خبرنگاران ایران-نیکی آزاد
آیا روزنامهها، وب سایتها و به طور کل رسانههایی را که در خدمت قدرت و ایدئولوژی حاکم هستند و بدون رعایت هیچ اصل حرفهای و حتی انسانی در کشورهایی با حکومت های توتالیتر به امر اطلاع رسانی مشغولند میتوان رسانه نامید. یا آنها را تنها باید نهادهایی وابسته به قدرت موجود دانست که پشت نام رسانه پنهان شدهاند؟
این رسانهها که بخشی از وظیفهشان اقناع افکار عمومی با استفاده از هر وسیلهای است، معمولا توسط نزدیکان به قدرت اداره میشوند و ترویج «نفرت» و «کینه پراکنی» هدف اصلیشان است. امروزرسانههای کینه پراکن و مرگ آفرین واژهای است عمومی که سازمانهای مدافع حقوق بشر برای نامیدن این ارگانها که پشت نام رسانهها پنهان میشوند تا اعمالشان را توجیه کنند به کار میگیرند.
این روزها رسانهها و وب سایت های خبری با توجه به توسعه تکنولوژی در حکومت جمهوری اسلامی نیز تعداد پرشماری پیدا کردهاند و یکی از اهداف اصلی شان به جز اقناع افکار عمومی با استفاده از هر وسیلهای از جمله گزارشهای جانبدارانه و سراسر دروغ، پرونده سازی برای روزنامه نگاران و فعالان مدنی و تشویق کردن نهادهای امنیتی و قضایی برای برخورد و بازداشت این افراد است. یعنی این نهادها که خود را پشت نام رسانه پنهان کردهاند در حالی که از حمایت های وسیع مادی و معنوی دستگاههای امنیتی و نظامی برخوردارند، بدون کوچکترین اخلاق حرفهای به تهمت زدن به افراد وگاه سازمانها و نهادها مشغولند و برای آنها پرونده سازی میکنند. برنامههایی در قالب گزارش، مصاحبه و خبر به دور از موازین اخلاقی و حرفهای و در جهت آسیب زدن به افراد از جمله تولیدات این رسانه هاست.
گاهی برنامه سازان این نهادها با دستور مستقیم نهادهای امنیتی به عنوان بازوی اجرایی به برنامه سازی دست میزنند که نمونه بارز آن را میتوان برنامه خبری «بیست و سی» صدا و سیمای جمهوری اسلامی دانست که متناسب با مسائل روز و به دستور نهادهای امنیتی به تولید گزارش میپردازد. اما این تنها برنامه بیست وسی سیما نیست که چنین اهدافی را دنبال میکند و خبرگزاریهای مختلف همچون فارس نیوز و تسنیم وابسته به سپاه پاسداران و دیگر وب سایت های خبری نیز فعالیت هایی مشابه دارند. برخی از روزنامهها نیز جز همین رسانههای نفرت آفرین قلمداد میشوند روزنامه کیهان نمونه قدیمیتر و روزنامه وطن امروز، جوان و .. از دیگر روزنامه های وابسته به نهادهای امنیتی و نظامی هستند.
در این گزارش در جهت روشنتر کردن افکار عمومی و با بررسی نمونهای برخی از فعالیتهای جانبدارانه این نهادهای وابسته به قدرت بیشتر با روشهای آنها برای پرونده سازی فعالان رسانهای و روزنامه نگاران آشنا وبه ابعاد مختلف فعالیت این نهادهای در خدمت قدرت که تنها نام رسانه را به یدک میکشند میپردازیم. بدیهی است فهرست و بررسی همه این رسانه ها در این یادداشت نمی گنجد.
