فضای مجازی در ایران حقیقتا موضوع پیچیدهای است، همه دستگاهها از دولت گرفته تا قوهقضاییه حامی استفاده «صحیح» از امکانات این فضا هستند اما وقتی پای فیلترینگ به میان میآید معلوم نیست مسئولیت دقیقا با کدام دستگاه و نهاد حکومتی است.
فضای مجازی در ایران حقیقتا موضوع پیچیدهای است، همه دستگاهها از دولت گرفته تا قوهقضاییه حامی استفاده «صحیح» از امکانات این فضا هستند اما وقتی پای فیلترینگ به میان میآید معلوم نیست مسئولیت دقیقا با کدام دستگاه و نهاد حکومتی است.
نمونه آخر این موضوع امکان تماس تلفنی تلگرام است. این امکان یک هفته پیش برای کاربران ایرانی برقرار شد و بلافاصله مسدود شد، بعد دوباره فعال شد و بالاخره از روز یکشنبه دوباره مسدود شد. در این میان معلوم نیست کدام دستگاه دائم این امکان را قطع و وصل میکند.
سخنگوی دولت امروز اعلام کرده قطع تمام صوتی تلگرام خارج از دولت انجام شده و «مسئولیتش بر عهده دوستانی است که تشخیص دادند این کار انجام شود.» خیلی مشخص این «دوستان» چه کسانیند؟ ابتدا اینطور به نظر میرسید که این اپراتورهای تلفن همراه در کشورند که با این برقراری این امکان مخالفند چون درآمد هنگفتی را از کاهش تماس تلفنی از دست میدهند. گفتههای وزیر ارتباطات هم به نوعی به همین موضوع اشاره داشته چراکه محمود واعظی گفته اگر اپراتوری تشخیص دهد به «دلایل اقتصادی و نه سیاسی» این تماس صوتی را ارائه نمیدهد مختار است و دولت نمیتواند آنها را مجبور به این کار کند.
اما از طرفی درست زمانیکه به نظر میرسید دولت و «دوستان» در این قضیه بیتقصیرند شرکت رایتل دومین شرکت بزرگ ارائهدهنده خدمات تلفن همراه در ایران در اعلامیهای از برقراری تماس صوتی تلگران استقبال کرد. آنها همچنین اعلام کرده «هرگز درصدد اعمال فیلترینگ برای منافع خود نیستند» و تا زمانیکه این اپلیکیشنها «از لحاظ قانونی مشروعیت دارند» مشترکان رایتل میتوانند از آن استفاده کنند.
سردرگمیها وقتی بیشتر میشود که بازهم پای صحبتهای وزیر ارتباطات به مضوع باز شد. با مسدود شدن امکان تماس صوتی تلگرام گمانههایی درباره فیلترشدن کل این سامانه پیامرسان زده میشد که محمود واعظی مقتدرانه گفته دلیلی برای فیلتر شبکههای مجازی وجود ندارد و اصلا «مگر میشود مردم را از استفاده از شبکههای مجازی منع کرد.» حالا واعظی گفته این مسئله به قوه قضاییه مربوط است چراکه اپراتورها بر اساس حکم قوه قضاییه که به آنها ابلاغ شده است این کار را انجام دادهاند.
کنایه محمدباقر نوبخت به دوستانی که پیام صوتی تلگرام را مسدود کردهاند موضوع را پیچیدهتر میکند. اگر اپراتورهای تلفن همراه پشت این مسدودشدن قرار گرفتهاند، باید اعلامیه رایتل را نوعی شوی تبلیغاتی دانست. اما اگر این «دوستان» از جنس نهادهای امنیتیاند چرا وقتی پای اقتصاد به میان میآید دولت نمیتواند فشارها را تحمل کند و به راحتی از کنار حق مردم میگذرد؟ اگر قوهقضاییه خود تصمیم به مسدودکردن این امکان گرفته دلیل آن چیست و آیا این موضوع از طرف اپراتورها خواسته شده است؟
رابطه اقتصاد و فیلترینگ
حسن روحانی پیش و پس از انتخابات سال ۹۲ از حضور مردم از شبکههای اجتماعی حمایت کرده بود. وزیر ارتباطات دولت یازدهم هم بارها گفته «سیاست تعطیلی شبکههای اجتماعی در دستور کار دولت نیست». علاوه بر این اغلب دولتمردان ایران در توییتر و فیسبوک حساب کاربری دارند بااین حال همچنان دولت یازدهم نتوانسته یا نخواسته کاری برای رفع فیلتر توییتر به عنوان محبوبترین شبکه مجازی این روزهای جهان در ایران قدمی بردارد.
