سازمان های مردمنهاد[۱] یا انجیاُ به اشکال و انحای مختلف در سراسر جهان استفاده میشود و با توجه به بافت کلامی که در آن مورد استفاده قرار گرفته، به انواع گوناگون سازمانها اشاره میکند. سازمان مردمنهاد در کلیترین معنایش، به سازمانی اشاره میکند که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود، اما نقش بسیار مهمی بعنوان واسطه بین فرد فرد مردم (عناصر اجتماع) و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند.
بسیاری از سازمانهای مردمنهاد هستند که بودجه این سازمانها از طریق کمکهای مردمی، سازمانهای دولتی، توسط خود دولت یا ترکیبی از طرق مذکور تامین میشود. بعضی از سازمانهای مردمنهاد نیمه مستقل[۲] و وظایف و کارهای دولتی را نیز انجام میدهند. برخی از این سازمانها هیچ علاقهای به سیاست ندارند؛ این در حالی است که برخی از آنها به منظور تامین منافع اعضای خود صرفاً به لابیگری در دولت میپردازند.
از آنجا که اصطلاح «سازمان مردمنهاد» بسیار کلی است، بسیاری از این سازمانها ترجیح میدهند از اصطلاح سازمان داوطلبانه خصوصی[۳] یا سازمان توسعه خصوصی[۴] استفاده کنند.
گزارش تهیه شده توسط سازمان ملل در سال ۱۹۹۵ در خصوص حکومت جهانی نشان میداد که در آن زمان قریب به ۲۹۰۰۰ سازمان مردمنهاد بینالمللی وجود داشتهاست. تعداد سازمان مردمنهاد داخلی کشورها حتی از این رقم نیز بالاتر بودهاست: حدود ۲ میلیون سازمان غیردولتی در ایالات متحده فعالیت میکنند که بیشتر آنها در ۳۰ سال گذشته تشکیل شدهاند. روسیه نیز ۴۰۰۰ سازمان مردمنهاد دارد. در هندوستان ۲ میلیون سازمان مردمنهاد وجود دارند. روزانه چندین مورد از این سازمانها ایجاد میشوند. تنها در کنیا، قریب به ۲۴۰ سازمان مردمنهاد در هر سال تاسیس میشود.
همچنین بر حسب گزارش آماری شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، با حمایتی که از سوی دولت صورت گرفت از اواسط دهه ۷۰ انواع سازمانهای مردم نهاد زنان رشد فزایندهای پیدا کرد. در همین زمان تا پایان سال ۱۳۷۵، حدود ۵۵ سازمان مردم نهاد زنان فعالیت مینمودند که این تعداد تا اوّل سال ۱۳۸۶ به ۸۰۰ سازمان مردم نهاد افزایش یافت. موضوع فعالیت این سازمانها به ۱۴ موضوع فرهنگی ـ هنری، ورزش و سرگرمی، آموزش و پژوهش، بهداشت و درمان، محیطزیست، حرفهآموزی و اشتغالزایی، حقوقی، مذهبی، صندوق اعتباری، جوانان، حمایتها و خدمات اجتماعی، آسیب اجتماعی، و شبکههای تخصصی تقسیم شده است، سازمانهای یاد شده عمدتاً برحسب ضرورت و نیازهای جامعه تشکیل شده و در جهت رفع کمبودها و معضلات جامعه قدم برمیدارند.
در ادامه تاریخچه مطروحه در بالا، برحسب یک بافت تعریفی-توجیهی کلی، «سازمانهای مردمنهاد زنان[۵]» برحسب یک تعریف کلی مجموعهها و ساختهایی هستند که مطالبات زنان را دنبال میکنند. امروز ان جی ا های زنان میتواند در خدمت توسعه و توانمندی مسایل زنان قرار گیرد و با تعریف اهداف مختلف و متنوع پیشرونده دست زنان را در رسیدن به پلههای ترقی اجتماعی یاری رساند.
سازمانهای مردم نهاد زنان در احیاء مباحث و اولویتبندی آنان با ایجاد نظامی هماهنگ و مشخص میتوانند نیازها و خواستهای قشر زنان را با نمود مطلوبتری مطرح و در پی راهکارهای اساسی باشند. حتی در سطحی بالاتر با فرهنگسازی این تشکلها میتوان موضوعات جدیدی را برای بهبود وضعیت و جایگاه زنان ترسیم نمود تا حساسیتها در مرحله انگیزشی، روحی و ذهنی جامعه ایجاد شود.
در این راستا مواردی هست که نباید متخصصین و فعالین این حوزه آن را نادیده بیانگارند این موارد در حوزه سازمان های مردم نهاد خود شایق چندین شماره مقاله مبسوط با ارائه نمونههای مصداقی است اما در قالبی گذرا به چند گونه از آنها اشاره میشود.