رسانههای نفرت پراکن و گزارشهایی علیه روزنامه نگاران و فعالان مدنی
۲۰:۳۰ (اخبار بیستوسی) یک بخش خبری کوتاه در حدود سی دقیقهاست که در ساعت ۲۰:۳۰ روزهای غیرتعطیل از شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشود. بیست و سی توسط واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که تحت نظارت معاون سیاسی این سازمان است، تولید میشود. بیست و سی تقریباً تنها بخش خبری در صدا و سیما است که به موضع گیری در قبال مسائل سیاسی از جمله مسائل حزبی و جناحی میپردازد. این بخش خبری درباره مسائل روز موضع گیریهای غیر بیطرفانه دارد و گفته میشود برخی گزارش های آن به دستور مستقیم نهادهای امنیتی از جمله وزارت اطلاعات ایران تولید و پخش میشوند. در همین برنامه بارها فعالان مدنی و اجتماعی و روزنامه نگاران مورد حمله قرار گرفته و برای آنها پرونده سازی شده است که آخرین نمونه آن را میتوان پرونده سازی برای مسیح علینژاد، روزنامه نگار دانست. پیش از این نیز بارها در همین رسانهها علیه دیگر روزنامه نگاران و فعالان مدنی به ویژه بسیاری از روزنامه نگاران رسانههای فارسی زبان خارج از کشور از جمله بیبی سی، رادیو فردا و دیگر رسانهها خبر سازیهای مشابهی انجام شده بود. این خبر سازیها با تهمت و افترا و به دور از موازین اخلاقی وگاه پرونده سازیهایی کاملا اخلاقی انجام میشود.
این بخش خبری همواره مورد نقدهای فراوان گروهها و چهرههای مختلف اجتماعی و سیاسی واقع شده است. به طوری که در جریان راهپیمایی روز قدس سال ۱۳۸۸، طرفداران جنبش سبز علیه این برنامه شعار دادند.
در سال های اخیر به ویژه بعد ازحوادث انتخابات سال ۸۸ همین رسانه ها و ازجمله وب سایت های خبری وابسته به جریان نفرت پراکن هر وقت روزنامه نگاری یا فعالی بازداشت شده است در جهت پرونده سازی بیشتر برای آن روزنامه نگار اقدام کرده و عکسهای خصوصی فیس بوک آن روزنامه نگار یا فعال مدنی را منتشر و در پرونده سازی برای زندانی که هنوز اتهاماتش مشخص نیست کوشیدهاند. صبا آذر پیک، روزنامه نگاری که بعد از سه ماه بازداشت به تازگی اززندان آزاد شده است آخرین نمونهای است که این رسانهها بعد از بازداشتش تلاش کردند برای او پرونده سازی کنند. همه این فعالیتها پشت نام فعالیت رسانهای پنهان می شد.
نفرت پراکنی علیه جریانهای موثر اجتماعی و خبری
این برنامه خبری صدا و سیما و تعدادی دیگر از وب سایتهای همسو با همین جریان همواره متناسب با اقدامات اثر گذار فعالان مدنی، اجتماعی و روزنامه نگاران اقدام به تولید برنامههایی مخرب میکنند. برنامههایی کهگاه در جهت ترغیب دستگاههای قضایی برای برخورد و بازداشت با خبرنگاران تهیه میشوند.
در روزهای گذشته بارها برنامه خبری بیست و سی سعی کرده است در جهت تخریب صفحهای فیس بوکی که توسط مسیح علینژاد، راه اندازی شده وصفحه آزادیهای یواشکی نام دارد و برای اعتراض به حجاب اجباری راه اندازی شده، برنامههایی را پخش و بر افکار عمومی اثر بگذارد. ابتدا این برنامه با هدف تخریب و تهمت زدن به این روزنامه نگار شروع شد و در روزهای اخیر به پخش گزارشهایی با هدف ترویج حجاب اسلامی منتهی شده است.
اما با این همه این برنامهها که معمولا در قالب گزارش و خبر پخش میشوند با ادبیاتی جانبدارانه و به دور از رعایت اصول حرفهای تولید میشوند. تخریب چهرههای رسانهای ایرانی در خارج از کشور یکی از اهداف برنامه سازان این نهادهای به اصطلاح رسانهای است.
