در کنار سودجویانی که از جنگ و با جنگ کاسبی میکنند، کاسبانی نیز هستند که از مخالفت با جنگ کاسبی میکنند. این کاسبها در لباسهای مختلف و به شکلهای مختلف در گوشه و اطراف پراکندهاند، به خصوص اینروزها. اما معمولا به این کاسبها پرداخته نمیشود و تمام توجه فقط معطوف دلالان جنگ است. سعی میکنم در چند مطلب به مشخصات برخی از این گروهها و دستهها اشاره کنم.
دسته اول – کاسب ضد جنگ آن کسی است که بدون آنکه کوچکترین خطر سیاسی و یا اجتماعی او را در ایران تهدید کند، به یک کشور غربی پناهنده شده است و برای پر کردن پرونده پناهندگی خود دروغهای بیشماری را سرهم کرده، اما اکنون ژست ضد جنگ گرفته است.
طبیعی است حساب تمام افرادی که به دلیل هرگونه خطر سیاسی و اجتماعی مجبور به ترک ایران شدهاند و جز براساس راستی و درستی پروندههای خود را پیگیری نکردهاند و اکنون نیز منتقد جنگ طلبان جهانی هستند از این بحث جداست. این مطلب شامل حال این افراد نمیشود.
کاسب ضد جنگ ما آن آقا یا خانمی است که با دروغهای خود بر حجم پروندههایی افزوده است که امروز خودش آنها را «پروپاگاندای ضد ایرانی» مینامد. او با متهم کردن فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران، هنرمندان، سینماگران و کاریکاتوریستها، نویسندگان، منتقدان و مخالفان حکومت، اصلاح طلبان سابق و کنونی، چپهای زندانی و یا رانده شده، سلطنتطلبها و غیره و غیره همه را در خدمت ماشین جنگی آمریکا و غرب میداند. او هیچ فعالیتی نمیکند جز متهم کردن همه و کاسبی نام و آبرو برای خویش. هر هنرمندی یا فعال حقوق بشری که گوشهای از رخدادهای درون ایران را بازنمایی کند از دید او به ماشین جنگی آمریکا یاری رسانده است. از دید او در این شرایط هرگونه سیاهنمایی خدمت به تبلیغات ضد ایرانی و خدمت به جنگ است.
اما او به یاد نمیآورد یا نمیخواهد با به یاد بیاورد که خود چگونه توانسته است بدون آنکه خطری جان یا حیات اجتماعی او را تهدید کند در کشورهای عضو ناتو پناه بگیرد. او به یاد نمیآورد پرونده خود را چگونه با اطلاعات دروغ انباشته است. اما اکنون او آزاد است.اکنون زمانی است که او باید بر صحنه حاضر باشد. اکنون وقت کسب نیکنامی است، وقت کاسبیهای آسان و بیدردسر. وقت متهم کردن تمام منتقدان دیگر به جنگ طلبی. وقت خفه کردن هرصدایی به بهانه مخالفت با تهاجم خارجی. اکنون وقت، وقت کاسبی است.
فعالیتهای او در جهت توقف جنگ نیست. فعالیتهای او تنزه طلبی بیهزینهای است که برایش اعتباری به همراه میآورد. اتهام زدن به دیگران یا متلک پرانی ممهترین فعالیتهای ضد جنگ او محسوب میشود. فعالیتهایی که هیچ نتیجهای برای جلوگیری از جنگ ندارد، اما در عوض او را در مقام یک روشنفکر آلترناتیو جا میزند.
تذکر- گرچه در ابتدای این مطلب نوشتم، اما تذکر این نکته باز هم ضروری است که حساب افراد شریفی که جان یا حیات اجتماعی و سیاسی آنها در ایران یا هرکشور دیگر به دلیل عقاید یا طرز زندگی فردی و اجتماعی در خطر جدی است و مجبور به کسب اقامت در کشور دیگری میشوند، و در عین حال منتقد کشور محل اقامت خود یا کشورهای غربی هستند از این بحث جداست. هرکس دیگری نیز که به هرشکل شرافتمندانه و بدون دروغ سرهم کردن در هر کشور غربی سکونت دارد و باز هم منتقد کشورهای غربی است، شامل این نوشته نمیشود.
این نوشته همچنین به هزاران زن و مرد شریفی که در سرتاسر دنیا با جنگ مخالفت میکنند و یا در انجمنها یا نهادهای مختلف برای کاستن از عوارض مخرب جنگ فعالیت دارند مربوط نمیشود. این نوشته به انتقاد از کسانی که با شجاعت ودرایت سیاسی و اجتماعی از یک سو با استبداد مبارزه میکنند و از سوی دیگر جنگ و تحریم را نفی میکنند نمیپردازد. این نوشته هدفش فقط و فقط دروغگویان مفتضحی است که آسانترین راه را برای خود برگزیدهاند، ژست ضد جنگ گرفتن و هزینه کردن از ملت تحت ستمی که هم با استبداد داخلی رو به روست و هم با خطر خارجی. ژست ضد جنگ میگیرند و برای خود آبرویی کسب میکنند، اما هرجا میتوانند به هر شیوه و وسیلهای به تحقیر این ملت و فعالان و مبارزان آن مینشینند. کاسبان ضدجنگ!
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.