۸ مارس، روز جهانی زن، روزی که به نام نیمی ازجمعیت کره زمین نامگذاری شده است. نیمی ازمردم جهان که هنوز هم درگوشه و کنار این کره خاکی تلاش میکنند تا به حقوق برابر دست پیدا کنند.
١٣۶ سال پیش، یعنی ۸ مارس سال ١٨٧۵ میلادی، زنان کارگر کارخانهجات نساجی در نیویورک، در اعتراض به دستمزد ناچیزی که به آنان پرداخت میشد، دست به تظاهرات زدند. اعتراضات این زنان با خشونت پلیس و بازداشت عدهای از زنان معترض همراه شد. هرچند که این اعتراض با خشونت پلیس مواجه شد، اما راهی شد برای اعتراض دیگر زنان در نقاط مختلف نسبت به شرایط ناعادلانهشان.
بار دیگر زنان کارخانجات نساجی آمریکا در روز ۸ مارس ١٩٠٧ با خواست کاهش ساعات کاری آن ها به ده ساعت در روز دست به اعتراض زدند. اما باز هم تظاهرات زنان با خشونت و دستگیری پلیس همراه شد. دراین تظاهرات زنان، دیگر تنها این زنان کارگر نساجی نبودند که اعتراض میکردند، بلکه مردان و زنان از طبقات دیگر اجتماع نیز از آن ها پشتیبانی کردند.
سرانجام در سال ١٩٠٩، روز ۸ مارس به عنوان روز ملی زنان در آمریکا به ثبت رسید. در سال ١٩٧۵، روز ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن از سوی سازمان ملل متحد و در سال ١٩٧٧، از سوی یونسکو به رسمیت شناخته شد.
در واقع ابتدا این سوسیالیستها بودند که این روز را به عنوان روز زن نامگذاری کردند. هدفشان نشان دادن سهم عظیم زنان در پیشرفت بشریت بود تا به این ترتیب زنان بتوانند به حقوق ابتدایی و اولیه خود همچون حق رای دست یابند.
اما به واقع، هنوز راه دراز و پر پیچ و خمی را برای رسیدن به برابری در پیش رو داریم. هنوز تبعیضها، تحقیرها، و آزارها علیه زنان وجود دارد. تقریبا همه ما زنان، در دوران زندگیمان این تبعیضها، تحقیرها، و آزارها را تجربه کردهایم. به چشم یک کالا نگاه شدن را تجربه کردهایم. همه ما سنگینی نگاههای بیماری که خودشان را تنها به دلیل نر بودن محق آزار دادن روحمان میدانند، تجربه کردهایم.
مایی که تنها جرممان زن بودن است. ما که در کشورمان، در شهرمان، در کوی و برزن، و محل کارمان تنها به جرم زن بودن به عنوان شهروند درجه دو نگاه شدیم. حقوق و دستمزدمان تنها به دلیل جنسیتمان همیشه کمتر از یک همکار مرد بود. ملاک ارزشگذاری تخصص و کار نبود بلکه از دید قانونگذار تنها نرینگی ملاک سنجشِ برتر بود.
قانون ارث، قانون دیه، قانون حضانت و قانون ولایت فرزند، قانون حجاب اجباری، قانون اجازه خروج از کشور، و بسیاری قوانین تبعیضآمیز دیگر قوانینی ضد زن و نابرابرند. در کشوری که زنان حق رییس جمهور شدن را ندارند، حق قاضی شدن را ندارند، قوانین تبعیض آمیزِ نانوشتهی بسیاری نیز، همانند عدم اجازه ورود زنان به استادیوم های ورزشی، وجود دارند که در حق زنان روا میشوند.
هنوز هم هستند زنانی که حتی در خانه و خانواده خودشان نیز به جرم زن بودن دچار تبعیض، محدودیت، آزار، تحقیر و حتی خشونت هستند.
ما زنان قرنها و سالها شاهد ظلمها و تبعیضهایی بودهایم که هنوز هم با برخی از آنها دست و پنجه نرم میکنیم. بسیارند کسانی که در روز زن هم با هدف خودنمایی برای خوش آب و رنگتر کردن ویترین هایشان از زنان یاد می کنند. اما در پستوی افکارشان هنوز هم زن را وسیلهای میبینند برای خدمت به مرد.
ما زنان، راه بلندی به درازای تاریخ پیمودهایم تا به اینجا که هستیم رسیدهایم. و همچنان راهی نسبتا طولانی برای رسیدن به برابری جنسیتی در پیش داریم. اما نچه که مسلم است از زنان مشروطه تا دختران خیابان انقلاب، نشان از این دارد که با ایمان و اتحاد، قادر به کنار زدن تبعیضها و کلیشههای جنسیتی، و شکست قوانین ناعادلانه خواهیم بود.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.