نظریه حجاب اجباری مناقشات و گفتمان زیادی را به همراه داشته است که به صورت کلی میتوان دو گروه، موافقین و مخالفین نظریه را مشاهده کرد. همچنین گروه مخالفین حجاب اجباری خود نیز به دو گروه مخالفین حجاب به طور کلی و موافقین حجاب اختیاری تقسیم میشوند.
موافقین حجاب اجباری
گروه موافقین حجاب اجباری، حجاب رابه عنوان پوشش شرعی برای امنیت زن میدانند که موجب مصونیت از گناه، حفظ خانواده و جلوگیری از ترویج فساد اخلاقی در جامعه میشود.
“از دیدگاه فقها حجاب یکی از احکام اسلامی است و اصطلاحاً عبارت است از پوشاندن ضروری مو و سایر اعضای بدن به جز صورت و دو دست (و گاهی دو پا) توسط زنان مسلمان (تنها در صورتی که کنیز نباشند)، در برابر مردانی که طبق شریعت اسلامی نامحرم شمرده میشوند.”
سوالهایی که در نقد این دیدگاه مطرح میشود این است که حجاب اجباری بعد از ۳۷ سال تجربه در ایران در مقایسه با سالهای قبل از آن و کشورهایی دیگر، آیا موجب امنیت زنان شده است؟ آیا مصونیتی در جامعه به وجود آورده است؟ آیا میزان فساد اخلاقی و فحشا کم شده است؟ آیا موجب سلامت خانواده و کاهش آمار طلاق شده است؟
نکته قابل توجه دیگر این است که کرامت انسانی زن از دیدگاه فقه ها زیر سوال است.
چرا زنان وسوسه انگیز پنداشته شده و بر آنان واجب شده است که بدن خود را بپوشانند؟ آیا مردان وسوسه انگیز نیستند؟
در عین حال وسوسه انگیز پنداشتن زنان، چرا زنان به دو گروه آزاده و کنیزان تقسیم شده اند که حجاب برای گروهی واجب و برای دیگری نیست؟
طبق سوره المعارج ( آیه ۲۹ و ۳۰ ) کنیزان زن بر صاحبان خود( مردان ) حلال هستند ولی همان کنیزان چرا بر نامحرمان وسوسه انگیز نیستند که خود را بپوشانند؟
آیا دلربایی و فریبندگی فقط مخصوص زنان آزاده است؟ آیا در این دیدگاه به زنان فقط به عنوان وسیله ای برای ارضای جنسی نگریسته نمیشود؟
طرفداران حجاب اجباری، رعایت حجاب شرعی زن را حفظ عفت عمومی عنوان کرده و زنان را مسئول آن میدانند.
عفت در لغت نامه دهخدا اینگونه معنی شده است:
“عفت. [ ع ِف ْ ف َ ] (ع اِمص ) عفه. نهفتگی و پاکدامنی. (مهذب الاسماء). پرهیزگاری و پارسائی. و احتراز از محرمات خصوصاً از شهوات حرام.
عفت آن است که قوت شهوت مطیع نفس ناطقه باشد تا تصرف او به اقتضای رأی او بود و اثر خیریت در او ظاهر شود و از تعبد هوای نفس و استخدام لذات فارغ.”
با توجه به تعریف عفت، سوال این است که آیا رعایت نکردن حجاب اسلامی زن در جامعه ناقض عفت عمومی است یا ناتوانی مرد در کنترل غریزه جنسی ؟
چرا هزینه ناتوانی مردان جامعه در کنترل نکردن قوت شهوت و مطیع نفس ناطقه کردن را زنان باید با پوشش اجباری بپردازند؟
آیا این نظریه از یک دیدگاه مردسالارانه تبعیت نمیکند؟ آیا در این دیدگاه مردان در حد حیواناتی بدونه عقل و اراده و کنترل بر غرایز جنسیشان معرفی نمیشوند؟ که بادیدن اعضای ناپوشیده زن وسوسه و اختیار از دست داده حمله ور میشوند؟
قانون حجاب اجباری مورد بحث و مناقشه روشنفکران دینی نیز هست برخی بر اجرای احکام اسلام تأکید می ورزند و برخی دیگر از عدم اجبار در این رابطه میگویند. در عین حال موضوع “الزامی بودن” و نه “اجباری بودن” حجاب نیز مورد بحث است.
