همنوایی یا سازگاری، یعنی هماهنگ کردن رفتارها و باورها با هنجارهای گروه، که میتواند بصورت مستقیم و آگاهانه از طریق گروه و جامعه اِعمال شود یا شخص بهشکل غیرمستقیم و ناخودآگاه از آنها متأثر گردد. اختلاف عقیده، مخالف کلمهی همنوایی است؛ و در حقیقت به معنیِ استقلال، اصالت و دارا بودن یک ویژگیِ غیرمتعارف است.
یکی از مشهورترین آزمایشهای انجام شده در رابطه با همنوایی را سلیمان عاش در سال ۱۹۵۱ انجام داد . در این پژوهش میزان تاثیرپذیری شخص از گروه مورد سنجش قرار گرفت. قرار بود شرکتکنندگان از میان سه خط، خطی را که کاملاً هماندازه با خطِ معیار بود، انتخاب کنند. به استثنای یک نفر شرکتکننده، باقی همه کسانی بودند که در این پژوهش نقش بازی میکردند و شرکتکننده واقعی نبودند. به آنها گفته شده بود که بصورت عمدی گزینهی غلط را انتخاب کنند. نتیجهی پژوهش جالب بود.
شرکتکننده واقعی، با تاثیرپذیری از دیگران، در بیشتر موارد پاسخ اشتباه را انتخاب کرد. در ۷۶ درصد موارد، شرکتکنندههای واقعی حداقل برای یک بار گزینهی اشتباه را انتخاب کردند، با آنکه به نحوی میدانستند این گزینه درست نیست.
یکی از دلایل عمده این بود که شخص تحت تاثیر دیگران رفتار خود را تغییر میداد، چون نمیخواست دیگران فکر کنند او اشتباه کرده است. بعلاوه فکر میکرد اگر چندین نفر فکر کنند که یک موضوع درست است، پس شاید آن موضوع درست است.
این رفتار رابطهی مستقیم با بزرگی گروه دارد. به این معنا که هر چه گروه بزرگتر باشد، تاثیر آن بر همنوایی افراد بیشتر است. به عنوان موجودات اجتماعی، ما در تلاش برای جلب توجه و حمایت دیگرانیم تا بقای خود را تضمین کنیم. برای این کار نیاز است تا هنجارهای گروه مورد پذیرش قرار گیرند تا در آن گروه جا داشته و مورد اعتماد و اطمینان باشیم.
بعدها همنوایی به چهار دسته تقسیم شد:
• انطباق compliance: که معمولاً در جمع اتفاق میافتد و ممکن است شخص باور شخصی خود را نیز حفظ کند، ولی به دلیل نگرانی و ترس از طرد شدن یا مجازات با گروه موافقت میکند.
• همذاتپنداری identification: که در آن شخص با فرد یا گروهی که آن را محترم و بزرگ و بااهمیت میشمارد همذاتپنداری میکند، زیرا میخواهد رابطهای مناسب و تعریف کنندهای را با فرد یا گروه دیگری برقرار کند.
• درونیکردن internalization: این یعنی پذیرش باورها و رفتارها چه زمانی که شخص در بین گروه است و چه بدون آنهاست. فرد رفتار القا شده را تایید میکند، زیرا با سیستم ارزشش هماهنگ است.
• مورد توجه واقع شدن Ingratiational: این هنگامی رخ میدهد که فرد برای برای تحت تأثیر قرار دادن یا پذیرش سایر افراد، اقدام به همنوایی میکند. این نوع همنوایی برخلاف همنوایی “انطباق” از نیاز به پاداشهای اجتماعی به جای تهدید طرد شدن، انگیزه میگیرد، یعنی فشار گروه سبب تصمیم به سازگاری و همنوایی نمیشود.
عدم همنوایی
همهی افراد با ایجاد فشار اجتماعی همنوایی نمیکنند. در واقع، عوامل بسیاری وجود دارد که به تمایل فرد برای مستقل ماندن از گروه کمک میکند.
برای مثال اسمیت و باند (۱۹۹۸) تفاوتهای فرهنگی بین کشورهای غربی و شرقی را کشف کردند. افراد از فرهنگهای غربی (مانند آمریکا و بریتانیا) احتمال بیشتری دارد که فردگرا باشند و نمیخواهند همانند دیگران دیده شوند.
این بدان معنی است که آنها مستقل و خودکفا بودن را ارزشمند میدانند (فرد مهمتر از گروه است) و به همین ترتیب احتمال بیشتری دارد که در عدم سازگاری/همنوایی شرکت کنند و کورکورانه از برخی ارزشهای گروه پیروی نکنند.
در مقابل فرهنگهای شرقی (مانند کشورهای آسیایی) بیشتر به نیازهای خانواده و دیگر گروههای اجتماعی قبل از خودشان، ارزش میدهند. آنها به عنوان جوامع جمعگرا شناخته میشوند و احتمال بیشتری دارد که همنوایی/سازگاری داشته باشند.
وقتی مسئلهی همنوایی را در کنار پدیدهی همجنسگراستیزی و ترنسجندرستیزی قرار میدهیم، درمییابیم که بسیاری از افراد تنها در پی دفاع از هنجارها و ارزشهایی هستند که ممکن است خود به آن باور نداشته باشند یا از ترس طرد شدن و مجازات از جانب گروه، از آن باور دفاع میکنند و شاید هم تنها به دنبال دریافت پاداش، امتیازات ویژه و توجه از جانب گروه هستند و اقدام به عمل غیر قابل توجیه همجنسگراستیزی و ترنسجندرستیزی میکنند.
راههای ارتباط با ما:
پیامک در تلگرام
کانال تلگرام
اینستاگرام
فیس بوک
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.