عشق در زندگی زناشویی نهال کوچکی را می‌ماند که می‌تواند رشد کند، بارور و شکوفا شود و یا پژمرده، خشک و نابود گردد. در هر دوحالت دونفردر آن نقش دارند که نوع و میزان همکاری آن‌ها تعیین کننده است.

بسیاری از انسان‌ها توجهی به روند رابطه زنانشویی خود ندارند، آن‌ها برای یافتن شریک زندگی و ایجاد رابطه مشترک توجه و تلاش زیادی صرف می‌کنند اما بعد از ازدواج به نظرشان می‌رسد که دیگر به هدف رسیده‌اند و ادامه راه را یک امر طبیعی می‌ببنند که به خودی خود طی می‌شود. در مواردی توجه به مشکلات روزمره زندگی آن چنان افراد را درگیر می‌کند که بسیاری توجه یه خود و به دیگری (همسر) و روند زندگی مشترک را فراموش می‌کنند و زمانی متوجه می‌شوند که دیگر تمامی ریشه‌های پیوند عاطفی خشکیده شده و از میان رفته‌اند، امری که باعث می‌شود زوج یا از هم کاملا جدا شوند و یا ضمن جدایی عاطفی به یک زندگی مسالمت آمیز ادامه بدهند.
چندین سال پیش برای اولین بار زوج جوانی برای تراپی به من مراجعه کردند که درخواستی متفاوت داشت با دیگر مراجعه کنندگان: ” ما همدیگر را دوست داریم اما احساس می‌کنیم که چیزی در رابطه‌مان کم است ومیخواهیم عشق و گرمی که در گذشته در رابطه‌مان بود دوباره زنده کنیم”.
من این درخواست را از زوج اروپایی زیاد شنیده بودم ولی شنیدن چنین خواستی از یک زوج جوان هم وطن برایم تازگی داشت. دوست داشتم هر دوی آن‌ها را در آغوش بگیرم و به آن‌ها و خودم تبریک بگویم. بسیار خوشحال شدم ازاینکه افرادی از نسل جدید به لزوم توجه به رابطه زناشویی آگاه هستند. اهمیت بیشتری به حفظ سلامتی و تقویت عشق در رابطه و زندگی مشترکشان می‌دهند.
واقعیت این است که حفظ، تداوم و تقویت عشق و پاسخگویی به نیازهای متقابل اهمیت بسیار زیادی دررابطه مشترک دارد، خصوصا برای زوج مهاجر. شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زندگی در اروپا و رشد فردگرایی باعث می‌شود که انسان بتواند بدون نیار به کمک دیگران به راحتی تنها زندگی کند. نیاز به همسر نه بر اساس تامین اقتصادی و یا ترس از اجتماع و حرف دیگران، بلکه بر اساس تامین نیاز عاطفی احساسی و جایگزینی حس باهم بودن به جای حس تنهایی است. نیازی که پاسخ به آن برای همسران آسان نیست. تغییر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث تغییر در سطح توقع همسران از یکدیگر و تغییر معیار موفق و ناموفق بودن رابطه زناشویی هم می‌شود.

در گذشته ملاک همسر خوب بودن و انتظارات متقابل از همدیگر متفاوت و ‌گاه روشن و برآورده کردن آن آسان‌تر بود. برای مثال یک مرد خوب کسی بود که خانواده‌اش را از نظر اقتصادی تامین کند، پدری خوب برای بچه‌هایش و مردی متعهد و مهربان برای همسرش باشد. یک زن خوب هم کسی بود که خانه داری خوب، مادری خوب برای فرزندانش و زنی وفاداربرای همسرش و خانواده همسرش باشد.
امروزه ملاک همسر خوب بودن بسیار شخصی است اما بسیای از تحقیقات روان‌شناسان اجتماعی و روانکاوان رابطه درمانی در سالهای اخیر نشان می‌دهد که رابطه موفق رابطه‌ای است که درآن دو طرف (همسران) بتوانند پاسخگوی نیاز احساسی، عاطفی همدیگر باشند و این احساس را به هم بدهند که درکنار یکدیگر هستند و می‌توانند از لحاظ عاطفی به هم تکیه کنند.
بسیاری از زوج ها می پرسند چگونه می‌توانی نیاز همسرت را به موقع تشخیص بدهی و در صورت موفقیت در تشخیص، چطور می‌توانی به آن پاسخ مناسب و در خور بدهی؟

تشخیص نیاز همسر و پاسخگویی به آن در زندگی زناشویی یک هنر است، هنری که همکاری متقابل و مکمل دو نفر را لازم دارد تا زیبا باشد و به دل بنشیند. مثل یک رقص دو نفره یا یک موزیک دو نفره می‌ماند که فقط دانستن فنون و قوانین برای یک اجرای موفق و زیبا کافی نیست. باید مدام به طرف مقابل توجه کنی، نیاز آن لحظه‌اش را حس کنی و همزمان به آن پاسخ بدهی.
یکی از نیازهای یک رابطه زناشویی موفق، شیوه صحیح مکالمه است. همانطور که رقص و موزیک موفق دونفره مستلزم آگاهی به فن و اجرای خوب متقابل هست، دررابطه زناشویی هم لازم است هر دو نفر زبان همدیگر را بفهمند تا بتوانند به نیاز هم پاسخ بدهند. فرد باید بتواند درخواست خودش را به گونه‌ای بیان کند که طرف مقابل آن را بشنود، حس کند و پاسخ دهد. طرف دیگر باید ضمن توانایی شنیدن، قادر به حس کردن و پاسخ مناسب دادن باشد. مکالمه ابزاری است که می‌تواند افراد را بسیار دور و یا به هم نزدیک کند. انتخاب شکل صحیح آن در بهترشدن رابطه زناشویی و نزدیکترشدن همسران به هم تاثیر زیادی دارد. به همین دلیل در تراپی رابطه درمانی اهمیت زیادی به آگاهی تئوریک و تمرین عملی این وسیلهٔ ارتباط داده می‌شود و همینطور از کارگاه‌های گروهی همسران برای تقویت این فن و ارایه و انتقال تجربه به یکدیگر استفاده می‌شود. لزوم آگاهی به شکل صحیح مکالمه برای همسران مهاجر به دلایل متفاوت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. مشکلات مهاجرت از جمله دوری از فامیل و دوستان، احساس غربت و تنهایی، نیاز به ارتباط و پیوند نزدیک‌تر با همسر را شدید‌تر و میزان انتظار از همدیگر را بیشتر می‌کند.
کشور آمیغ
روانکاوسیستمیک/ روان درمانگر
عضو رسمی انجمن روانکاوان / روان درمانگران زوجینی و خانواده هلند
Site: www.amigh.nl
http://www.facebook.com/pages/Amigh/212360865451737

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com