سعید قاسمی نوشته است مسئلهی فلسطین مسئلهی ما نیست و مسئلهی ما فقر کودکان بلوچستانی است. دیگرانی هم به دنبال دلایل ضمنی کسانی هستند حمله به غزه را محکوم میکنند، حال آن که حماس و مردمی که به حماس رای دادهاند، در به وجود آمدن این شرایط دخیل هستند. برخی نیز، از دفاع مشروع اسراییل و حتی تعابیری چون جنگ عادلانه استفاده میکنند.
این اولین باری است که نزاعی در غزه یا لبنان چنین بازتابهایی داشته است. اتفاقن بروز این اختلاف دیدگاهها و نوشتههای متعددی که این روزها در این باره منتشر میشوند، همگی نشان میدهد که مسئلهی فلسطین به موضوعی اساسیتر از گذشته بدل شده است. استدلالهای بالا همگی لایهای بیرونی دارند که به سادگی بیقوارگی آنها مشهود است. لایهی درونی این استدلالها هم دشمنی با جمهوری اسلامی است. بنابراین هر چیزی که کمترین همسویی با جمهوری اسلامی را تداعی کند، از پیش محکوم است. مهم نیست در غزه چه اتفاقی میافتد، مهم این است که محکوم کردن اسراییل ما را به دولتمردان جمهوری اسلامی نزدیک میکند و این شباهت را برنمیتابیم. چرا که تشبه به جمهوری اسلامی امری ناپسند است. این افراد مرا یاد شیخ فضلالله نوری میاندازند که با مدارس جدید مخالف بودند و علتش را عینک زدن بچهها به رسم فرنگیها و تشبه ایشان به کفار میدانست. مهم نبود که در مدرسه علمی میآموختند که باید ولو در چین جستجو میکردند.
اگر بپذیریم که مسئلهی فلسطین مسئلهی ما نیست، چرا فقر کودک بلوچستانی باید مسئلهی من تهراننشین باشد. اگر عقلایی فکر کنم، حتی از فقرش خشنود هم باید باشم. چرا که وقتی در سفرهای کسی گرسنه برخیزد، فرصتهای من افزونتر میشود. برخی این دشواری را با مفهوم ایرانی بودن حل کردهاند. منافع ایران اصالت مییابد. برای همین است که سقوط بشار اسدِ حامی دولت ایران اهمیت مییابد و چشم خود را بر جنایت بخشی از مخالفان در کشتار اسرای جنگی میبندیم. اما اگر میشود برای جمع ناهمگونی که در ایران زندگی میکنند، منفعتی متصور شد، چرا نتوان برای جمع آدمیان نیز منافع مشترکی فرض کرد. البته این کار را کردهاند و اسم هم دارد. همان چیزی که میگوییم حقوق بشر همین منفعت مشترک آدمیان است. نمیتوانیم بگوییم نقض این منفعت مشترک، چون در حوزهی جغرافیایی من نیست، ارتباطی به من ندارد. یا چون طرفی که حقوقش نقض میشود، خود ناقض حقوق بشر است، حقش است که در این آتش بسوزد. البته چنین رفتاری را بارها دیدهایم. وقتی هیئت نظارت بر مطبوعات حکم بر توقیف شلمچه داد یا همین اواخر وقتی رامین مهمانپرست را به فحش و کمی کتک مهمان کردند، بسیاری از خنکی دلشان گفتند و برایشان مهم نبود که همان روشهای مبتنی بر زور را تقدیس میکنند.
مسئلهی فلسطین مسئلهی من هست و اگر منافع ایران ایجاب کند که مسئلهی فلسطین دیگر مسئلهام نباشد، ترجیح میدهم ایرانی نباشم و همچنان به حقوق بشر باور داشته باشم.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
خیلی عالی بود کاملاً موافقم
سه شنبه, ۳۰ام آبان, ۱۳۹۱
حمایت از مظلوم حد و مرز نمیشناسد
چهارشنبه, ۱ام آذر, ۱۳۹۱
درود
یکشنبه, ۵ام آذر, ۱۳۹۱