تهدید به تجاوز، همواره یکی از شیوههای ارعاب و شکنجه روانی بودهاست که صرفنظر از اینکه عملی شود یا خیر، به خودی خود میتواند مقاومت زندانی را در هم بشکند. به ویژه اینکه در بازداشت بودن و ناتوانی از کمک خواستن از کسی یا فرار از موقعیت زندان، این تهدید را باورپذیرتر میکند.
کانی اردلان شهادت میدهد که در نخستین بازجویی خود، بهطور تلویحی به تجاوز تهدید شدهاست:
«نمیدانم، آنلحظه من ترسیده بودم. بدنم لرزید. خودم را جمع کردم. حرصم درآمده بود. بازجویم برگشت گفت فکرت به آن سمتها نرود. حالا میرسیم به آن سمت… یکی از جملههایی که بهم گفت این بود که «به لجن میکشانمت». خیلی از این حرف عصبانی شدم. گفتم هر کاری دوست داشتی میتونی بکنی. من نگرانی بابت چیزی ندارم. فقط یک چیزی را بهت توصیه میکنم که اگر آن کار را کردی نگذار من از اینجا زنده بیرون بروم. گفت مثلا چه گهی میخوری؟ گفتم خیلی خوب تو کارت را بکن و بگذار من از اینجا زنده بیرون بروم آنوقت حالیت میکنم که چهکار میکنم. ببینم من باید خجالت بکشم یا شما؟!»
*بخشی از گزارش «جنایت بیعقوبت؛ شکنجه و خشونت جنسی علیه زندانیان زن، دهه ۷۰ و ۸۰» از انتشارات «عدالت برای ایران»
نسخه پی دی اف:
http://bit.ly/1MT5beF
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.