نامش فرهنگ بود، از دیار فرهنگ پرور مازندران، و با همه ی فروتنی اَش بخشی از آن بار فرهنگی را که از زمان شکوه دیرین ایران و از هنگام بارید و نکیسا به یادرگار مانده بود، بر دوش می کشید.
بامداد امروز، فرهنگ شریف، استاد برجسته ی تار روی در خاک کشید و با تنی خسته رفت تا خود را برای همیشه از شر و نکبت این اختاپوس فرهنگ ستیز که بر کشور ما فرمان می راند، رها کند.

جای آن است که خون موج زند در دل لعل/ زین تغابن که خُزف می‌شکند بازارَش

فرهنگ شریف که نوازنده گی ی تار را نزد چند تن از برجسته ترین و نامدارترین استادان تار فرا گرفته بود، با استعداد درخشانی که داشت، بسیار زود توانست شیوه ی نوازندگی ی تازه ای را پایه گزاری نماید. تارنوازی ی او به نواختن کس دیگر مانند نبود. نوای تار او بانگ زخمه های دل او بود که براستی از یک شکوه بزرگ از دست رفته به هزار زبان سخن می گفت. از برای همین تکنوازی و بداهه‌نوازی های ویژه بود که هم مرکز نگهداشت میراث فرهنگی ی شرق در دانشگاه موزه هنر لندن و هم چند بنیاد فرهنگی در آلمان برای استاد در آن دو کشور کارگاه تخصصی ساز تار و نیز کنسرت های پژوهشی ترتیب دادند. .

farhang-sharif

استعداد او در نواختن تار چنان بود که در دوازده سالگی نخستین تک نوازی ی زنده اَش از رادیو ایران پخش شد. نام استاد فرهنگ شریف با برنامه ها ی پر آوازه ی “گل ها” گره خورده است. پیش از فرو ریختن آوار جمهوری ی دزدان الله پرست بر سر کشور ما، ده ها برنامه ی “گل ها” ضبط و برای پخش آماده شده بود. دریغا که فرود اسلام همان و بر باد رفتن آن بخش ِ گرانبها از فرهنگ موسیقی ی زخم خورده ی ایرانی هم همان.

شاید، اگر روزی ایرانیان بتوانند با دست یافتن به خود آگاهی و در پناه یک اراده ی ملی و ارزش نهادن به فرهنگ کهن سال سرزمینمان، ایران زمین را از چنگ دزدان ایران ستیز رها بخشند، آن آقایان مثلا ملی گرایان نخستین کسانی اَند که آنان را باید به بزه ایران فروشی در برابر دادگاه تاریخ نشانید. زیرا این گروه های میهن فروش شناخت کاملی از آخوندها و برنامه های ویرانگرایانه ی ایشان برای ایران داشتند و می دانستند آخوندها – از ریز تا درشت-، نه با ایران میانه ای دارند و نه فرهنگ ایران را تاب می آورند. آخوند اهریمن سرشتی که هرگز با خدا میانه ای نداشته و ندارد، چگونه می تواند سدای ساز خدایی ی تار را تاب آورد؟

پ. مهرکوهی
چهار شنبه، هفتم آگوست ۲۰۱۶ برابر با ۲۸ اَمرداد ۱۳۳۲ سالنامه ی توده ای
​​

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com