اما این تنها سوژه مورد توجه این رسانهها در مدت اخیر و تنها رسانهای نبوده است که علیه روزنامه نگاران و فعالان مدنی پرونده سازی کرده است. چندی پیش و هنگامی که تعدادی از فعالان جنبش زنان و روزنامه نگاران تصمیم گرفتند در اعتراض به ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها مقابل استادیوم حاضر شوند و اعتراض کنند همین رسانههای نفرت آفرین در جهت پرونده سازی برای این افراد اقدام کرده و هر روز با انتشار خبری سعی در پرونده سازی و تشویق نیروهای امنیتی و قضایی برای برخورد با این افراد کردند. آنها با انتشار خبرهایی سلسلهای با تیتر “ماجرای «زنان» ایرانی و حضور در سالن والیبال/ ۳ سکانس کوتاه از یک سناریوی چند خطی” اغلب حاضران مقابل استادیوم را از فعالان فتنه ۸۸ و اغتشاشگر خواندند.
سایت مشرق نیوز و مرصاد هم در این باره بیکار ننشستند و علیه فعالان جامعه مدنی، زنان وروزنامه نگاران دست به تخریب زدند.
خبرگزاری فارس در حال حاضر به چهار زبان فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی منتشر میشود. بودجه فارس، از طریق کمکهای فرهنگی سپاه پاسداران تامین میشود و با توجه به محرمانه تلقی شدن جزییات بودجه دستگاههای نظامی در ایران، تا مدتها وابستگی فارس به بودجه سپاه، خبری غیررسمی تلقی میشد، اما در ژوئن سال ۲۰۰۸ سایت «تابناک» (وابسته به محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه) در گزارشی رسماً این خبر را مورد تایید قرار داد. حمیدرضا مقدم فر معاون فرهنگی سپاه، مدتها یکی از مدیران خبرگزاری فارس بوده است. در دوره مدیریت او که در اوج درگیریهای سال ۸۸ در ایران بود خبرگزاری فارس بیشترین خبرهای نفرت پراکن را در جامعه نشر و گسترش میداد.
سایت بولتن نیوز را نیز تعدادی از افراد مطلع، یکی از وب سایتهای تحت نظارت وزارت اطلاعات ایران قلمداد می کنند.
اما این تنها خبرگزاری فارس نیست که با حمایت سپاه پاسدارن و در قالب نهادی رسانهای به پرونده سازی و نفرت پراکنی مشغول است. خبرگزاری تسنیم نیز یکی از خبرگزاریهای وابسته به سپاه پاسدارن شناخته میشود که با امکانات وسیع این نهاد نظامی اقداماتی مشابه خبرگزاری فارس انجام میدهد. تعداد زیادی سایت خبری نیز نزدیک به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی این روزها در همین راستا قدم بر میدارند و پشت نام رسانه به نفرت پراکنی و کین ورزی مشغولند.
مشرق نیوز یکی از این سایت های خبری است که در صفحه اصلیاش توضیحی درباره خود نداده و با ادبیاتی جانبدارانه و در حالی که بخشی را با عنوان جنگ نرم نیز در بخشهای مختلف خبریاش گنجانده نیز از جمله رسانههای وابسته به جریان های امنیتی تلقی و همواره در جهت نفرت پراکنی گام بر میدارد.
مرصاد نیوز یکی دیگر از خبرگزاریهای وابسته به نهادهای امنیتی است که در جهت تخریب فعالان و روزنامه نگاران و ترویج نفرت در جامعه گام بر میدارد. در قسمت درباره ما این سایت تنها با این کلمات روبرو میشوید «به زودی اطلاعاتی» خواهید داشت.
ادبیات جانبدارانه رسانههای وابسته به قدرت
در این بخش با ارائه چند نمونه از گزارشهای جانبدارانه رسانههای کین آفرین تلاش میکنیم بیشتر با ویژگیهای گزارشهای این رس انهها آشنا شویم.