حجت الاسلام حسین سوزنچی واژه «حجاب اجباری» را مغالطه میداند و می گوید: «اکنون ترفندی که مخالفان حجاب در این زمینه در پیش گرفتهاند، این است که با به کار بردن کلمه «اجبار»، مساله را به نحو خاصی طراحی میکنند که مخاطب، گرفتار نوعی بازیِ باخت-باخت شود. وقتی مساله به این صورت مطرح میشود که «آیا اسلام طرفدار حجاب اجباری است؟» هرپاسخی، باخت موضع شما در قبال حکم اسلام را قطعی کرده است: اگر گفتید «نیست»، یکی از واجبات اسلام را که مورد اتفاق شیعه و سنی است انکار کردهاید؛ و اگر هم گفتید «هست»، بار منفی کلمه «اجبار» در دورهای که شعار آزادی مهمترین محور ارزشگذاریها شده، چنان بر دوش شما سنگینی میکند که از اسلام چهرهای خشن ارائه میگردد و موجب میشود فضاهای عاطفی بر تحلیل منطقی غلبه کند.»
ایشان در توضیحات و اصرار خود بر اجباری نبودن حجاب، ماده قانونی “حجاب اجباری” در ایران که اگر رعایت نشود مجازات شلاق به همراه دارد را کاملا نادیده میگیرند.
در ۱۸ مرداد سال ۱۳۶۲ لایحهی تعزیرات با ۱۵۹ ماده در کمیسیون قضایی مجلس ایران تصویب شد و در ۱۱ آبان ۱۳۶۲ با امضای آقای هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس وقت) این قانون اجرایی شد. در مادهی ۱۰۲ این قانون آمده بود:
«هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و درصورتیکه مرتکب عملی شود که نفس عمل دارای کیفر نمیباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار نماید، فقط تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد.
تبصره: زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد.»
پوشش زنان در تاریخ کهن ایران
گفته میشود که حجاب ریشه در تاریخ کهن ایران دارد و به همین دلیل جزء هویت ایرانی محسوب میشود.
تاریخ نگاران در مورد پوشش زنان در تاریخ کهن ایران با هم اختلاف نظر دارند و نظریه های ضد و نقیضی وجود دارد.
کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» دربارهٔ پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجستهٔ برجا مانده میگوید که پوشاک زنان آن دوران از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است. در ادامه دربارهٔ آن نقوش چنین مینویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده میشوند. به نظر میرسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذاردهاند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.» (ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص ۵۴)
به نظر میرسد که پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها تفاوت چندانی ندارد.
“همچنین توسط یک هیئت روس در دره پازیریک قطعه فرشی کشف شدهاست که مراسم مذهبی را ترسیم میکنند که توسط چهار زن جشن گرفته شدهاست. آنها ایرانی الاصل هستند و لباس هخامنشی به تن دارند. رنگ پوست شخصیتها سفید، چشم هایشان قهوهای و موهایشان آبی است. در این فرش شباهت لباس زنان با مردان بسیار قابل توجهاست، فرضیهای که توسط هرودوت پیش از این تأیید شدهاست.” (پوشاک در ایران باستان، فریدون پور بهمن، صفحهٔ ۷۵)
حتی اگر فرض به پذیرفتن این نظریه باشد که زنان در ایران باستان حجاب بر سر داشته اند آیا آنچه در قدیم مرسم بوده است دلیل کافی است که آنرا به عنوان هویت ایرانی معرفی کرد؟
در دوران هخامنشین، ازدواج با اقارب نیز مرسوم شده است به گونه ای که کوروش با آمیتیس خاله خود، کمبوجیه با دو خواهر خود آتوسا و رکسانا، داریوش و اردشیر نیز با محارم خود ازدواج کرده اند…
پس با این استدلال، آیا میتوان ازدواج با محارم را نیز هویت امروز ایرانی به شمار آورد؟
در دورانهای متفاوت با توجه به شرایط فرهنگی زمان و مکان، سنتهای متفاوتی مرسوم بوده است که به مرور زمان تغییر کرده و یا با پیشرفت علم و جامعه مدرن به نقد کشیده شده اند.
مخالفین حجاب اجباری
گروه مخالفین حجاب اجباری، حجاب زن را نه تنها یک پوشش تحمیلی بلکه آنرا به عنوان مالکیت، تسلط و کنترل مرد بر بدن زن تعبیر میکنند و بر این باورند که نظریه حجاب اجباری از دیدگاهی مردسالارانه نشأت گرفته و زن را به عنوان جنس دوم ارزیابی میکنند و در صدد کنترل آزادی و خودمختاری زن بر بدن و پوشش خود هستند.
این گروه نیز خود به دو گروه موافق حجاب به عنوان پوشش اختیاری و مخالف حجاب به طور کلی تقسیم میشوند
هر دو گروه بر اصل آزادی و اختیار زن بر بدن خود توافق دارند اما گروه اول حق انتخاب آزادی پوشش اسلامی را به رسمیت می شناسد. اما گروه دوم انتخاب حجاب را از طرف زن مسلمان یک انتخاب آگاهانە و آزادانە نمیداند و بر این باورند که حجاب خود مصداق بارز سرکوب و تحقیر زن است. و پوشیدن حجاب به معنای پذیرفتن جنس دوم بودن و نظریه بدن آنها موجب تحریک جنس مخالف میشود است.
