رئیسی: انقلاب اسلامی در پیچی تاریخی قرارگرفته و چالشهای جدیدی فرا روی آن است. چالشهایی که بهبهانه ی مسئله ی هستهای آغازشده لکن به مسئله ی هستهای ختم نخواهد شد. اساساً هستهای از همان ابتدا بهانه بود! هم برای آمریکا، هم برای بزککنندگان داخلی چهره آمریکا! تا آرزوی سیوچند سالهشان برای همقدمی با آمریکا تعبیر شود! مسئله فراتر از این حرفهاست! مسئله، استحاله نظام و ساخت جمهوری اسلامی تقلبی است، که نقطه آغازین آن را ایدوئولوژیزدایی از جمهوری اسلامی، بویژه سیاست خارجی آن قرار داده اند. تحلیل ما اینست که، آی پی سی، خصوصی سازی آموزش و پرورش، بین المللی شدن آموزش عالی، ورود ایران به دبلیو تی او، پیمان شفافیت مبادلات بانکی و برنامه ششم توسعه همچون برجام موشکی و حقوق بشر و منطقه، همگی قطعات یک پازل هستند که خروجی آن ، بر باد رفتن استقلال کشور است!
عدالتخواهی
نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در دیداردانشجویی ۹۵ با رهبر انقلاب:
به باور ما پازلی در حال شکل گیری ست که خروجی آن بر باد رفتن استقلال کشور است تحلیل ما اینست که، آی پی سی، خصوصی سازی آموزش و پرورش، بین المللی شدن آموزش عالی، ورود ایران به دبلیو تی او، پیمان شفافیت مبادلات بانکی و برنامه ششم توسعه همچون برجام موشکی و حقوق بشر و منطقه، همگی قطعات یک پازل هستند که خروجی آن ، بر باد رفتن استقلال کشور است! مسئلهای که مدتی است تئوریزه کردن آن را هم آغاز کردهاند، در دانشگاهها هم مدام بر آن تأکید میکنند؛ جدیداً پرروتر شده علنی مصاحبه میکنند که «استقلال کشور با رشد اقتصادی منافی هم هستند» و یا اینکه «در دهکده ی جهانی دیگر از استقلال سخن گفتن بیمعناست» جنبش عدالتخواه دانشجویی: متن اظهارات مجتبی رئیسی، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در دیدار سال ۱۳۹۵ دانشجویان با رهبر انقلاب به شرح زیر است: انقلاب اسلامی در پیچی تاریخی قرارگرفته و چالشهای جدیدی فرا روی آن است. چالشهایی که بهبهانه ی مسئله ی هستهای آغازشده لکن به مسئله ی هستهای ختم نخواهد شد. اساساً هستهای از همان ابتدا بهانه بود! هم برای آمریکا، هم برای بزککنندگان داخلی چهره آمریکا! تا آرزوی سیوچند سالهشان برای همقدمی با آمریکا تعبیر شود! وگرنه تعداد سانتریفیوژهای منهدم شده و قلب اراک مطرح نیست! مسئله فراتر از این حرفهاست! مسئله، استحاله نظام و ساخت جمهوری اسلامی تقلبی است، که نقطه آغازین آن را ایدوئولوژیزدایی از جمهوری اسلامی، بویژه سیاست خارجی آن قرار داده اند. قطعاتی که باورهای غلط زیر آنها را شکل داده: باور دوم: تجویز خصوصیسازی بهعنوان راهحل همهچیز باور سوم: جهانی سازی است که می خواهد نظامات اجرایی حکومت اسلامی را بر مبنای نظامات بین المللی پایه ریزی کند؛ در حوزه سیاستگذاری اقتصادی نیز با پیگیری عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی، باید به مسائلی همچون رها کردن حمایت از تولید داخلی، برداشتن موانع واردات، بهرسمیت شناختن مالکیت فکری و صنعتی بینالمللی و لغو هرگونه ضابطه از سرمایهگذاری خارجی بپردازیم که در شرایط کنونی، نتیجهای جز نفوذ اقتصادی نخواهد داشت. در حال حاضر با گسترش مناطق آزاد نیز، نظام تعرفه گذاری و گمرک در حال بی معنا شدن هستند. مسئله ی دیگر در روند جهانی سازی اینکه با پذیرفتن اوامر FATF ،همان کسانی که دسترسی نهادهای داخلی بهحساب مردم برای شناسایی پردرآمدها را سرکشی به حریم خصوصی و نقض حقوق مردم میدانستند، اجازه سَرَک کشیدن که چه عرض کنیم! اجازه در اختیار گرفتن کلیه ی اطلاعات بانکی توسط آمریکایی ها را صادر کرده اند! قطعه ی آخر هم برنامه ششم است. تمامی این مسائل، به علاوه چند مسئله ی خانمانبرانداز دیگر، نظیر، کنترل جمعیت، محدود کردن کشاورزی و عقبنشینی از خودکفایی کشاورزی به تأمین امنیت غذایی که داعیهدارانش آنرا به رهبری هم منصوب می کنند، همگی در برنامه ی ششم آمده است. این برنامه ی ششم جمع تمامی مواردی است که در حوزههای مختلف، سیرت انقلاب را تغییر میدهد. اگر کتاب «مبانی نظری برنامه چهارم توسعه» در سال ۸۳جمعآوری و خمیر شد، بنظر میرسد «کتاب سند برنامه ششم توسعه» باید جمعآوری و بازیافت شود). (تحلیل ما اینست که IPC ، خصوصی سازی آموزش و پرورش، بین المللی شدن آموزش عالی، ورود ایران به WTO، اجرایی شدن FATF و برنامه ششم توسعه، همچون تلاش ها برای برجام موشکی و حقوق بشر و منطقه، همگی قطعات یک پازل هستند که خر وجی آن ، بر باد رفتن استقلال کشور است! مسئلهای که مدتی است تئوریزه کردن آن را هم آغاز کردهاند، در دانشگاهها هم مدام بر آن تأکید میکنند؛ جدیداً پرروتر شده علنی مصاحبه میکنند که «استقلال کشور با رشد اقتصادی منافی هم هستند» و یا اینکه «در دهکده ی جهانی دیگر از استقلال سخن گفتن بیمعناست»).
