واقعه کشتار حجاج ایرانی در جریان مراسم برائت از مشرکین در ٩ مرداد ١٣۶۶ در مکه، همچنان بعد از گذشت بیش از بیست سال یکی از نقاط مبهم تاریخ جمهوری اسلامی است. در این واقعه ۴٠٢ نفر شامل ٢٧۵ ایرانی، ٨۵ پلیس سعودی و ۴٢ زائر از کشورهای دیگر کشته شدند. سابقه مراسم برائت از مشرکین به قبل از انقلاب و سال ١٣۵١ برمیگردد که آیتالله خمینی از پیروانش خواست تا در حین برگزاری مراسم حج به انتقال پیامهای سیاسی نیز اقدام کنند. با وجودی که در این سالها چند ایرانی هم طی مراسم حج دستگیر شدند، اما مقامات سعودی مشکل چندانی با این موضوع نداشتند چرا که خاندان سلطنتی آنها مورد انتقاد مستقیم قرار نمیگرفت.
این شرایط تا ده سال بعد یعنی ١٣۶١ کماکان ادامه داشت تا اینکه در این سال گسترش راهپیماییها و سردادن شعار در مسجدالحرام و مسجد پیامبر به درگیری و یک کشته منجر شد. در این سال بود که شاه خالد در نامهای به صدام حسین از وی خواست تا “این ایرانیان احمق را له کند”. سال بعد دو طرف تلاش کردند تا به آرام کردن ماجرا کمک کنند. آیتالله خمینی از پیروانش خواست تا هیچ پیام چاپ شدهای را توزیع نکنند و بر علیه حکومتهای اسلامی شعار ندهند. سعودیها هم اجازه دو راهپیمایی یکی در مکه و یکی در مدینه را صادر کردند. تا سال ١٣۶۵ شرایط آنقدر آرام شده بود که حتی سعودیها قبرستان بقیع را برای زیارت ایرانیان باز کردند و نماینده رسمی آیتالله خمینی به این دلیل از شاه سعودی تشکر کرد. با این وجود در همین سال “مهدی هاشمی”، برادر داماد آیتالله منتظری که بعدها اعدام شد به دست داشتن در طرح جاسازی مواد منفجره در چمدانهای حجاج ایرانی متهم شد. این واقعه باعث تجدید نگرانی مقامات سعودی شد. از طرف دیگر درخواست موسوی خوئینیها مبنی بر اجازه برای راهپیمایی در مسجدالحرام بدون حضور نیروهای امنیتی بر این نگرانیها افزود. خوئینیها نماینده سابق آیتالله خمینی در امور حج بود اما در سال ١٣۶٠ از عربستان اخراج شده بود. هرچند مهدی کروبی نماینده وقت آیتالله خمینی سعی کرد تا به سعودیها اطمینان دهد که راهپیمایی طبق برنامه سالهای قبل انجام خواهد شد، با این وجود از میزان نگرانی سعودیها نکاست.
راهپیمایی تا اواخر مسیر تعیین شده بدون مشکلی انجام شد تا اینکه راهپیمایان متوجه شدند که مسیرشان توسط پلیس ضدشورش بسته شده که بعضی از راهپیمایان مردم را به فشار به سمت جلو برای باز کردن راه به سمت مسجدالحرام تشویق کردند. در همین حین افراد ناشناسی از روی ساختمانی به روی جمعیت آجر و اشیا دیگر پرتاب کردند که این نقطه شروع درگیریها شد. ماموران سعودی با استفاده از باتوم برقی به ایرانیانی که با چاقو و چماق به آنها حمله میکردند به مقابله پرداختند. سعودیها منکر شلیک گلوله به ایرانیها شدند که طبق گزارشات متعددی که شلیک گلوله را تایید میکنند درست به نظر نمیآید.
آیتالله منتظری در خاطرات خود به ماجرای انتقال مواد منفجره به عربستان در سال قیل از این ماجرا اشاره میکند:
بسیاری از افراد مورد اطمینان که خود ناظر جریان و در خط مقدم راهپیمایی بودهاند میگویند همهٔ گناه گردن سعودیها نیست و ممکن بود راهپیمایی آبرومندانه انجام شود و به اینجا هم منجر نشود، ولی در اثر تندی بچهها و بی برنامگی اجمالا هجوم و حمله از طرف بچههای نپختهٔ ما شروع شد و سوژه به دست دشمن داد، هر چند دشمن مجهز و مهیا بود و دنبال بهانه میگشت تا ما را سرکوب کند. دشمن در سال قبل از آن در موضوع جاسازی و قرار دادن مواد منفجره در ساکهای حجاج با ما عاقلانه برخورد کرد و تا اندازهای اغماض کرد و ما موضوع را رسیدگی نکردیم بلکه مغرور شدیم و در سال بعد چنین مصیبت بزرگی برای عالم اسلام رخ داد.
مهدی کروبی نیز برای اولین بار در جریان مناظره تلویزیونیاش با محمود احمدینژاد در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣٨٨ به این ماجرا اشاره کرد. در فیلم زیر که از آرشیوهای مختلف تلویزیونی جمعآوری کردهام صحنههایی از حمله ایرانیها به ماموران سعودی، مواد منفجره کشف شده از چمدانهای حجاج ایرانی و اعتراف مدیران کاروانهایی که توسط سعودیها در سال قبل از این واقعه به جرم جاسازی مواد منفجره دستگیر شده بودند را میتوانید ببینید.
منبع اصلی این نوشته ویکیپدیای انگلیسی است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.