این مقاله را من در سامانه خدا بیامرز خودنویس آقای نیک آهنگ کوثر، در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۹۳ منتشر کرده بودم. با توجه به آنچه امروز در مورد خواست رفراندم از طرف اکثریت مردم ایران، اشاره آبکی حسن روحانی بآن، و درخواست ۱۵ فعال مدنی به انجام آن زیر نظر سازمان ملل متحد انتشار مجدد آنرا لازم دیدم.
همهپرسی حتی برای تعیین نوع حکومت آینده خواستی نیست که حکومت جمهوری اسلامی بتواند بطور منطقی با آن مخالفت کند. دلیل آنهم استفاده رفراندومخواهان، از منطق سادهایاست، که خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی خود بهدرستی بر اساسش رفراندوم جمهوری اسلامی را موجه جلوه داد. خمینی گفت: حکومت پادشاهی را پدران ما برای ما انتخاب کردند و ما امروز چیز دیگری میخواهیم. ما رفراندوم خواهان هم همین را میگوئیم، با این تفاوت که بسیاری از آن پدران امروز زنده هم هستند و خود خواهان این رفراندوم. من نمیگویم حکومت جمهوری اسلامی، آماده رفتن زیر بار این رفراندوم است. بلکه میگویم حکومت جمهوری اسلامی برای رسیدن باین نتیجه در صورت استیصال دلیل شرعی دارد.
همه پرسی یا رفراندوم، جهت تعیین حکومت آینده در ایران، بعد از تصویب اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان، بطور جدی مدّ نظر ملت ایران شد و هست. جنبش سبز که امروز نماد آزادی خواهی اکثریت ملت ایران است، این خواسته را در شعار «رفراندوم، رفراندوم، این است شعار مردم» بهروشنی بیان کرده است. بههمین دلیل است که حکومت جمهوری اسلامی نام «جنبش سبز» را فتنه نهاده. رفراندومی با پروسهای دموکراتیک و نظارت جهانی، که حکومت جمهوری اسلامی کنونی هم، بنا بر این فرض که مردم مطمئن میباشند، قادر نیست بدلیل شفاف بودن جهانیاش، در آن اعمال نفوذ کند، میتواند یکی از انتخابها باشد. همهپرسی حتی برای تعیین نوع حکومت آینده خواستی نیست که حکومت جمهوری اسلامی بتواند بطور منطقی با آن مخالفت کند. دلیل آنهم استفاده رفراندومخواهان، از منطق سادهایاست، که خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی خود بهدرستی بر اساسش رفراندوم جمهوری اسلامی را موجه جلوه داد. خمینی گفت: حکومت پادشاهی را پدران ما برای ما انتخاب کردند و ما امروز چیز دیگری میخواهیم. ما رفراندوم خواهان هم همین را میگوئیم، با این تفاوت که بسیاری از آن پدران امروز زنده هم هستند و خود خواهان این رفراندوم. من نمیگویم حکومت جمهوری اسلامی، آماده رفتن زیر بار این رفراندوم است. بلکه میگویم حکومت جمهوری اسلامی برای رسیدن باین نتیجه در صورت استیصال دلیل شرعی دارد. انتخاب خاتمی و شکست مفتضحانه ناطق نوری، در دور اول انتخابات ۱۳۷۶، که مردم آنرا در تضادشان با سیدعلی خامنهای رقم زدند، اولین قدم آنها برای مهیا کردن مقدمات رفراندوم بود. آن فرصت با تو-زرد از آب درآمدن خاتمی و بی خاصیتی مجلس ششم، از دست رفت. فرصت بعدی ملت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بود. در این انتخابات هم نورچشمی سیدعلی خامنهای محمود احمدینژاد، همانند انتخابات ۱۳۷۶ شکست مفتضحانهای خورد. اما سیدعلی خامنهای که بر اساس تجربهاش میدانست که موسوی خاتمی نیست، ناچار شد دست به آن کودتای نظامی بزند، که به از بین رفتن مشروعیت جهانی حکومتش هم انجامید. در مورد مردم ایران مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی بعد از تصویب اصل ولایت فقیه از بین رفته بود. بههر حال این فرصت هم از دست رفت. فرصت بعدی که شاید اینبار ملت انتظار آنراهم نداشت در زمان ریاست جمهوری روحانی پیش آمده. شروع شدن بحث و گفتگو در مورد همه پرسی، خود نشان میدهد که این امر همیشه در مد نظر اکثریت ملت بوده، که روحانی میخواهد از آن بعنوان یک حربه استفاده کند. انتخاب ۵۰.۰۷% ناپلئونی روحانی که با شرکت در صدی از جنبشیون سبز رقم خورد، برای ایجاد اختلاف بین حکومتیون بود. اختلافاتی که بدلیل ۸ سال مصدر کار بودن فاسدترین دولت تاریخ ایران که تفکرش نزدیکترین بهتفکر سیدعلی خامنهای است، از همان اوان آغاز شد. اختلافاتی که به میمنت و مبارکی کارش بآغاز همه گیر شدن بحث همه پرسی کشیده، که آنهم میتواند تا تعیین نوع حکومت آینده هم پیش برود. بیرون آمدن سیدعلی خامنهای و صحبت از صرفنظر کردن از آرمانها که همان شیعه کردن همه دنیا تحت حکومت امام زمان است، و رئیس بسیجش نقدی که پروسه اولیه آنرا بهروشنی بیان کرد: «هدف ما نابودی کاخ سفید و اسرائیل است»، در پروسه مذاکرات اتمی، امری که هیچگاه مورد بحث نبوده همه و همه بدلیل بالا آمدن گفتگو از همهپرسی است. من فکر نمیکنم که اگر بههر دلیلی، حکومتی بنام جمهوری اسلامی بفرض محال، بهسمت دموکراسی برود که لازمه آن در کل جدا کردن دین از حکومت و اجرای اصول اعلامیه حقوق بشر در اساس نامهاش هست، اکثریت ملت ضرورتی به همهپرسی در مورد نوع حکومت آینده ببینند. در اینصورت وجود واژه اسلامی در برابر حکومتی که قرار است از هرگونه مذهب و عقیده مبرا باشد، بی مورد است و شاید ملت ضرورتی در مورد وجودش نبیند. البته اگر طرفداران نظام پادشاهی و هر نظامی دیگری بجز جمهوری، مخالف این امر هستند، بر اساس قانون اساسی تصحیح شده جدید، که مسلماً در این مورد اجازه را بر اساس شرایطی مهیا کرده، میتوانند بآن بپردازند. بههر حال منطق خمینی در مورد حکومتهای کنونی و انتخاب پدران، تا ابد صادق است و من حتی پیشنهاد میکنم در قانون اساسی آینده ایران بهنوعی از آن بهعنوان اصل اول و حق ابدی مردم ایران استفاده شود.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.