در کوره راه‌های تهی می‌شتافتم
چون سوسمار مست به دنبال آفتاب
در زیر پنجه‌های تَرم،
ریگ‌های خشک
فریاد می‌زدند که ما تشنه‌ایم، آب
شرمنده می‌گذشتم و آبی نداشتم…

مرداد ۵۳ در سالگشت کودتای آمریکایی-انگلیسی سال ۱۳۳۲، سازمان تحت رهبری محمد تقی شهرام، چند انفجار بزرگ را در تهران در خیابان مخبرالدوله و حوالی سفارت انگلیس و…تدارک می‌دید که ازجمله به دلیل ناهماهنگی در توان و اجرا و…، انفجار در خانه پایگاهی واقع در خیابان شیخ هادی، و پیامدهای سهمگین دیگری را به دنبال داشت.
آنچه غروب ۲۷ مرداد سال ۵۳ روی داد اولین محصول «انقلاب ایدئولوژیک» شهرام بود و مسئول اول آن ضربه بزرگ که گیر و پیچش فقط در این بمب و آن چاشنی خلاصه نمی‌شد، خود اوست نه بهرام آرام که قاطعیتش مثال زدنی بود، نه افراد فداکاری چون ناصر جوهری و لطف‌الله میثمی و نه هیچکس دیگر…
ظاهراً این بهرام آرام است که در تدارک آن عملیات با یک ذهن درب و داغون و پریش، اشتباهاتی را مرتکب می‌شود که یک نوآموز چریکی هم از آن پرهیز می‌کند اما درواقع شهرام و روش و منش او آن فاجعه را ببار آورد.
گرچه تیر از کمان همی‌گُذرَد
از کمان‌دار بیند اهل خِرد

آبان سال ۱۳۵۷ که آیت‌الله طالقانی و لطف‌الله میثمی و… از زندان آزاد شدند، شخصی نسخه‌ای از تحلیل انفجار خانه پایگاهی در خیابان شیخ هادی و…(نوشته بهرام آرام) را، به دست آقای میثمی داد و ای کاش همان ایام در اختیار عموم قرار می‌گرفت و سالیان دراز حبس نمی‌شد…
البته در جلد سوم خاطرات ایشان، که بعدها مدت کوتاهی روی نت بود گنجانده شد، اما خیلی دیر بود.
تحلیل فوق، ۲۹ شهریور سال ۸۹، در نشریه چشم انداز ایران (همراه با توضیحات آقای میثمی) منتشر شد و چند سال بعد، آقای بهروز جلیلیان با حذف توضیحات مزبور، آن‌را با عنوان یک سند از نوشته‌های درونی سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۵۳ بازتکثیر نمودند.

مقدمه تحلیل مورد بحث نوشته شهرام است (البته تحت عنوان سازمان)


بهرام آرام در همین تحلیل(که متن کامل آن‌را آورده‌ام)، ضمن اشاره به عملیاتی که قرار بوده در تهران، زمان ورود سلطان قابوس، صورت گیرد می‌گوید:
هنگام عمل، مواجه با پدیده‌ای تازه در منطقه شدیم که امکان کشته‌شدن احتمالی یک یا دو نفر از مردم معمولی می‌رفت…با اینکه آن عملیات می‌توانست نتایج مناسب سیاسی و نظامی به بار آورَد، و از نظر سازمانی (بخصوص که رفقای فدایی نیز عملیاتی انجام می‌دادند) موضع ما را قوی‌تر می‌کرد، آن را لغو کردم…

نقش بهرام آرام در به اصطلاح «تحول و تغییر»ی که حاصلش جز به سود ساواک و جریان راست ارتجاعی نبود تردید برنمی‌دارد، اما او اراده نیک داشت و در زمره شجاع‌ترین و کارآمدترین مبارزین میهن ما بود.
«آن زمان که این وطن، پُر از ظلمت شبانه شد»، امثال او (شهرام و وحید افراخته نیز) در پی آزادی و عدالت بودند و دریغ…
دریغ که بر روی برادران صدیق خودشان آتش گشودند تا با نفی آنان خود را اثبات کنند…
منبسط بودیم و یک جوهر همه
بی‌سر و بی پا بدیم آن سر همه
یک گهر بودیم همچون آفتاب
بی گره بودیم و صافی همچو آب
چون بصورت آمد آن نور سره
شد عدد چون سایه‌های کنگره…
===========================================

در همین رابطه

خاطرات خانه زندگان (۴۵)- چرا ما به چیزهایی که توجه می‌کنیم، توجه می‌کنیم؟ یاداشتهای بهرام آراماین خلاصه مجموعه یادداشتهای من است راجع به مسائلی که گاه در رابطه با مسئولیت که ذهنم را مشغول می‌داشته است (از حدود بیش از یکسال پیش تاکنون)

ادامه مطلب را از آدرس زیر دنبال کنید:

http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=405


سایت همنشین بهار
http://www.hamneshinbahar.net

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com