نقدی اما از درون و جویای یافتن راههای نوسازی سوسیالیسم به واسطهی رفع تنشها و تناقضات این یا آن تجربهی تاریخی.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
به نظر من کارنامه چاوز تا حد زیادی قابل دفاع است. او تجارت و مبادلات جنوب – جنوب (با کشورهای در حال توسعه) را در دستور کار قرار داد و کشورش را از شُک های تغییر قیمت ها در امان نگاه داشت. او به کوبا نفت ارزان فروخت و به جایش خدمات درمانی دریافت کرد. فقر را کاهش داد.
پنجشنبه, ۱۷ام اسفند, ۱۳۹۱