متن در ادامه این پیشگفتار، به هیچ وجه ثمره یک انگیزه شخصی نیست، بلکه برعکس.
از زمانی که آقای فتوره چی بعنوان آواتاری رادیکال علیه بهاره و شهرزاد به مثابه اصلی ترین بنیان تضاد حاکم صلای هَل مِنْ مبارز زد، میدانستم که روزی صابون بنده میبایست به تن ایشان بخورد. بخصوص اینکه بسیاری از نیروهای همبسته و همدرد با فرودستان، بخصوص سوسیالسیتهای مملو از خشم و پتانسیل علیه وضیعت موجود ، در این بازار مکاره ی نبوده سیاست ورز و سیاست ورزی ( تغییر بده و نه تفسیر بکن) رادیکالیسم در فرم را که پوشاننده محتوای آنتی رادیکال نزد ایشان است را که چیزی جز وحی های فارسی نویسی شده فرانکفورتری ها از سوی مصلحی اجتماعی در فیسبوک نیست، را جدی میگیرند و این تازه سن سیمون (که البته سن سیمون مبارزی راستین بود فقط سوسیالیسمش ایده آلیستی بود) را به مثابه منجی فرودستان از بند بوبوها ، که هر آینه آنهم فارسی نویسی بوهیسم و تزهای مائویستهای به غلط کردن افتاده نیویورکی علیه هیپیسمی که به آن مبتلا بودند نیست ، می پندارند.
در این میان هم بسیاری از تازه مؤمنان به رهایی هشتگی و توفان تویتری و آتشفشان در اینستا که گرامی هم است!! نیز هستند که با حلوا حلوا کردن استاتوس های ایشان خواسته یا ناخواسته خاک در چشم سرکوب شدگان میپاشاندند که چی : راه رهایی همانا پیدا کردن شورت قاتل بروسلی است که پای شهرزاد است!!
و آقای فتوره چی و فرقه اش تمام فوت و فنهای حقانیت به واسطه فالوئر بیشتر را بکار میبرند تا بیچاره خلق را با اتکا به ساعت شماطه دار لایکیدن و لایکیده شدن متقاعد کنند که شب از نیمه دادگاه بهاره نیز نگذشته است!!
معذالک تمام این دوران را بیخیال شدم که بالاخره بوبوهای آنتی بوبو نیز نیاز به صابون جهت خود ارضایی های مجازی دارند. اما صدور فتوا از طرف آقای فتوره چی علیه راننده ای که راننده طبقه خودش است، آنهم پشت تریبونی که محصول تاریخی مبارزات طبقه خودش است، و فقط الان زرد است چون آن حزب پیشاهنگ طبقاتی سازمان دهی شده نیست و در نبود این حزب، طبقه اش هر چی ضربه خورده از همین فتوره چی های تاریخی خورده که امروز آقای فتوره چی این اجازه را دارد که به جای او برای او فکر کند و به جای او برای او و با هشتگ ساختن در میان امواج دیتا از اعتصاب او که یا با گروگان گرفتن جان خویش در محاصره میله های واقعی زندان یا از اشغال واقعی کارخانه آنها در محاصره پلیس تز صادرکند ؛ دیگر مصمم شدم که بر این سیب ترش دندان زنم . اما این سیبی بود که پس از دندان زدن میبایست که بلعیده میشد. ولی خوشبختانه این سیب ترش به گندگی دورینگ نیست. با اینحال لازم بود که نظریات شکر شکن ایشان را در تمام قلمرو های جدی و نا جدی از روزنامه های اصلاحات تا سخنرانی های پرسش را تا داستان ویزایی که یائسگی زن ویزا دهنده را برای خواننده اش عمده میکند، همچنین مقدمه های ترجمه های ایشان که یا کوتوله هایی مثل فوکو را میستاید یا با کوتوله هایی مثل ژیژک شاخ به شاخ میشود و تبدیل به دون کیشوت آنتی بوبوهایی میشود که آسیاب فلسفی ژیژک را که خودش نیازمند مداوا توسط هگل فلسفه اش است ، که هر آینه همان لاکان بریده از استالینیسم حزب کمونیست فرانسه نیست را، نهایت آن دشمنی میدانند که می بایست نقد شود. در نتیحه تصمیم به انتشار این نقد را گرفتم.
…..
ادامه مطلب را در PDF بخوانید
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
نفسم بند اومد وسط پاراگراف اول.
بروی توی رکورد گینس جملات طویل شرکت کن.
از خوندن بقیه اش منصرف شدم!
پنجشنبه, ۱۱ام مرداد, ۱۳۹۷
موقع نوشتن خودت رو بذار جای خواننده ای که تو مغز تو نیست. جملات رو میشه کوتاه کرد کنتور نمیندازه. آخه این چه فارسی زشت و کثیفی بود
چهارشنبه, ۱۷ام مرداد, ۱۳۹۷
تاسف آوره که چنین متنی در سایت زمانه منتشر شده. بلاهت نویسنده در درک و فهم نظریات فلسفی به کنار، ادبیات زشت و غلط های نگارشی بی شماری که متن را به غایت تهوع آور می کند، در حد و اندازه یک متن تئوریک نیست. به نویسنده توصیه می کنم برای مدتی چیزی ننویسد و بیشتر بخواند …
چهارشنبه, ۱۷ام مرداد, ۱۳۹۷
متن غیرقابل خواندن است. بعد از تلاش برای سردرآوردن از آن همه «را»یِ بیربط در پاراگراف اول، عطای خواندن را به لقایش بخشیدم. بدنیست پیش از اقدام به نوشتن خرجور متنی سعی کنید قواعد نوشتن را فرابگیرید.
پنجشنبه, ۱۸ام مرداد, ۱۳۹۷
دوست عزیز اگر آلمانی بلد نیستی و فرق اسم و صفت رو نمی دونی ، مگه خر کله ات رو گاز گرفته که با دیکشنری شعر ترجمه می کنی که وسط این کرسی شعرها ، به ما پز بدی که آلمانی هم بلدی ؟
پنجشنبه, ۱۸ام مرداد, ۱۳۹۷
آیا نویسنده به فارسی می نویسد؟ فقط توی پارتگراف اول نگاه کنید در یک جمله چند تا «را» استفاده شده. کلا متن غیرقابل فهم بود!
جمعه, ۱۹ام مرداد, ۱۳۹۷
Wordt Radio zamaneh met onze belasting geld btaald om zulke onzin te publiceren? Een hele article vol met scheldworden om een personlijk aanval uit te voeren op een persoon? Schaamt Radio Zamaneh zich niet? Waar kan ik deze laster n scheld campagne rapporteren?
جمعه, ۱۹ام مرداد, ۱۳۹۷