نمونهای از گزارش پخش شده توسط بیست و سی درباره حجاب و با ادبیاتی جانبدارانه ۲۱ تیر ماه سال جاری توسط گزارشگر این بخش خبری این گونه آغاز میشود خانمی که چادر به سر دارد میگوید: «پوشش هر کس هویتش را نشان میدهد.» بلافاصله اما گزارشگر با بیان اینکه عدهای اما سبک و سیاقی دیگری دارند. با نشان دادن دخترانی که پوشش مانتو و روسری دارند و بخشی از موهایشان مشخص است میگوید بهتر است از خود این افراد دلیل انتخاب نوع پوشششان را بپرسیم. در ادامه گزارشگر به سراغ این دختران به قول خودش بدحجاب میرود و دخترانی را نشان میدهد که حاضر به مصاحبه با مجری سیما نمیشوند و برخی دیگر هم که ابراز نظر میکنند به قول خانم گزارشگر استدلالهای «مخصوصی» دارند. مانند این اظهار نظر: «حجاب اگر از درون باشد آدم راحتتر است.»
گزارش با این اظهار نظر گزارشگر ادامه پیدا میکند: «عدهای اما بدون اطلاع یا اطلاعات کاملا غلط جواب میدهند.» این موضع گیری جانبدارانه خیلی واضح نشان میدهد که گزارشگر بدون اعتقاد به اصل بیطرفی و برای بد جلوه دادن نظراتی که به نفع او و ارگانش نیست سراغ بقیه مصاحبه شوندگانش میرود و قبل از صحبت با این افراد اظهارات آنها را از پیش «کاملا غلط» میداند. مصاحبه شوندگان با عقیده متفاوت با گزارشگر که بیش از دو نفر نیستند با ادبیاتی کاملا معمولی دلیلی برای داشتن حجاب نمیبینند.
در ادامه گزارشگر در جهت کوباندن همین دو نظر مخالف که با عنوان «کاملا غلط» هم در گزارشش توصیف شده دلایل بدحجابی را جلب توجه، ماهواره و خانوادههای بدون تربیت صحیح و… میداند و از زبان دیگرانی که به نظر او اکثریت جامعهاند و حجاب کامل را انتخاب کردهاند و استدلالهای «تفکر برانگیزی» دارند گزارشش را ادامه میدهد.
یعنی گزارشگر در جای جای گزارشش با جانبداری و ادبیاتی قطعی و تحکمی درباره موضوعی اجتماعی مانند حجاب حکم صادر میکند وبرای مصاحبه شوندگان و مخاطبان برنامهاش بدون اینکه حرمت و آگاهی قائل شود نسخه صادر میکند. گزارشگر در ادامه با نشان دادن تعدادی از رسانههای جهانی از «پرچم آزادی یواشکی» نام میبرد و لوگوی صفحه آزادیهای یواشکی را نشان میدهد و نتیجه میگیرد که این جریانها اصلا موفق نیستند.
اما درباره مورد دیگر یعنی فعالیت تعدادی از فعالان جنبش زنان و فعالان مدنی برای ورود به ورزشگاه نیز سایتهای خبری و خبرگزاریهای همین جریان با گزارشهای جانبدارانه دیگری سعی در تحریف واقعیت کردند. مشرق نیوز با تیتر گردانندگان تجمع چه کسانی بودند نوشت: «شاید جالب باشد که بدانید لیدرهای اصلی این تجمع چند نفره از فعالان سیاسی و علاقهمندان به این حوزه هستند! چه آنکه؛ هویت اصلی این افراد ماهیت اهدافشان را بیش از پیش نمایان میکند.» در ادامه گزارشگر با ذکر نام و عکس شرکت کنندگان این تجمع اعتراضی و ذکر پروندههای سیاسی و محکومیت این افراد سعی میکند نهادهای امنیتی را برای برخورد با این افراد ترغیب کند.