نقدی که بر مخالفان حجاب اختیاری عنوان میشود این است که بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر, مادهٔ ۱۸ :
” هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ ”
پس باور به داشتن حق آزادی دین به معنای پذیرفتن حجاب اختیاری نیز است هر چند که اصول و موازین دین اسلام مورد نقد آنان باشد.
مبارزه زنان بر علیه حجاب اجباری
مبارزه زنان بر علیه حجاب اجباری از زمان مشروطه آغاز و تا به حال کم و بیش ادامه دارد آنچه که مسلم و آشکار است زنانی خواهان آزادی انتخاب پوشش خود هستند و مطالبه ی شان را با کمپینهای متفاوت در فضای مجازی و واقعی مطرح میکنند. طبق نظرسنجی که خانم دکتر رویا طلوعی استاد دانشگاه و فعال حقوق زنان در فضای مجازی تلگرام در مورد حجاب اجباری بین زنان کرد انجام دادند از ۱۳۲ زن شرکت کننده، ۸۳ درصد مخالف حجاب و ۱۷ درصد موافق بودند.
“اصل عدم تبعیض یکی از اصول پایهایی قوانین بین المللی حقوق بشر است و در میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی که ایران هم آن را امضا کرده تضمین شده است. حکومتها مجاز نیستند که زنان را ملزم به داشتن یا نداشتن یک نوع خاص از پوشش کنند. اجبار به رعایت یک نوع پوشش خاص مذهبی و فرهنگی ناقض حق آزادی عقیده و مذهب و حق آزادی بیان زنان است. زنان باید این آزادی را داشته باشند که در مورد پوشیدن یا نپوشیدن لباسها و نمادهای مذهبی بر اساس باورهای شخصی خود تصمیم بگیرند.” ( بیانیه حقوق بشر, رها بحرینی)
در ادبیات و زبان نوشتاری و گفتاری واژه های مانند بد حجاب و بی حجاب در فرهنگ ایران رواج پیدا کرده است که حد و مرز پوشش مشخصی ندارند اما میتواند جرم محسوب شود زنان در خیابان به دلیل بد حجابی و یا بی حجابی متوقف میشوند و با استفاده از الفاظ توهین آمیز و تهدیدآمیز به آنان در لوای امر به معروف و نهی از منکر، تذکر رعایت حجاب داده میشود و گاهی با دادن دستمال برای پاک کردن آرایش و در صورت مقاومت با هل دادن و کشیدن دست، زدن سیلی و ضرب و شتم و پرتاب وحشیانهی زنان به داخل ماشینهای پلیس با آنان برخورد میشود.
شهرهای مختلف ایران شاهد اعتراض عده ای از زنان معروف به زنان خیابان انقلاب بود که با حرکت نوآورانه و مستقل خانم ویدا موحد در خیابان انقلاب تهران آغاز شد و به صورت فردی و گروهی این حرکت در شهرها متفاوت تکثیر شد آنها در مراکز عمومی به دور از خشونت و با سکوت بر بلندی رفته و روسری خود را بر چوبه دار آویزان کرده و به این شیوه اعتراض به پوشش خود را با روش کاملن مسالمت آمیز و مدنی اعلام کردند. اما با این زنان معترض به مانند مجرمان رفتار شده و بازداشت و ضرب و شتم شدند.
رها بحرینی حقوقدان و پژوهشگر سازمان عفو بینالملل رفتار نیروهای انتظامی و ضرب و شتم معترضان به حجاب اجباری را مصداق شکنجه و رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز میداند که در قوانین بین الملل مطلقا ممنوع شده است.
منابع:
مطهری, مرتضی, مسئله ی حجاب
ترکاشوند, امیرحسین ,حجاب شرعی در عصر پیامبر
صادقی, فاطمه, کشف حجاب
ضیاآپور، جلیل، پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان
پور بهمن، فریدون، پوشاک در ایران باستان،ویراستار:دنیا مملکت دوست، مترجم: هاجر ضیاء سیکارودی
سروش, دباغ, حجاب در ترازو
زرین کوب, عبدالحسین, روزگاران, تاریخ ایران
گرشویچ, ایلیا, تاریخ ایران, دوره هخامنشینان, از مجموعه تاریخ کمبریج, ترجمه مرتضی ثاقب فر
Hijab Among Kurdish Women in Iran, Presented by Roya Toloui to second annual international gender and sexuality studies conference in Oklahoma City
https://www.mehrnews.com/news/4225323
http://www.mozooazad.com/ShowFullArticle/496124865
https://www.radiofarda.com/a/f4_makarem_hijab_obligatory_not_force/29121539.html
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.