موج گسترده جدیدی از اعدام زندانیان بلوچ براه افتاده است و تقریبا هر روز خبر از اعدام جدیدی میرسد. حاکمیت جمهوری اسلامی را نمی توان بدون    خشونت عریان  و قتل های  گسترده تعریف کرد. اما همانطور که جمعه خونین زاهدان نشان داد  خشونت ها  در بلوچستان همواره  با شدت بسیار بیشتری  عملی می شده است.  بطوریکه حتی در آمار رسمی ای که  خود جمهوری اسلامی داده است و سازمان عفو بین الملل هم سند کرده است تعداد اعدامیان  بلوچ نسبت به جمعیت خود  مردم بلوچ در کشور  بسیار بالاست. سازمان عفو بین الملل در گزارش نیمه اول ۲۰۲۲ حود، برای مثال،  می گوید که در ایران در نیمه این سال حد اقل  ۲۵۰ نفر اعدام شدند و ۲۶ درصد آنها را بلوچ ها تشکیل می دادند. وبسیایت خبری حال وش هم اسامی ۷۰ تن از اعدامیان بلوچ را  در زندانهای مختلف کشور بین ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ تا ۱۳ آذر۱۴۰۱ منتشر کرده است.

روشن است که  این پدیده کشتار رابهیچوجه نمیـتوان عادی  تلقی کرد و  جدا از سیاست های فاجعه بار اقتصادی رژیم و توسل به دهشت افکنی و تروریستی آن  توضیح داد. طبعا نه قاچاق حرفه ذاتی این مردم بلوچ  است و نه این قاچاچیان کوچک که درگیر تامین زندگی روزمره خویش ـبوده اند از سرکردگان آن  مافیا های بین المللی.اند که  مسیر های طولانی را در داخل ایران و یا مراکز حمل ونقل را در کنترل دارند. آین مردم درمانده و بی دفاع  از آن ” برادران قاچاقچی” نیستند و اگر بودند مسلما شب و روز شان را با بالاترین مقامات  این رژیم میـگذراندند و با هواپیما ها و کشتی ها و وسایل نقلیه همان برادران همه چیز را به ابین سو و آنسو منتقل می کردند. برای اکثریت عظیم مردم بلوچستان که بیشترین سهم اشان در کشور محرومیت آنها بوده  راههای یک  معیشت معمولی  هم  بسته شده است. اما از آنچه  محروم نمانده اند زندان و اعدام و شکنجه و تهمت و برچسب بوده است.        

  بنظر می رسد که رژیم در این برهه  زندانیان بلوچ  زیادی را بجرم قاچاق جی اعدام می کند تا با تصور خود  به اقکار عمومی.تلقین کند که انچه در زاهدان و این استان می گذارد باید با قاچاق مواد مخدر شناخه شود . و اینکه کشتن  قاچاقچیان هم امری عادی جلوه داده شود  تا   روند محاکمات بسیار نا عادلانه و غیر انسانی  رژیم مخدوش بماند.   اما اهداف دیگرو مهمتر ازهمه بخیال خود مسئله کشتن را عادی سازی کند او ز این طریق کشتار های جمعه سیاه  زاهدان و سپس خاش را  هم رو بفراموشی برده  و  در میان معترضانی که اغلب در روزهای جمعه بطور گسترده ای بمیدان می آیند ایجاد هراس کنند. در همان  حال با گرد وغباری که بپا می کند زمینه را برای  اعدام  تعدادی از معترضان سیاسی باز داشت شده  را  که هم اکنون در لیست  آنها  قرار دارند فراهم کنند.

 اعدام  جوان مبارز  محسن شکاری را نمی توان جدا از این نیات جنایتکارانه رژیم بحساب آورد. اما این رژیم قادر نیست درک کند که که  وقتی ترس. مردم فرو می ریزد و آتش خشم و نفرت آنها از این رژیم زبانه میـکشد  هر اعدامی و هر توطئه ای مردم را بیشتر به خشم می آورد و اراده آنها را در مبارزه محکم تر می کند. رژیم  هیچ جائی نگذاشته است  که بخواهد در آنجا  آرامش خود را به دست آورد. مردم طبعا هم نام و هم قیافه عاملان کشتار و شکنجه و اعدام ها را بیاد میـآورند و لازم است بیاد بیاورند  تا آنها را در آینده ایی که آز آن مردم خواهد بود  به دست عدالت بسپارند.
    از هم اکنون باید با صدای رسا هر نوع اعدامی را محکوم کرد و صدای لغو  حکم اعدام را سر داد. 

هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)- لندن-  ۱۰ دسامبر  ۲۰۲۲

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)