در ابتدا باید اشاره کرد که سازمانهای مردمنهاد زنان با انگیزه سودجویی شکل نگرفتهاند و در پی کسب سود برای اشخاص یا دستههای خاص نیستند. بلکه در این سازمانها نگرهها به سمت و سوی اهداف کلان است. بر همین اساس از ویژگیهای سازمانهای مردم نهاد زنان ایجاد اعتماد در بین گروه مخاطبین خود است. به لحاظ ساختار مردمی تشکل، گروه هدف به راحتی و بدون قیود رسمی که معمولاً در سازمانهای دولتی مشاهده میشود، میتواند با تشکل ارتباط برقرار نماید. سهولت دسترسی و عضویت در یک سازمان مردم نهاد زنان برای زنان در اقشار مختلف از جمله نکات مثبت و قابل توجه در حوزه کارآیی و ارتباط مستقیم با مسائل و موضوعات جامعهی زنان است.
در ایران سازمانهای مردم نهاد زنان وضعیتی دوگانه دارند، برخی تشکلها با اهدافی مربوط با موضوعات مبتلابه زنان جامعه پدید آمدند و برخی دیگر سازمانهایی هستند که موضوعات مختلفی چون محیطزیست، کودکان و…. را مدنظر قرار میدهند امّا هیأت مؤسس و بدنه اصلی سازمان را زنان تشکیل دادهاند. بر همین اساس سازمانهای مردمنهاد زنان همانطور که اشاره شد با هدف مشکلات مبتلابه و روز جامعه زنان شکل میگیرد.
یکی از این رویکردها رفاه و اشتغال و مشارکت اجتماعی است. تشکیل سازمانها و نهادهای خاص این قشر، ارائه خدمات بهداشتی، تغذیه و… با این رویکرد انجام میگیرد. لذا چنانچه وضعیت اقتصادی و معیشتی زنان، استقلال مالی، اشتغال و نقش آنان در تولید و خود اتکایی مدنظر باشد تشکلهایی ایجاد میشوند تا با جذب و توزیع ابزار کار و سرمایه و یا آموزش مهارتهای خاص وضعیت معیشتی زنان را بهبود ببخشند. سازمانهای کارآفرین، برخی مؤسسات خیریهای و تعاونیها در این گروه قرار میگیرند
از دیگر موارد مطروحه دغدغههای انجام عملی تحقیق در مسایل آسیبشناختی زنان است. این سازمانها که بطور عمده توسط بانوان فرهیخته کشور ایجاد میشوند میتوانند به عنوان مراکزی استراتژیک جهت شناسایی اولویتها، راهکارها و برنامهریزیهای اصولی جهت دستیابی به وضعیت بهینه باشند و میتوانند حرکت و فعالیتهای اجتماعی را ساماندهی نمایند.
مورد دیگر توانمندی و توسعه برای زنان اقشار مختلف است که از دغدغههای داغ سازمانهای زنان در عرصه ملی و بینالملل است. بطن این سازمانها دربردارندهی اهدافی چون تامین نیازهای راهبردی، عدالت جنسی، رفع ظلم نسبت به زنان است.
از مسایل دیگر حوزه سازمانهای مردمنهاد زنان که میتوان آن را در دسته مسایل خاص جای داد، دغدغه مسایل مالی است که خود مشکلات زیادی را برای روند رو به رشد این سازمان ها ایجاد میکند شاید بتوان گفت یکی از این دلایل تعریفی است که از سازمانهای کمک کننده انجیاُهای زنان در کشور وجود دارد. این تعریف باید تم گسترده تری به خود بگیرد.
نهایتا موردی که به شایستگی از مواردی است که در سرلوحه اهداف و رویکردهای سازمانهای مردمنهاد زنان قرار میگیرد، فرهنگ است که بسیار با فضای اسلامی کشور مرتبط است. زنان مسلمان ایران بهعنوان یکی از ارکان فرهنگساز نیز با توجه به اهمیت موضوع و درک واقعیت جهان امروز با تشکیل کانونهایی که بتوانند در این راستا گام بردارند نقش مهمی را در عرصه توسعه فرهنگی ایفاد مینمایند. بهگونهای که میزان قابل توجهی از سازمانهای مردم نهاد زنان، با چنین هدفی ایجاد شده و فعالیت میکنند.
