ایرانیان ناراضی به مانند شیری که روباهی مکار را در گوشه ای به دام انداخته است ، در حال آماده کردن مقدمات برای محو این رژیم از صحنه حیات سیاسی هستند ، این تظاهرات واعتراضات را فقط می توان دستگرمی برای شروع مبارزاتی بنیان کن نام نهاد ، خامنه ای و دستگاههای اطلاعاتی و چماقدارهایش خوشحال نباشند ، ان زمان که ملت تصمیم به سرنگونی آنها بگیرند ، ملکوت خدا هم نخواهد توانست ” خامنه ای ” را نجات بدهد

البته این اشتباه بزرگ را فقط ” خامنه ای ” مرتکب نمی شود ، قریب به اکثریت مستبدین حتی آن زمانی که دشمن چه داخلی و یا خارجی در حال فتح آخرین خاکریزها و سر نگون کردن آنان بوده اند لاف می زدند که ۹۹/۹۹% مردم طرفدار آنان هستند و تعدادی آنهم خائن و مزدور که از ۱/۰% هم کمتر هستند با آنان مخالف هستند . کلمات و عبارات مورد استفاده خامنه ای در برخورد با معترضین ، ناراضیان و تظاهر کنند گان دقیقا همان کلمات و عبارات کلیشه ای مورد استفاده مستبدان و دیکتاتور هاست .

آیا مخالفان حکومت اسلامی کمتر از ۱% هستند ؟

وضعیت اقتصادی – اجتماعی براحتی این ادعای ” خامنه ای ” را نقش بر اب می کند ، در ایران ۸۰ میلیونی تعدادی بیش از ۲۵% مردم حاشیه نشین هستند ، یعنی از شغل ، مسکن ، تامین اجتماعی بر خوردار نیستند ” آیا این جمعیت بیش از ۲۰ میلیونی مخالفین ادامه حیات این نظام نیستند ؟

در ایران اسلامی میلیونها کارگر با حداقل حقوق یک میلیون و صد هزار تومان زندگی می کنند که در صورت داشتن دو فرزند و با احتساب ۴۰ هزار تومان حق مسکن ماهیانه و سنوات کاری و در یافت عیدی که بین ۲ تا ۳ ملیون تومان سالانه است در بهترین حالت به مبلغی در حد یک میلیون و ششصد و چهل هزار تومان در سال ۱۳۹۷ رسیده است و باید توجه کرد این حقوق و مزایا به کارگرانی تعلق می گیرد که مشمول قانون کار شوند و به بسیاری از کارگران شاغل در کار گاههای زیر ۱۰ نفر تعلق نخواهد گرفت ، این حقوق معادل یک سوم خط فقر اعلام شده از سوی “حسین راغفر ” اقتصاد دان نزدیک به جمهوری اسلامی است ، وی معتقد است که خط فقر در ایران برای یک خانواده ۴ نفره حداقل و در دورانی که قیمت مبادله دلار ۳۷۰۰ تومان بود سه میلیون وهفتصد هزار تومان است و دقت کنید که تزدیک به ۹۰% از جمعیت ۱۳ میلیونی کارگران که با خانواده هایشان حدود ۴۰ میلیون نفر را تشکیل می دهند از شمول قانون کار خارج هستند و کارفرمایان در کارگاههای زیر ۱۰ نفر ملزم به اجرای مصوبه های مربوطه در باره حداقل حقوق کارگران ، نیستند . ایا این جمعیت کارگری بخاطر چشم و ابروی جناب ” خامنه ای ” طرفدار ابقای حیات این نظام هستند” ؟ ایا کارگری که با حقوق ماهیانه حدود ۲۵۰ دلار زندگی می کند ، مخالف این نظام نیست ؟ ایا بخشهای وسیعی از زنان شهر نشین که با حجاب اجباری مخالف هستند ،و در سر هر چهارراه این اعتراض خود را فریاد کردند از ادامه حیات نظام به جان نیامده اند ؟ آیا کارگرانی که فریاد بر می آورند و رژیم را به تمسخر می کشند و می گویند ” درود بر ستمگر – مرگ بر کارگر ” خواهان ابقای حیات این رژیم هستند ؟

ایا مالباختگانی که پس انداز خود را در موسسه های مالی افراد نزدیک به بیت و سپاه از دست دادند و فریاد بر می آورند که اموال آنان زیر عبای ” ملا” است ، با ادامه حیات چنین رژیم دزد پروری موافق هستند ؟

