با ابراز اندوه فراوان و دردی عمیق، این غم جانکاه را به شما تسلیت میگوییم و با شما همدردیم و همراه با شما دادخواه این بیعدالتی آشکار هستیم.
در جمهوری اسلامی جان انسانها بهایی ندارد، به ویژه که کارگر و زحمتکش باشی و روزی نیست که شاهد فاجعهای نباشیم یا خبر اعدام خاموش یا اعدام آشکار عزیزی را نشنویم. هنوز داغ جزغاله شدن کارگران پلاسکو و غم عمیق خانوادههای آنها با ماست که شاهد فاجعهای دیگر شدیم.
انفجار در معدن یورت استان گلستان و کشته شدن حداقل ۴۳ کارگر رنج کشیده و احتمالا تعدادی مجروح، قلبمان را به درد آورد و نمیدانیم تا به کی باید شاهد این همه بیعدالتی باشیم و فریادمان را خاموش کنیم.
چرا کارگرانی که با حداقل حقوق و مزایا در چنین شرایط سختی کار میکنند، تامین سلامتی و جانی ندارند؟ کارگرانی که نه تنها از دسترنج خود چیزی عایدشان نمیشود، بلکه یا با فرسوده شدن تن و روان خود و خانوادهشان میمیرند یا اینچنین کشته میشوند. کارگرانی که حق ایجاد تشکل و اتحادیه و سندیکا ندارند که بتوانند کمی وضعیتشان را بهبود بخشند، کارگرانی که در صورت اعتراض با شدیدترین اتهامهای امنیتی مورد اذیت و آزار و شکنجه و زندان و اعدام قرار میگیرند.
حکومتی که با شعار حمایت از مستضعفان قدرت را به چنگ آورد، نه تنها قاتقِ نان ضعیفترین قشر جامعه نشد، بلکه قاتل جان آنها نیز شده است و هر روز زخمی تازه بر تن رنجورمان مینشاند و اختلاف طبقاتی و بیعدالتی و آزادی کُشی و نبودِ امنیتِ جانی را به حد نهایت رسانده است.
ما نیز کرخ و برخی در ولایت مسخ شدهایم و برای حفظ موقعیتِ جهنمی خود به حداقلها راضی میشویم و نه تنها چشممان را بر این همه بیعدالتی و رنج و زخم میبندیم، بلکه با حکومت نیز همراه میشویم.
به جاست که در چنین روزی یادآوریم از پنج زندانی سیاسی که با اتهامهای امنیتی به زندان افتادند و در ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۸۹ اعدام شدند. یکی از آنها فرزاد کمانگر معلم کرد و عضو کانون صنفی معلمان کردستان و دیگران شیرین علم هولی، علی حیدریان، مهدی وکیلی و مهدی اسلامیان که در بیدادگاههای جمهوری اسلامی به اعدام محکوم و کشته شدند.
همچنین یادی کنیم از زندانیانی که برای حداقل خواستههای انسانی خود اقدام به اعتصاب غذا کردهاند و جانشان در معرض خطر است، افرادی چون «آتنا دائمی، فعال اجتماعی حقوق کودکان کار» که دوشنبه ۱۸ اردیبهشت او را به بیمارستان بردند و دوباره به زندان باز گرداندند و «اسماعیل عبدی، معلم زندانی» که همچنان در اعتصاب غذا بسر میبرند و زینب جلالیان، فعال کرد که در اعتصاب داروست و دیگر فعالانی که در زندانهای تهران و شهرستانها وضعیت مشابهی دارند و با مرگ تدریجی و شکنجه و اذیت و آزار مداوم مسئولان حکومتی دسته و پنجه نرم میکنند.
ما مادران پارک لاله، تمامی دست اندرکاران جمهوری اسلامی را مسئول مرگ این عزیزان و مرگ تدریجی خانوادههایشان میدانیم و این بیدادگریها را چون بیدادگریهای سی و هشت سال حکومت چرک و زخم و خون دادخواهیم.
مادران پارک لاله ایران
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.