وبسایت دکترسلام مقالهای سرتاپا تناقض با عنوان عوامل همجنسگرایی در زنان و مردان به در وبسایت خود منتشر کرده است.
در پاراگراف اول این مقاله، همجنسگرایی یک «مشکل اجتماعی و نابهنجار» عنوان شده است، در ادامه مطلب نتایج تحقیقات علمی در این زمینه بیان شده است، اینکه همجنسگرایی دیگر یک بیماری یا اختلال شمرده نمیشود و یک گرایش عاطفی و جنسی به همجنس است، اینکه همجنسگرایی مجزا از همجنسبازی است و یک رفتار تفننی جنسی و متد ارضای عاطفی نیست. اما در پایان مطلب، همجنسگرایی را به اعتیاد تشبیه کرده، آن را منبع افسردگی دانسته و راههای «درمان» آن را برشمرده است.
گویی برای اینکه یک مطلب درباره همجنسگرایی برای انتشار تایید شود باید یک پاراگراف اول و آخر آن ناسزا و تخریب و ایجاد ترس باشد، حتی اگر در تنه اصلی مطلب از سایتهای معتبر خارجی ترجمه مطالب روز علمی در ابن حوزه آورده شده باشد.
در قسمت میانی این مقاله، تقریبا بدون هیچ پیشدواری و برچسبی، به گرایش و هویت طبیعی همجنسگرایان، و تحقیقات علمی در این زمینه اشاره شده است، از جمله کلمه لزبین را تعریف کرده و کشش عاطفی و جنسی به همجنس در زنان را تصدیق میکند. سپس تحقیقی را معرفی میکند که نشان داد دوجنسگرایی بیش از آنچه تصور میکردیم در میان افراد بویژه زنان شایع است و این جمله را از پژوهشگر این تحقیق نقل میکند :«زنان هیچ وقت کاملا دگرجنسگرا نیستند».
در ادامه مطلب به تفاوت بزرگ همجنسگرایی و همجنسبازی اشاره میکند و این دو لغت را مجزا میداند و از مخاطب خواسته است همجنسگرایی را به عنوان یک گرایش و کشش فطری با همجنسبازی اشتباه نگیرد:
«همجنس گرایی با داشتن بار معنایی گرایش، به یک گرایش و کشش فطری اشاره دارد… همجنس بازی با همراه داشتن بار معنایی لغت بازی، به یک تفنن جنسی و یک متد ارضا نیازهای عاطفی و جنسی اشاره میکند.»
لازم به ذکر است همجنسبازی به کرات توسط رسانههای ایران بویژه رسانههای دولتی و رسمی مترادف روابط میان افراد همجنس دانسته میشود. هدف از کاربرد این کلمه به جای همجنسگرا عموما تحقیر همجنسگرایان است (در حالی که انتخاب رفتار جنسی و شریک جنسی بدون توجه به گرایش جنسی مسئلهای شخصی است).
در ادامه این مطلب به عوامل زیستشناسی هورمونی و پیش از تولد که تا کنون در بروز همجنسگرایی شناخته شده است مختصری اشاره شده و سپس ادعاهای غیرعلمی درباره تاثیر تربیت غلط و ضربههای روحی و تجاوز در کودکی بر همجنسگراشدن فرزند را اینطور رد میکند:
«در گذشته علت همجنس گرایی زنان و مردان را به عواملی محیطی مانند محیط خانوادگی نامناسب، تربیت نادرست، تجربیات و ضربههای روحی، یا سواستفاده جنسی در زمان کودکی میدانستند. با این حال مطالعات فراوان طی چندین دهه اخیر نشان دادهاند که این تصورات هیچ گونه پشتوانه علمی نداشته و برپایه اطلاعات غلط و تبعیضآمیز شکل گرفته بودند.»
گفتنی است وببسایتهای روانشناسی و مشاوره و خبرگزاریهای ایرانی، همجنسگرایی را مستقیما و بدون هیچ گونه سند علمی یک انحراف یا بیماری جدی و قابل سرایت میخوانند. اشاره به این حجم از مطالب مرتبط با تحقیقات علمی، نتایج به دست آمده توسط دانشمندان، منسوخ دانستن ادعاهای غیرعلمی و تبعیضآمیز توسط یک سایت پزشکی در ایران ستودنی است. اما نمیتوان صحبتهای پایانی این مقاله را نادیده گرفت. ادعاهای نادرست و غیرعلمی و هموفوبیک در پایان مقاله را بایستی نقد کرد.
