– تصمیم سد در سد گرفته بودم که این کار و حرکت اعتراضی  را  پیش از “انتخابات نما ” ی روز آدینه هفت اسفند ا۱۳۹۴ انجام دهم ،یعنی پابرهنه همراه با اعتصاب خوراک  از دفتر یک روزنامه شهرم تا  دانشگاه بوخوم  آلمان در ۶ کیلومتری اش بروم به همراه نوشته و شعارهایی به زبان آلمانی و فارسی ، چند کاریکاتور در پیوند با ” انتخابات نما”  و عکسی از خانم “هانا آرنت” فیلسوف و روشنفکر آلمانی که پژوهش های ژرفی درباره رژیم های” توتالیتری” مانند اتحاد جماهیر شوروی زمان استالین انجام داد.
 ۴ -روی سخنم و پیامم از یک سو برای دانشگاهیان باشد و  از سوی دیگر رسانه ای از یک کشور خارجی. این کار را کردم ، بعنوان نخستین کار از یک تازه وارد با امکانات صفر و زبان آلمانی ندانستن ، به گمانم سودمند و پربار بود ،هرچند برای من بسیار سخت بود ، چون چند ماه است آلمان آمده ام و دهها گرفتاری که یک تازه پناهجو دارد از ندانستن زبان آلمانی و تنگناهای زندگی در هایم و بویژه که دوستان و نزدیکان ،به انگیزه های گوناگون ، انجام ندادن ، هم رنگ جامعه شدن را سفارش می کنند و اینکه : تاثیر ندارد، چه بشود، پاسخ نمی دهد، از این کارها بسیار شده، کار حزب  وگروه های بزرگ است، برایت دردسر نساز، برای مصاحبه می خواهی ، شناخته شوی، صبر کن زبانت اوکی شود،تنهایی نمی شود ، لوث میشود ، نام ایران خراب نشود، ما ایرانی ها و کشور ایران را جور دیگر نبینند و…
۳ -گفتم در آستانه برگزاری یک نمایش خطرناک ، پر نیرنگ و مسموم دیگر به نام “انتخابات نما” باشیم و من تنها پشت کامپیوترم بنشینم و یکی  دو مقاله بنویسم و خیالم را آسوده که کاری انجام داده ام و  از سویی دیگر ،در جایی که هزاران ایرانی در شکنجه گاه های رژیم جمهوری اسلامی هستند، هزاران ایرانی بی گناه تاکنون کشته ، زندانی و شکنجه شدند وخواهند شد و در جایی که مادر پیر و رنجور  شهید ستار بهشتی، برای زنده نگه داشتن نام و یاد پسر بی گناهش از جایی به جایی و از شهری به شهر دیگر روان می شود و یا پیرمرد هشتاد ساله ای چون دکتر ملکی که زمانی رییس دانشگاه تهران بود برای مبارزه با ستمکاری رژیم جمهوری اسلامی ،با تن بیمار ،ساعت ها، کنار زندان اوین می ایستد و از شهری به شهر دیگر در پشتیبانی از مردم ایران در جنبش است و  کسان دیگر ، و آنگاه من ؟ بگذار  دیگران  هرچه دوست دارند به هر انگیزه ای بگویند و برداشت کنند ،امروز توانایی بدنی دارم و با همین امکانات و اندیشه ، این ایده ام را بکار خواهم بست و بر می خیزم تا خودم ببینم، آنگاه که  بسیاری از جمع و گروه های ایرانی در بیرون ایران ،مسموم و زهرآگین است و تو نمی دانی کدام گروه ، حزب و دوستی ، اصل و راستین است و کدام نمای دوست و حزب و گروه راستین را دارد، می توان یک تنه هم کاری را به پیش برد .و تو ناگزیر و ناچاری، یک تنه و پابرهنه این کار را به پیش ببری
۲ – اکنون که این کار و جنبش نخست  را به پایان بردم به سود این کار می اندیشم و با خود می گویم چرا باید منتظر باشیم تا حتما یک حزب و گروهی در یک شهر بزرگ بخواهد برنامه ای را فراهم و آماده کند ، و اگر به هنگام نکرد ، وظیفه من انسان ایرانی چه می شود؟ بیاییم” طرحی نو در اندازیم”و هرکدام ما با یک کار درخور و نو ، البته پخته ، ولو کوچک انجام دهیم و  خود یک تنه یک حزب و انجمن باشیم دانش و تکنولوژی امروز نشان داده این ایده ام شدنی است، در این هنگامه با یکی از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام هرکسی می تواند یک رسانه و بالاترش یک رهبر باشد.
۱ – چندین هزار شهر مناسب در جهان وجود دارد که ایرانی های پناهنده و روشنفکر در آنجا زندگی می کنند و دغدغه میهن خود را دارند، اکنون فرض کنیم ،تنها یک نفر از هر شهر ،خودش به تنهایی یا با دوستش یا خانواده اش برای همدردی و کمک به میهنش یک گام درست بردارد ، بدون چشم داشت از پشتیبانی حزب یا جایی، چه جنبش و کار بزرگی از گرد هم آمدن اینها بوجود خواهد آمد، بسیار ساده و با کمترین هزینه شدنی خواهد بود،تجربه کسی که در ایران پیشینه روشنی در این گونه کارها دارد و در نمونه که در آلمان آلمان انجام دادم و بعنوان یک تازه وارد و ناآشنا به بسیاری چیزهای آلمان ، پناهجوی بدون خانه و درآمد به خوبی در نخستین حرکت و گامم کامیاب بودم و هر ایرانی می تواند این کار را انجام دهد ،یکی از دفتر روزنامه یا مجله شهر خود حرکت کند به نقطه ای دیگر، از دفتر حزب و انجمنی مردمی ،از موزه یا پارک ، از اداره یا شهرداری شهر یا روستایی که زندگی می کند ، از دانشگاه یا پژوهشگاهی می توان پیاده و چه بهتر پابرهنه حرکت کرد به نقطه ای دیگر ، البته با برنامه ریزی و هدف گذاری درست که برایند همه اینها یک انرژی و نیروی بزرگ برای رهایی میهن و مردم ما از گروگان باشد .
حسن احمدپور ( امید ) ، فوریه ۲۰۱۶ آلمان
عضو پیشین هیات مدیره سازمانهای غیردولتی زیست محیطی ایران،،عضو پیشین شورای سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی ایران
مدیرعامل و عضو هیات مدیره پیشین انجمن دوستی ایران و تاجیکستان ،عضو جانشین هیات مدیره انجمن دوستی ایران و ژاپن 
کارشناس سازمان حفاظت محیط زیست ایران،مسوول وبلاگ ” میراث سبز ایران” و ” گوناگونی زیستی
بنیانگذار موسسه گسترش دانش و صلح سبز ، مشاور شرکت گسترش صنعت علوم زیستی

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com