آنچه با لحاظ موارد بالا به ذهن متبادر میشود مبحث دغدغههای پیشنهادی سازمانهای مردمنهاد زنان در ایران است که میتواند از موضوعات چالشی ذیل ملهم شود (البته محدود به موارد ذیل نخواهد بود، موارد با رویکرد برجستهسازی سوژه لیست شده است):
– زنان، امنیت اجتماعی و خانواده
– زنان و سیاست جمعیتی
– مقوله پوشش و حجاب (اختیاری-اجباری)
– زنان، ازدواج، فرهنگ، ساخت اجتماعی و خانواده
– اشتغال و زنان سرپرست ازدواج
– زنان و آسیبها
– بیمه زنان در اقشار مختلف (از خانهداری تا اشتغال سازمانی)
– حقوق و قوانین حوزه زنان و خانواده
– پیگیری مسایل مالی سازمانهای مردمنهاد زنان و بررسی رویکرد اسپانسرها
– تخصص و مهارتگرایی زنان در سازمانهای مردمنهاد
– رشتههای دانشگاهی و زمینههای اشتغال
– دخالت و تاثیرگذاری محیط آکادمیک، قوه تقنینی و قضاییئه در امور زنان
– رویکردها به تشکیل شورای عالی زنان و خانواده
– زنان در سوطوح مدیریتی
– تاثیر گفتمان اسلامی و نگاه کشورهای اسلامی منطقه بر مسایل زنان
– جایگاه زن در جامعه اسلامی، تاثیر جوامع غربی و تعاملات بینالمللی
– فمینیسمِ فراگیر، رویکردها و تاثیر آن بر نقشهای زنان
در یک شمای کلی میتوان گفت: انجیاُهای زنان سبب میشود تا نوای ریتمیک فعالیت زنان به گونه ای گسترده مانع از تک محوری سیاسی-آکادمیک که در فضای مطالبات زنان است،شود. بر این اساس یکی از اصولیترین هدفها در انجیاُهای زنان ظهور و بروز موضعگرایی از این سازمان ها است. هدف سازمان موضع را تعیین میکند. موضع همان چیزی است که فضای محافظه کار و سیاست زده آن را برنمیتابد. موضع کمک میکند هدف سازمان استمرار یافته و با پافشاری برآن به نتیجه تکیه کند. سازمانهای مردم نهاد زنان در ایران به فضایی محافظهکار نیاز ندارد. سازمانهای مردمنهاد زنان با تعیین هدف و اعلام موضع و با همراهی و مشارکت اجتماعی زنان در اقشار و طبقات مختلف میتواند به دستی قدرتمند برای دستیازی به اهداف و توانمند سازی اجتماعی زنان جامعه تبدیل شود.
در این میان آنچه به وضوح در فضای کنونی مشهود است شامل جبرگرایی موجود در رویکرد فضای آکادمیک به زن و آسیبهای وی در جامعه است. البته میتوان گفت: این جبرگرایی ناشی از نوعی فشار است. این فشار میتوان زاییدهی مزاج شخصی تا یک جناح سیاسی باشد. در این مسیر، مطالبات زنان وجههای شعاری و دستنیافتنی به خود میگیرد. بر همینمبنا شاید بتوان گفت که حتی مسایل علمی و تخصصی زنان سالها در نقطهای متوقف خواهد شد و گاها رشد و توسعه در نطفه دستخوش خفقان میشود؛ اما دترمینیسم موجود در فضای آکادمیک با تخصیص رویکردهای متفاوت به هر یک از سازمانهای مردمنهاد زنان در سطح جامعه قابلیت ارتفاع دارد. امروز سازمانهای مردمنهاد زنان با اهداف خاصی که در ذیل تخصیص سازمان تشریح میشود، میتواند خیل عظیمی از زنان و نیروها را در خود با تخصصها و مهارتهای گوناگون جای دهد. بدین ترتیب جبرگرایی و دترمینیسم حوزه زنان نمود کمتری مییابد و با مشارکت بیشتر زنان از قشرهای مختلف جامعه رنگ میبازد و مطالبات زنان ملموستر خواهد خواهد بود
ارجاعات
– ابوت، پاملا و والاس، کلر، جامعهشناسی زنان، (۲۰۰۱)- ترجمه منیژه نجم عراقی، نشر نی، ۱۳۸۰.
– بابامرادی، سهیلا، آسیبشناسی سازمانهای غیردولتی در- ایران، فصلنامه آوا، شماره ۴، ۱۳۸۲.
– بیرجندی، ستاره، سازمانهای غیردولتی و تجهیز منابع در- ایران، فصلنامه آوا، جلد اوّل، ۱۳۸۰.
– سعیدی، محمدرضا، درآمدی برمشارکت مردمی و سازمانهای- غیردولتی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علومانسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۸۲.
– Riddell-Dixon, Elizabeth, Canada and the Beijing Conference on Women: Governmental Politics and NGO Participation, UBC Press, 2002.
– Ebrahim, A. (2003) Accountability in practice: Mechanisms for NGOs. “World Development.” 31(5), pp.813-829.
[۱] . Non Governmental Organization (NGO)
[۲] . QUANGOs
[۳] . PVO
[۴] . PDO
[۵] . Women NGOs
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.