در مورد قربانیان دهه ۶۰، چند شیوه مشخص و محدود برای اعلام مرگ وجود داشته است. در بیشتر موارد، با احضار خانواده به زندان، به آنها میگفتهاند که زندانیشان اعدام شده است. برخی اوقات، وسایل زندانی را نیز تحویل خانواده میدادهاند. در همه موارد، هیچ جزئیات بیشتری دربارۀ دلیل و نحوه اعدام در اختیار خانواده قرار داده نمیشده است.
سحر محمدی میگوید: «به ما نگفتند که آنان را به چه شکلی اعدام کردند؛ تیرباران کردند یا دار زدند. در آن دوران به اینگونه سوالات پاسخ نمیدادند. جنازهها را هم تحویل نمیدادند و مشخص نبود در نهایت با آنان چه کردهاند.»
رخشنده حسینپور شیوه اعلام خبر اعدام برادرش را اینگونه روایت میکند:
«زنگ زدند به خانواده من که بیایید بسیج تهران پارس. مادرم، پدرم، خواهرم و زن برادرم که آزاد شده بوده میروند تهران، طرف تهران پارس. مادرم بیرون میایستد و پدرم و خواهرم میروند تو. پدرم تعریف میکرد که زمین وسیعی و ساختمانی بود و وارد میشوند. به پدرم میگویند این ساک پسرت است. پدرم میگوید حاج آقا پسر من چه کار کرده بود؟ گفته بود پسرت در حمله مرصاد دست داشته. پدرم میگوید پسر من اصلاً مجاهد نبوده پسر من چپ بوده چطور میتوانسته در حمله مرصاد دست داشته باشد؟ میگوید دیگر حرف اضافه نزن این ساک پسرت است.»
*بخشی از گزارش« داستان ناتمام مادران و خانوادههای خاوران؛ سه دهه جستوجوی حقیقت وعدالت» از انتشارات «عدالت برای ایران»
متن ساده:
دادگاه عدالت اروپا با خارج شدن نام رئیس صدا و سیما از فهرست ناقضان حقوق بشر مخالفت کرد
نسخه پی دی اف:
http://bit.ly/1OLKrqQ
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.