تایلر کاری، نویسنده و فعال حقوق اقلیتهای جنسی است. او تصمیم گرفت برای مبارزه با ترسی که مردان گی از بالا رفتن سن خود دارند از گروهی از مردان همجنسگرا بخواهد تا به خودِ جوانترشان در دهه بیستم زندگی، نصیحتی بکنند.
در ادامه چند مورد از نصیحتهایی که این مردان برای جوانیهایشان داشتهاند را برای شما ترجمه کردهایم.
· توهم رسانهها از گی بودن را نپذیر
جان، در دهه ۲۰ زندگی خود تحت تأثیر افسانه سریال “Queer as folks” قرار داشت که مردان گی باید همه فوقالعاده باشند و دوستان فوقالعادهای مثل خود داشته باشند. به همین دلیل روزهای او در گی کلابها سپری میشد در تلاش برای تبدیل شدن به یکی از این نوع مردان گی فوقالعاده اما جان بهسرعت یاد گرفت که رفتار او و رویکردش به دوستی بیشتر به افراد آسیب میزند تا اینکه آنها را جذب کند.
جان میگوید: “نصیحت من به خود جوانترم این خواهد بود که اجازه نده تا چیزی که در رسانهها میبینی هویت تو را بهعنوان یک مرد همجنسگرا تعیین کند. اساساً، با مردم بدرفتاری نکن فقط به خاطر اینکه آنها را جذاب نمییابی.”
· علیرغم آنچه دیگران از تو میخواهند، صادقانه و واقعی زندگی کن
رِی، نیمه اول دهه بیست زندگی خود را در ازدواج با یک زن و بزرگ کردن فرزندانی که داشتند سپری کرد. اکنون که او به تولد ۳۶ سالگی خود نزدیک میشود او سرانجام بهگونهای زندگی میکند که خود آن را زندگی صادقانه و واقعی میخواند؛ اما زمان زیادی طول کشید تا به اینجا برسد.
“درسی که بیش از همه دوست دارم با خود دهه بیست زندگیام به اشتراک بگذارم این هست که خود واقعیت را در آغوش بکش و زندگی که به تو اهداء شده را جشن بگیر. اگرچه خودم هنوز در حال یادگیری این درس هستم، کشمکش من با این مفهوم تا ابد در ازدواجم نمایان است، من همیشه فرزندانی که ازدواجم به من داد را عزیز میشمارم اما همچنین پشیمانم که سالهای زیادی را به خاطر عقاید و انتظارات دیگران فلج شده، هدر دادم.”
حتی باوجود برونآیی رِی در اواخر دهه بیست زندگی، عدم اعتماد به نفس او و نیازش برای مورد تائید واقع شدن او را در رابطه دیگری قرار داد که کنترلگرانه و ناسالم بود. او اضافه میکند: ” همانطور که به میانسالی وارد میشوم، مصمم هستم تا صادقانه و واقعی زندگی کنم و اجازه دهم هر لحظه، جشنی باشد برای زندگی که به من اهدا شده تا اینکه یک “رِی” جعلی و تغییر یافته باشم که دیگران میخواهند.”
· از اچآیوی نترس فقط در موردش به هوش باش.
وقتی جاستین در کلاش پنجم بود معلم تربیت بدنی او یک گفتگوی آموزشی در مورد اچآیوی و ایدز با آنها داشت. جاستین میگوید پیام این گفتگو ساده بود: “اگر گی باشی به ایدز مبتلا میشوی و میمیری پس گی نباش!”
سالها بعد وقتی جاستین اولین تجربه جنسی همجنسگرایانه خود را در دوران کالج در دانشگاه A&M تگزاس داشت، او باور کرده بود که مبتلا به اچآیوی شده است. با یادآوری آن روزها جاستین میگوید که اضطراب و استرسی که احساس میکرد شدید بود و باعث بیمار شدن او شده بود. چندین مرتبه دچار گلو درد شد اما متقاعد شده بود که اینها نشانههای اولیه ایدز هستند.
” من آنقدر میترسیدم که نمیتوانستم برای آزمایش دادن اقدام کنم و پزشکها هم نادانتر از آن بودند که کمک کنند.” او میگوید: “ترس من سه سال ادامه داشت. آرزو میکنم ایکاش میتوانستم به خودم بگویم که اوضاع رو به راه خواهد شد و همجنسگرا بودن چیزی نیست که از آن شرمنده باشی. آرزو میکنم میتوانستم به خودم از واقعیت اچآیوی بگویم و اینکه ریسک ابتلای من کم است و نیاز دارم تا به کسی که هستم افتخار کنم. من نیاز نداشتم تا این بار شرم را حمل کنم. آرزو میکنم ایکاش میتوانستم به آقای هولیهان (معلم تربیت بدنی) بگویم لعنت به تو برای حرفی که در ۱۱ سالگی به من زدی.”
شما چه نصیحتی برای خود جوانترتان دارید؟
صحبتهای دیگر مردان همجنسگرا را از اینجا بخوانید
#مرکز_مشاوره_رنگین_کمانی را در دیگر شبکههای اجتماعی دنبال کنید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.