در تصویر به جز این دو کودک بقیه همکلاسی ها در بمب گذاری طالبان کشته شدند.

************************

 

در این سال‌های تدریسم همواره دانش‌آموزان افغانستانی تاجیک، پشتون، ازبک در کلاس درس داشته‌ام اما بیشترین آنها هزاره بوده‌اند و همگی دوست داشتنی، با محبت و البته باهوش و سخت‌کوش.

جالب اینکه بین دانش‌آموزان افغانستانی و ایرانی و بین خود افغانستانی‌ها تضاد و درگیری جدی ندیدم اگر چه همواره یک فاصله‌گذاری وجود داشت و اگر موضع نژادپرستانه‌ای دیده می‌شد از طریق برخی معلمان یا بزرگترها القا می‌شد چراکه کودکان خط کشی مرز و نژاد و مذهب را نمی‌شناسند و این بزرگترها هستند که به این اختلاف‌ها و تفاوت‌ها دامن می‌زنند.
در برخی کلاس‌هایم در باغستان_شهریار نیمی از دانش‌آموزان افغانستانی بودند و در بسیاری موارد بالاترین معدل را در کلاس داشتند با تمام رنج مهاجرت و تبعیض ساختاری بسیاری از آنان راه خود را به دانشگاه باز می‌کردند اما تحصیل در ایران برای آنان آینده‌ای نداشت/ندارد.
در طی یک دهه گذشته شاهد مهاجرت آنان از ایران بودیم آنان که از مرز و دریا و پلیس مهاجرت و اردوگاه و کمپ عبور کردند و به اروپا رسیدند الان در امنیت و آسایش نسبی هستند و برخی به دانشگاه راه پیدا کرده‌اند. کم و بیش از احوالشان خبر دارم. اما تعدادی از آنها راهی افغانستان شدند از آنان کمتر خبر دارم.

وقتی بحث مثلا صلح و بازگشت طالبان به قدرت مطرح شد ذهنم درگیر بچه‌هایی شد که با امیدی به کشورشان بازگشتند و حالا که اخبار کشتار آنان به خصوص نسل‌کشی_هزاره‌ها را می‌شنوم چهره مهربان و دوست‌داشتنی آنها از مقابل دیدگانم می‌گذرد و به عادت دیرین و به یاد روزهای کنار هم بودن با خود زمزمه می‌کنم :
بچه‌ها الان شما کجایید؟


چرا ایرانی‌ها وظیفه دارند از کمپین علیه کشتار هزاره‌ها دفاع کنند؟

مسئله‌ی دفاع از کمپین علیه قتل‌عام هزاره‌ها در افغانستان برای مردم ایران تنها یک وظیفه‌ی انسانی و بشردوستانه نیست. اتفاقی که برای مردم هزاره در ایران می‌افتد هم باید ایرانی‌ها را وا بدارد تا از این کمپین پشتیبانی کنند.

هزاره‌ها آن بخشی از مهاجران افغانستانی در ایران هستند که به دلیل چشم‌های کشیده‌ی اغلب آنان و لهجه‌هایشان سال‌ها تحت نام توهین‌آمیز «افغانی» در ایران مورد حملات نژادپرستانه قرار گرفته‌اند.

هرچند مسئولیت نهایی تمام تعرضات نژادپرستانه به مهاجران افغانستانی در نهایت حکومت جمهوری اسلامی است و نیز رسانه‌های گوناگون که از مهاجر افغانستانی تصویر یک جانی خطرناک را ساخته‌اند و البته نهادهایی مانند خانه‌ی کارگر که مهاجرستیزی را وارد ادبیات رسمی روز کارگر کردند، اما مهاجران افغانستانی، به ویژه مردم هزاره در ایران از ناحیه‌ی مردم نیز ستم بسیاری تحمل کرده‌اند و می‌کنند.

مردم ایران انتخابی ندارند.

آنها موظفند برای جبران تمام ستمی که به مهاجران افغانستانی در ایران روا شده است از این کمپین دفاع کنند و با آن همراه شوند.

@sarkhatism

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)