دوباره پشت فرمان می‌نشینی – شعری از مجید نفیسی

سه شنبه, 18ام مرداد, 1401

منبع این مطلب ایرون

نویسنده مطلب: مجید نفیسی
 

مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز می‌توانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.

آن روز
کنار دستت نشسته بودم
و از گوشه‌ی چشم نگاهت میکردم
که ناگهان کنار زدی
و گفتی: آمد!

زبانت, سست شد
و دست راستت, لمس.
با دست چپ, شماره گرفتی
آمبولانسی آمد
و ترا با خود برد.

امروز
پس از هفته‌ها بی‌ماشینی
دوباره پشت فرمان می‌نشینی
با دست راستت همچنان نافرمان
ولی بی‌نیاز از لطف آشنایان
خیابانها را پشت سر می‌گذاری
و روبروی دریا فرود می‌آیی
تا دست در دست من قدم‌زنان
از اولین ماشینت بگویی.

سی‌و‌یک ژوئیه دوهزار‌و‌بیست‌و‌دو

You Sit at the Wheel Again

 

You Sit at the Wheel Again

        By Majid Naficy

 

That day

I was sitting next to you

Looking at you from the edges of my eyes

When you suddenly pulled over

And said: Something is wrong!

Your tongue became loose

And your right hand numb.

You dialed with your left hand.

An ambulance came

And carried you away.

Today

After weeks of carlessness

You sit at the wheel again

With your right hand still unruly.

But without the mercy of your friends

You drove street by street

And parked next to the sea

To walk with me hand in hand

And speak of your first car.

        July 31, 2022

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

مطلب را به بالاترین بفرستید

این مطلب خلاف آیین نامه تریبون است؟ آن را به ایمیل tribune@radiozamaneh.com گزارش کنید
Join

دسته‌بندی‌ها: تمام مطالب, فرهنگ

برچسب‌ها: |

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.