دولت موافق فعالیت #شبکههایاجتماعی و #پیامرسان است و برای حفظ آنها در داخل ایران تلاش زیادی کرده است. #فضایمجازی
دولت میگوید بارها در این زمینه تلاش کرده اما نتوانسته دستگاههای تصمیمگیر را قانع کند. مهمترین دستگاه تصمیمگیر شورای عالی فضای مجازی است که رئیس دولت و ۷وزیر در آن عضویت دارند و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که از ۱۳ عضو آن ۶نفر وزیران دولتند. همین افراد توانستهاند در چهار سال گذشته فشارها برای فیلترینگ تلگرام و اینستاگرام را تحمل کنند اما همچنان بسیاری از شبکههای اجتماعی فیلترند.
این فشارها تا حدی بود که محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور مستقیما دولت را خطاب قرار داده و گفته بود «کوتاهیهای شماست که فضای آلوده و شبکههای ضد دین در این کشور کار میکنند.» او از دولت خواسته بود «سیاست بازیها و حرفهای عوامفریبانه» را کنار بگذارد و صراحتا اعلام کرده بود «مرگ بر این آزادی که همه چیز را به نابودی میکشاند، این آزادی نیست بلکه کمال اسارت است.»
توییتر و فیسبوک همچنان مغضوب
هیچکدام از فشارها در این سالها باعث نشد تا تلگرام فیلتر شود که شاید نشاندهنده قدرت دولت در تصمیمگیریها درباره فضای مجازی است. اما درست زمانیکه پای یک موضوع اقتصادی به میان میآید دولت اعلام میکند کاری از دستش ساخته نیست.
این رویکرد شاید نشاندهنده نگاهی است که دولت به فضای مجازی دارد. اینستاگرام و تلگرام سالها است به فضایی برای داد و ستد تبدیل شدهاند و کسب و کارهای زیادی در این اپلیکیشنها رونق بسیار دارد. کسب و کارهایی که از فضای رسمی تبلیغات محرومند (مانند کسب و کارهای دیجیتال، برندهای کوچک لباس و …) به فضای اینستاگرام و تلگرام روی آوردهاند. این کسب و کارها از نظر بالابردن میزان اشتغال برای دولت بسیار مهماند، در عوض توییتر و فیسبوک چندان جنبه اقتصادی ندارند و بیشتر فضایی برای رد و بدلشدن عقاید و نظرات مردم است.
در همین حال ناگهان پای بسیاری از دولتمردان دولتهای قبلی هم در چندماه گذشته به توییتر باز شده است. کسانی که خود توییتر را در دولتشان فیلتر کردند و همین موضوع به سیاسیتر شدن نگاه به توییتر افزوده است. همین نگاه سیاسی به توییر است که باعث شده دست هیچکس برای بازکردن قفل فیلترش به کار نمیرود. توییر و فیسبوک هیچ کمکی به بالارفتن آمارهای مثبت اقتصادی دولت نمیکنند و بحثهای نظری و سیاسی آنجا هرچه بیشتر دور از چشمها باشد شاید برای همه بهتر است.
حالا در این ماههای پایانی دولت یازدهم و در فضای انتخاباتی پیش رو که دولت به جلب رضایت مردم نیاز مبرمی دارد قطع امکان تماس تلفنی تلگرام هم در کنار ناکامی دولت از عمل به وعدهاش درباره رفع فیلتر از شبکههای اجتماعی قرار خواهد گرفت.
این موضوع پرسشهای بیشتری را پیش رو میگذارد: تصمیم واقعی درباره فضای مجازی کجا گرفته میشود؟ کسانی که دولت از آن با عنوان «دوستان» صبحت میکند چه کسانیند و ارتباط اقتصاد و سود ناشی از درآمدهای فعالیتهای اقتصادی با تحملشدن شبکههای اجتماعی چیست؟
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.