احتمالا جرمش شامل چنین عبارتهایی بوده است: اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی، توهین به سران نظام، نشر اکاذیب و …
۱- لطفا واژه اقدام را تعریف کنید.
۲- امنیت ملی را تعریف کرده و مثالهایی واضح از برهم خوردن امنیت ملی(درسطح یک کشور) ارائه دهید.
۳- با توجه به سوالهای ۱ و ۲، «اقدام» و «امنیت ملی» را با هم در یک جمله بیاورید(۵ نمره)
۴- تشویش چیست؟
۵- اذهان عمومی را توضیح دهید؟
۶- لطفا تشویش و اذهان عمومی را به همراه یکدیگر در یک جمله بیاورید و برای آن معنایی دقیق با توجه به سوالهای ۴ و ۵ استخراج کنید؟
۷- توهین چیست؟
۸- سران نظام چه کسانی هستند و چگونه به آنها میشود توهین کرد؟ لطفا با ذکر مثال توضیح دهید.
۹- به نظر شما نشر اکاذیب چگونه جرمی است و چه مجازاتی میتواند داشته باشد؟ لطفا با ذکر مثال توضیح دهید.
۱۰- به نظر شما مطلب نوشتن در یک وبلاگ شخصی ( آن هم با بینندههای محدود) میتواند مشمول مواردی چون اقدام علیه امنیت ملی بشود؟
۱۱- به جای تمامی سوالهای فوق میتوانید به سوال زیر پاسخ دهید:
قدر جان انسان چیست و چه چیز ضعیف و شکنندهای به خطر افتاده است که به خاطر آن جان یک وبلاگنویس را میگیرند؟(۲۰ نمره)
جالب است به این نکته توجه کنیم که این بار اولی نیست که این اتفاق میافتد؛ که کسی به جرم نوشتن، جانش ستانده میشود. میگویند مردمی که در این سرزمین زندگی میکنند نسبت به وقوع چنین اتفاق بزرگی در سال ۲۰۱۲ میلادی بیتفاوت هستند. میگویند همین مردم از اول دهه عاشورا د سینه زدن و نوحهخوانی برای سالگرد یک کشته هزار ساله شروع میکنند. کشتهای که به بهانه پاس داشتن خونش چه جوانهایی که کشته نشدند و چه ستمها که روا نشد! آیا واقعا چنین است؟؟؟
البته هنوز تعداد زیادی از مردم چنین فکر میکنند و همین مانع به عقب افتادن انقلاب مردمی میشود. اما این همه صورت مسئله نیست. نقش مهم و اساسی را آن جوانی بازی میکند که ۳۳ سال است به طرق مختلف برای شادی کردن با این نظام ضد شادی میجنگد؛ جوانی که حتی “عاشورای حسینی” را تبدیل به “حسین پارتی” میکند. صورت اصلی مسئله را آن زنی تعیین میکند که با آرایش و “بدحجابی” خود داغ بزرگی بر دل جمهوری اسلامی گذاشته است. و در پایان تعیین کننده، ستار بهشتی ها و فرزاد کمانگرها و نسرین ستوده ها هستند. کسانی که جانشان را میدهند تا بتوانند حرف خود را بزنند.
لطفا به همه سوالات پاسخ دهید. این پاسخ، انقلاب مردم ایران است. از پای ننشینیم تا مردم ایران را به آزادی که لایق آن هستند برسانیم.
shirin shokrzadeh,,,,,,,,,,,,,,free woman liberti
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
در دیکتاتوری اسلامی ایران که قوانینش از جانب خود خدا نزد امام نازل شده، اینچنین به واژۀ “جمهوری” نزدیک هیستیم:
۱-لحظه درک اجهاف و نابرابری و حسرت بر حقیقت را “اقدام” گویند
۲-ملت یعنی: سیرت آقا خامنه ای! امنیت یعنی: حفظ جایگاه حاکمیت “او”
امنیت ملت =حفظ جایگاه حاکمیت (پادشاهی) سید علی خامنه ای
۳- فهمیدن و نگاه کردن به تمامی نابرابری ها و حقوق پایمال شده ای که بیان کردن آن ممکن است موجب تزلزل و برهم خوردن جایگاه حاکمیت رهبر ایران (خامنه ای) شود.
۴- تشویش (در این نوع دیکتاتوری) یعنی آگاه کردن از آنچه ۳۴ سال است که درونش زندگی میکنیم. تشویش یعنی نگاه کردن به چیدمان درست
۵- اذهان عمومی یعنی: تفکر و نگرش توده ای از انسانهای ایران که در صورت همبستگی و همراه شدن با هم ، چنان قدرتی میابند که ستونهای امنیت نهاد رهبری را به لرزه در میاورد
۶- تشویش اذهان عمومی یعنی: آگاه کردن مردم ایران از اعمال جنایت دولت و و نشان دادن راه و رسم یک جمهوری واقعی و آشکار نمودن حقیقت
۷-توهین یعنی بیان حقیقت از فرایند جنایات دولت
۸- سران نداریم. سر داریم. انهم رهبر است!
مثال: بیان کردن جنایتهایی که توسط رهبر اعمال میشوند
…
……
یکشنبه, ۴ام فروردین, ۱۳۹۲