تظاهر کنند گان آنانی که از جان خود می گذرند و به خیابانها می آیند و پذیرای گلوله و شلاق و سرکوب می شوند عوامل بیگانه نیستند آنها تنها نمونه ای کوچک و پیشقراولان و گوشه ای از خشم و آتش نهفته در زیر خاکستر نارضایی میلیونها ایرانی سرنگونی طلب را به نمایش می گذارند . مردم فعلا در حال مبارزات مقدماتی با رژیم ” خامنه ای ” هستند ، ایرانیان ناراضی به مانند شیری که روباهی مکار را در گوشه ای به دام انداخته است ، در حال آماده کردن مقدمات برای محو این رژیم از صحنه حیات سیاسی هستند ، این تظاهرات واعتراضات را فقط می توان دستگرمی برای شروع مبارزاتی بنیان کن نام نهاد ، خامنه ای و دستگاههای اطلاعاتی و چماقدارهایش خوشحال نباشند ، ان زمان که ملت تصمیم به سرنگونی آنها بگیرند ، ملکوت خدا هم نخواهد توانست ” خامنه ای ” را نجات بدهد .

خامنه ای به گونه ای از یک درصد بودن مخالفان نظام حرف می زند که گویا مملکتی ساخته است که در آن نابرابری و دزدی و اختلاس بیداد نمی کند ، گویا بیماران بد حال بیمارستانی را در بیابانها رها نمی کنند ، گویا هزاران دانشجو و خبرنگار و روشنفکر و کارگر در زندانهای این رژیم نیستند ، گویا نابرابری در تقسیم فرصت های شغلی و امکانات اجتماعی در آن وجود ندارد ، حکایت ” خامنه ای ” و سران رژیم ، آن مثل را به خاطر می آورد که بدکاری را وارونه سوار چهارپایی کرده بودند و کلاه بوقی بر سرش نهاده مردم وی را مسخره می کردند و آن مرد هاج و واج به اطراف خود نگاه می کرد و می گفت : چه خبر شده ؟ مردم را چه شده است ؟

طشت رسوایی نظام ولایی از پشت بام بر زمین افتاده و ” خامنه ای ” می گوید چه خبر است ، اتفاقی نیفتاده …

” خامنه ای ” می تواند بگوید که هنوز اکثریت مردم برای سرنگونی نظام به خیابانها نیامده اند و این درست است ، اما سرکوب وحشیانه تظاهرات در سال ۱۳۸۸ را ندیده می گیرد ، شکنجه ، دستگیری ها و کسانی را که در زندان ها کشته اند ندیده می گیرد ، شلاق زدن کارگران را که لکه ننگی بر پیشانی رژیم ولایی است ندیده می گیرد ، ترس مردم از تبدیل شدن ایران به عراق و سوریه را ندیده می گیرد و همه این عوامل را ندیده گرفته بجای اینکه بگوید اکثریت مردم هنوز برای سرنگون کردن نظام به خیانها نیامده اند می گوید که اکثریت مردم هنوز طرفدار این نظام هستند و این خطایی است که خامنه ای و اطرافیانش آگاهانه و برای روبرو نشدن با واقعیت دردناک افول روز تا روز رژیم مرتکب می شوند .

شکستن ، خرد شدن و پایان حیات هر پدیده ای که دورانش به سر آمده است ، در لحظه صورت می گیرد اما برای رسیدن به لحظه خرد و متلاشی شدن ، جمع شدن عوامل خرد ، آهسته ، آهسته و در طول زمان صورت می گیرد ودر لحظه معین اتفاق می افتد و نظام ولایی نیز از این قاعده مستثنی نیست ، به همان اندازه که ایمان داریم که خورشید هر روز از شرق عالم ، تابیدن می گیرد می توان مطمئن بود که این نظام سرنگون خواهد شد ،عوامل سقوط نظام آهسته آهسته در حال جمع آمدن هستند ، اندکی صبر سحر نزدیک است .، ” سران نظام ظلم و جنایت در خواب خرگوشی هستند .
قسمت دوم این نوشته را در اینجا بخوانید

” خامنه ای و اشتباهاتش۲ : ” سیلی محکمی که خامنه ای بر چهره ” احمد توکلی ” و “عدالتخواهان” زد .

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com