در اینجا میخواستم سوالی که گره ذهنی بسیاری از بچه های انقلابی شده را از خدمتتان بپرسم و تقاضای راهنمایی کنم. حضرت آقا سئوال این است که نوع ایستادگی مد نظر رهبری در برابر جریان غیر انقلابی درون نظام -که احتمالا مدعی است قانون اساسی را هم قبول دارد چگونه است؟ چگونه هم در برابر جریان غیر انقلابی ایستادگی کنیم، هم از دوقطبی شدن جامعه پرهیز کنیم؟ اینها نگرانی جدی ما بودند اما مهمترین راهحل را تقویت بنیه داخلی میدانیم، لذا در باب اقتصاد مقاومتی به جمعبندیای رسیدیم که خدمتتان تقدیم می شود: مسئله ی اول: خطر تحریف اقتصاد مقاومتی است. مسئله ی دوم: غفلت از ظرفیت عظیم شهرداریها در اقتصاد مقاومتی پیشنهاد ما تدوین پیوست اقتصاد مقاومتی ویژه شهرداریها است. حتی سیاستهای کلی حاکم بر شهرداریها با نگاه اقتصاد مقاومتی قابل تدوین است که پیشنهاداتمان در این خصوص بهپیوست خدمتتان تقدیم میشود. البته سال پیش نیز در همین جلسه به فراموشی مسکن و مدیریت شهری در سیاستهای کلی برنامه ی ششم اشاره کردیم که حضرتعالی فرمودید اصلاح شود اما از جانب مسئولین امر پیگیری نشد. مسئله سوم: اقدامات متعارض در اجرای اقتصاد مقاومتی مسئله ی چهارم: نبود شفافیت در اقتصاد کشور تجربه ی موفق پویشهای دانشجویی شفافسازی اطلاعات مالی نامزدهای انتخابات مجلس نشان داد برای ترغیب اشخاص و نهادها به شفافسازی اطلاعات، این دور باطل یک جا باید شکسته شود. پیشنهاد ما این است بهجهت مقاومت بسیاری از دستگاهها، این مسئله ی بسیار مهم از زیرمجموعههای تحت نظر رهبری آغاز شود تا عملکرد دستگاههای دیگر هم بدون بهانه، در معرض کارشناسی اهل فن قرارگیرد. در کنار همه موارد بالا، یکی از خطرات امروز نظام، شکاف بین دغدغههای نخبگان و مسئولین با مسائل عینی زندگی مردم است، لذا معتقدیم اگر جوان مؤمن انقلابی عَلَمِدار مطالبات مردم باشد، سرمایه ی مردمی نظام نیز حفظ خواهد شد؛ با همین تحلیل در سال گذشته تلاش کردیم تا در کنار مسائلی نظیر نفوذ و اقتصاد مقاومتی، که در بالا ذکر شد، مسائل عینی و مشکلات اجتماعی مردم نیز در اولویتهای جنبش عدالتخواه دانشجویی قرار گیرد. اگر خبر آمد که عدهای به کارتنخوابها حمله کردهاند و تا ساعت ۲ نیمهشب در باران به سرکشی کارتنخوابها رفتیم، اگر پیگیر معضلات و مشکلات متقاضیان مسکن مهری شدیم که عمری را در آرزوی خانهدار شدن هستند، اگر پیگیر مطالبات کامیوندارانی که از فساد در شبکه ی حملونقل کشور بهستوه آمده و با آنان برخورد شده بود، شدیم( شرح برخورد با نماینده کامیون داران و طلاب شاهین شهر به پیوست خدمتتان تقدیم میگردد، بنظرمان باید چهارچوبی قانونی طراحی شود تا با اعتراضات صنفی برخورد سلیقه ای صورت نگیرد) اگر مسئله ی محیطزیست و تدوین نظامی جهت جلوگیری از تخریب باغات را پیگیری کردیم (که الان سر همین مسئله پیگیری کردیم تا کمیتهای تشکیل شود که تکتک درختان باغات ستاد اجرایی پلاک گذاری شوند و این الگو برای کل کشور بشود). اگر در مسئله ی شلاق خوردن کارگران معدن جزو اول معترضان بودیم، اگر در برابر جلوگیری از محدود کردن کشاورزی بهبهانه ی بحران آب و طرح نکاشت با کشاورزان مظلوم همصدا شدیم، اگر در برابر مقاومت بانکها در برابر افزایش وام ازدواج و حقوقهای نجومی مسئولان ساکت ننشستیم و با فعالسازی ظرفیت عظیم نماز جمعه، راهپیمایی اعتراضی برگزار کردیم، برای این بود که همگان بدانند این جوان حزباللهی انقلابی است که حاضر است بدون هیچ مزدی، قید زندگی شخصی خود را بزند و مطالبات مردم را پیگیری کند، آخر سرهم عده ای برایش تیتر بزنند تندرو افراطی! بر گور میبرید شما انزوای ما |
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
من که چند بار این مطلب رو خوندم ولی بالآخره نفهمیدم چی میگه
دوشنبه, ۲۱ام تیر, ۱۳۹۵