از جمله در پایان به ناگاه ارجاع دادن به تحقیقات و پژوهشهای علمی قطع شده است. و یکباره همجنس گرایی و همجنسبازی یکی دانسته شده است. همجنسگرایی را به اعتیاد تشبیه کرده است که یک ادعای غلط و پوچ است.
در حالیکه همانطور که در قسمت میانی این مقاله اشاره شده است، همجنسگرایی مانند دگرحنسگرایی یک گرایش جنسی و عاطفی در انسانهاست.
در ادامه این مطلب میخوانیم:
«اینگونه رابطههای خارج از عرف باعث میشود که اینگونه افراد هر روز افسردهتر میگردند. به عبارتی حتی در کشورهایی که ازدواج همجنسگرایان را مشروع دانستهاند باز هم مردم این کشورها نگرش چندان مثبتی نسبت به همجنسگرایان ندارند. یعنی به نوعی افراد همجنس خواه خود را نسبت به بقیه افراد جامعه غریبه دانسته و در نتیجه هر روز نسبت به قبل افسردهتر میگردند.»
این پاراگراف به نوعی به درستی به این مطلب اشاره میکند که همجنسگرایان در اثر فشار اجتماع و زیر نگاه قضاوتگر دیگران دچار ناراحتی روحی میشوند. و درواقع همجنسگرایی منبع افسردگی و ناراحتی روحی نیست. بنابراین نمیتوان گفت افسردگی پیامد همجنسگرایی است. بلکه افسردگی همجنسگرایان پیامد طرد از احتماع و قضاوت دیگران و خشونت است.
در پایان به غلط ادعا شده است که: «هیپنوتیزم درمانی و مشاوره روانشناسی و روان درمانی تمایلات همجنس خواهانه را از بین برد و تمایل به جنس مخالف را در فرد به وجود آورد.»
این ادعا با جملات ابتدایی خود این مقاله در تضاد است. اگر همجنسگرایی دیگر اختلال و بیماری شمرده نمیشود، چرا به دنبال راه درمان آن هستید؟ درمان تبدیلی گرایش جنسی سالهاست غیرعلمی و غیرانسانی دانسته شد ، توسط سازمان ملل مصداق شکنجه شناخته میشود و در حال غیرقانونی شدن در کشورهای اروپایی است. بستری شدن در بیمارستان، شوک الکتریکی، قرصهای بیربط و بیحساب و جلسات روانشناسی برای وادار کردن فرد به انکار عواطف و تمایلات همجنسگرایانه روشهایی غیرانسانی و ناقض حقوق بشر است.
در پایان ذکر این نکته لازم است که همانقدر که کسی به دنبال دلیل دگرجنسگرایی نمیگردد، جستجوی دلایل همجنسگرایی هم میتواند ما را به بیراهه ببرد. جستجوی علت همجنسگرایی شاید بتواند کنجکاوی علمی ما را ارضا کند، اما باید دانست که پاسخ تحقیقات علمی به آن هرچه باشد، چه محیط جنین، چه محیط بزرگ شدن، چه تعداد برادران بزرگترو غیره، ذرهای در حقوق انسانی این افراد تاثیر نخواهد داشت. باید از پزشکینه کردن مجدد همجنسگرایی برحذر بود. همجنسگرایی یک گرایش طبیعی است، اختلال روانی یا انحراف جنسی و عامل هیچ بیماری نیست و همجنسگرایان مستحق تمام حقوق انسانی بدون تبعیض هستند. این حرف اول و آخر ماست.
—
وبسایت ششرنگ:
http://6rang.org
صفحه فیسبوک ششرنگ:
https://www.facebook.com/6rang.Iran
کانال ششرنگ در تلگرام:
https://t.me/Iran6Rang
فضای اختصاصی ششرنگ در تریبون زمانه:
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/6rang-org
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.