بیانیهی شماره یک پایگاه فعالان سیاسی چراغ
اعتراض به حکم شلاق کارگران
۱
شنیدهایم ابراهیم را که به آتش افکندند، بهناگاه طینت آتش را باغی سرشت. اول چیزی که دریافتیم، آن بود که “او”، آتش را به ابراهیم بخشید تا ابراهیم را تطهیر دهد و راستیِ ابراهیم را به نمایشی آشکار بگذارد. در آن هنگام، آتش نه چیز گریزندهای که دوزخ را در سرشت ابراهیم شکل بندد و در آن افکنده شدن به مثابهی مجازات گناهکاریهای احتمالی او تلقی گردد، بلکه انعطافیست که امرقدسی به جهان بخشیده است تا با پدیدار شدن ناگهانی خود در برابر ابراهیم، رستگاری ابراهیم را رسمیتی دوچندان بخشد. درواقع آتش از یک امکان در آینده، به رویدادی در گذشته مبدل میگردد و بدین طریق امکان وقوع خطر و به همین طریق امکان گناهکاری از ابراهیم سلب میگردد. پس باغی که پس از آتش میآید، “باغ” نیست بلکه آتشیست که ابراهیم در آن قرار دارد. تنها شکلی از آتش که میتواند پذیرای ابراهیم باشد.
اما شلاقی که بر کارگر کوفته میشود، آتشیست که امکان باغ شدن را از او دریغ کردهاند! آتش دارای هویتی ذاتی نیست بلکه میتواند باغ باشد و این قاضیست که کشتن، تنبیه یا نوازش کردن سوژه را به او امر میکند. گاهی اعدام و گاهی شلاق؛ برای قاضی تازهکار چه فرق میکند؟ امکان وقوع خطر را قاضی دیگری بدست گرفته است و بر تن و کمر کارگران تهیدست حکمران میکند. بدین تعبیر، کارگر نمیتواند گناهکار نباشد! چون گناه، هنگامی وجودیت خواهد داشت که مجازاتی در کار باشد و آتش که همیشه در آینده و در دسترس حضور دارد. جای شلاقی را که هفده کارگر معدن معدن طلای آقدره به تن پذیرفتند، از بین نمیرود چراکه همواره در آینده حضور دارد و به رخدادی در گذشته مبدل نمیگردد. آتشی که همواره کارگران نابخشوده را انتظار میکشد تا تنبیهی مشروع را در حق آنان روا دارد. دراینجا آتش، عامل کاتارسیس قشر زیردست است و خود نسبت به گناهکار (کارگر) انعطاف نشان نمیدهد بلکه این تنها و تنها کارگر است که میباید مطابق خواستههای آنان، تغییر را همراه با شلاق به جان بپذیرد. و این انعطاف اجباری کارگران، میباید به استثمارگر آنان تقدیم گردد. کارگرانی آری گو به منفعت کارفرما (در معنای نمادین آن) که برای تداوم در بخشودهشدگی باید به اطاعت بپردازند و لحظهای که از آریگویی سرپیچی میکنند، گناهکار خواهند بود. چیزی بهعنوان رستگاری در بخشایش برای کارگران وجود ندارد و آنان در معرض گناهِ “سرپیچی کردن”اند. این گناه، چیزی بجز باور به هویت فردی نیست؛ لحظهای که کارگر به ابزاربودگی خود پی برده و دگردیسی آتش به باغ را میل میکند. آغازگاه فرآیند دگردیسی، میل کردن است. ، میل کردن آزادی، میل کردن رهایی از زنجیر استثمارگر و میل کردن زندگی. درواقع به آتش افکندن کارگران، رخداد تازهای برای آنان محسوب نمیشود چراکه پیشتر نیز در آن زیست میکردهاند. لحظهای که او برون رفت را میل کرده است، از آتش بیرون آمده اما لحظهای بعد، سرکوبگر او را به دوزخ جاودانه باز میگرداند.تا هنگامی که حقوق دریافتی کارگران با ارزش کار آنان برابری نمیکند، شلاق است که بر او کوفته میشود؛ حال گیریم بر روان یا بر کمرگاه او، چه فرق میکند؟ شاید بگوییم کارگری که در رفاه به سر میبرد، کارگر نخواهد بود! اگر بار معنایی زننده این جمله را سلب کنیم، بدین نتیجه میرسیم که چنین کارگری، حکایت همان تنها شکلی از آتش است که پذیرای ابراهیم میتواند باشد؛ یعنی همان گلستانی که شنیدهایم و هرگز دوردستتر از اکنون نبوده است.
۲
حال جای چه حرفی باقیست؟ به روال مرسوم بیانیات، به طرح مطالبات پرداختن؟ آن هم در حالی که کمتر سنگی برای ته چاه انداختن داریم؟ روشنفکری ما در دو دههی اخیر بیش از پیش به شاخههای مختلفی تقسیمبندی شده است که طبیعتا هرکدام خواستههای جداگانهای در سر دارند که این تنوع مطالبات، باعث شده تا عملا جامعه ما از دسترسی به همگی آنان باز بماند! پایگاه چراغ باور دارد که میباید از این تنوع کاسته، و به طرح مطالبات جدی و سپس پافشاری بر آنان روی بیاوریم. این مطالبات جدی نیز هیچچیز جز حقوق بدیهی انسانی نیستند و در این نخستین بیانیه، ما لغو حکم شلاق برای کارگران را خواستاریم. لازم به ذکر است که حسن روحانی، بهعنوان نمایندهی گفتمان مردمی، ملزوم به پیگیری خواستههای جامعه است و گفتمان مردمی نیز احتمالا دیگر به ظاهرسازی قضایا از سوی عوامل دولتی اکتفا نمیکند! چراکه در چندماه اخیر، جناب روحانی با بیان مخالفتهای خود با برخی از طرحهای نامعقول، ظاهر رئیس جمهوری مردمی را به خود گرفته است اما در عمل، کنشی در جهت از میان بردن موانع تازه از سوی ایشان ندیدهام. به هرصورت آنچیزی که واضح و مبرهن است، غیر انسانی بودن هرنوع ایجاد ارتباط میان دو واژه شلاق و کارگر است؛ حال چه صدور حکم شلاق برای کارگران باشد، چه کسانی که شلاق را بدست میگیرند و چه مردم و مسئولانی که در برابر حکم شلاق برای کارگران سکوت میکنند!
–
کانال تلگرام پایگاه فعالان سیاسی چراغ:
https://telegram.me/faalanesiasi
–
از تمامی عزیزان صمیمانه می خواهیم برای تشکیل کمپین اعتراض به حکم شلاق کارگران، تصاویر نمایه خود را به این عکس تغییر دهند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.