در خبرهای منتشر شده توسط خبرگزاری فارس این فعالان به عنوان چهرههایی که با بیگانگان ارتباط دارند معرفی شدند. اتهاماتی که تنها میتواند از سوی نهادهای امنیتی و قضایی آن هم با ادله محکم ارائه شود، این بار اما پشت نام نهادی رسانهای عنوان میشد. نهادهایی که هدفی جز نفرت پراکنی و کین آفرینی ندارند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
نمی دونم چرا وقتی صحبت از نظام ها،سازمان ها و نهاد هایی که مضر برای کشوراند میشه، هیچوقت نامی از اینگلیس و وابسته هایش برده نمیشه. مثلا چرا هیچوقت از گزارش هایی که گاها(نسبتا زیاد) سراسر دروغ هستند و توسط (bbc)پخش میشن و یا یک جانبه نگری هایش و یا تناقضات میان برخی اخبارش و یا… انتقادی نمی شه؟ همین طور (من و تو) همین طور (voa) و…
چرا یادمون میره مسبب تمام بدبختی های این مملکت زیر سر اینگلیسه؟
اگر بر حسب اولویت هم باشه،اول باید تا جایی که میشه بریتانیا و دیگر رفقایش رو حسابی کوبید و بعد برسیم به ۲۰:۳۰ و مشرق و…
بیایید واقع نگر باشیم.
دوشنبه, ۲۴ام شهریور, ۱۳۹۳
بازداشت گسترده کردها پس از کشتار ارمنیان قره باغ نگران کننده هست.
شوروی که تجزیه شد با کشتار ارمنیها کشوری همنام با آذربایجان ایران تشکیل شد چرا. شاید برای الحاق آذربایجان ایران. آمریکا و اسراییل برای دستگیری رهبران کرد، جایزه تعیین کردن. اسراییل، داعش را توسط ترکیه ساخت تا کردها را نابود کند و مزاحمی برای اسراییل بزرگ از نیل تا فرات نماند. دولت ایران، دولتی پان ترک و آنوسی هست. کردها و عربها رو مزاحم منافع ترکها میبیند ایا فردا شاهد کشتار کردها و کوچاندن ترکها به مناطق کردنشین و تصاحب املاک آنان خواهیم بود. وضعیت نگران کننده هست. اگر وهابیون ترکیه وارد تبریز بشن قطعا کردهای ارومیه را کشته و به کردستان ایران نیز خواهند آمد. این سناریو بسیار محتمل هست و بعید هم نیست. هدف تشکیل آذربایجان بزرگ است. داعش ترکیه به یمن نیز گسیل شده پس ابتدا بایستی فعالان مدنی سرکوب و مردم بومی بعداً سرکوب کردند.
پنجشنبه, ۲۶ام فروردین, ۱۴۰۰
بازداشت گسترده کردها پس از کشتار ارمنیان قره باغ نگران کننده هست.ccc
شوروی که تجزیه شد با کشتار ارمنیها کشوری همنام با آذربایجان ایران تشکیل شد چرا. شاید برای الحاق آذربایجان ایران. آمریکا و اسراییل برای دستگیری رهبران کرد، جایزه تعیین کردن. اسراییل، داعش را توسط ترکیه ساخت تا کردها را نابود کند و مزاحمی برای اسراییل بزرگ از نیل تا فرات نماند. دولت ایران، دولتی پان ترک و آنوسی هست. کردها و عربها رو مزاحم منافع ترکها میبیند ایا فردا شاهد کشتار کردها و کوچاندن ترکها به مناطق کردنشین و تصاحب املاک آنان خواهیم بود. وضعیت نگران کننده هست. اگر وهابیون ترکیه وارد تبریز بشن قطعا کردهای ارومیه را کشته و به کردستان ایران نیز خواهند آمد. این سناریو بسیار محتمل هست و بعید هم نیست. هدف تشکیل آذربایجان بزرگ است. داعش ترکیه به یمن نیز گسیل شده پس ابتدا بایستی فعالان مدنی سرکوب و مردم بومی بعداً سرکوب کردند.
پنجشنبه, ۲۶ام فروردین, ۱۴۰۰