چندی پیش روزنامه قانون گزارش میدانی را منتشر کرد که در آن به بی تفاوتی مردم نسبت به جوان حادثه دیده ای پرداخته شده بود. دکتر نورایمان قهاری، دکتر روان شناس توضیحی را در باره ی این پدیده در صفحه ی فیسبوک خود نوشته است که در این سایت منتشر میشود.
Tehran-ghanoon_0 که بی شک این اتفاق ناگوار را می توان از زوایا و ابعاد متفاوت بررسی کرد. اول بگویم که من شخصا حکومت سرمایه داری اسلامی ایران را، مسئول وضعیت فرهنگی، اقتصادی، درمانی، اجتماعی، روانی و..کنونی در ایران میدانم. بعد از سی و چند سال سرکوب و دخالت بیمارگونۀ روزانه در خورد و خوراک و نوع پوشاک و تحصیل و ازدواج و بارداری و زایمان و شادی و عزا و هزار و یک مسئلۀ کوچک و بزرگ شخصی مردم، مردم ایران به تنگ آمده اند. مردم ما خسته اند، مردم عاصی اند، مردم ما گرفتارند، مردم ما نمی خواهند خود را درگیر وضعیتی کنند که برایشان مشکل بیشتری در زندگی بوجود آید….. همۀ این ها درست است، و همزمان، این “بی تفاوتی” و گذشتن از کنار کسی که به کمک احتیاج دارد پدیده ایی نیست که تنها مختص مردم ایران باشد. آنچه حیرت آور و به شدت نگران کننده است این است که در ایران، نهادهایی که مسئول تامین امنیت جانی مردمند خود بی تفاوت و بی مسئولیت به نیاز آنان عمل می کنند، و از آنجایی که این بی مسئولیتی و بی تفاوتی از صدر حکومت به پائین منتقل می شود، هیچکس نیست تا به چرخۀ بی تفاوتی پایان دهد و به داد مردم برسد.
به مردم که برگردیم، روانشناسان اجتماعی این رفتار بی تفاوت شاهدان ِ یک حادثه را با پدیده ای به نام ” تاثیر ناظران” توضیح داده اند. پدیدۀ ” تاثیر ناظران” زمانی رخ می دهد که حضور دیگران در صحنه وقوع یک حادثه مانع مداخله فرد در آن وضعیت اضطراری می شود. روانشناسان اجتماعی، لاتانه و دارلی، این پدیده را پس از وقوع قتل زنی ۲۸ ساله، به نام کیتی جنوویز، در سال ۱۹۶۴ به عموم معرفی کردند. این قتل در یکی از محلات نیویورک اتفاق افتاد. در طی این واقعه، قاتل و تجاوزگر کیتی جنوویز را با سه ضربۀ چاقو به قتل رساند. این حمله حداقل ۳۰ دقیقه بطول انجامید و در تمام این مدت، کیتی جنوویز برای کمک فریاد میزد. قاتل پس از اینکه متوجه می شود یکی از همسایه ها او را دیده است، پا به فرار گذاشته، اما ده دقیقه بعد برمیگردد و کارش را تمام میکند. این واقعه جلوی آپارتمان قربانی و درحالی بوقوع پیوست که همسایگان شاهد این حادثه بودند، اما هیچکدام برای نجات او مستقیما یا از راه تماس با پلیس اقدامی انجام ندادند.لاتانه و دارلی پس از انجام یک سری تحقیقات، نتیجه گیری کردند که “تاثیر ناظران” به “پخش شدن” مسئولیت و “نفوذ اجتماعی” بر روی فرد می انجامد. بدین معنی که احتمال مداخلۀ تماشاچیان در یک وضعیت اضطراری وقتی بیشتر است که تعداد شاهدان کم بوده یا هیچ شاهد دیگری وجود نداشته باشد. یا می شود گفت، در مواقع اضطراری، هنگامی که مردم بر این باورند که افراد دیگری در اطراف آنها هستند، کمتر یا آهسته تر برای کمک به قربانی دست بعمل می زنند، زیرا باور دارند که شخص دیگری این مسئولیت را بعهده خواهد گرفت. مضاف بر این، افراد برای تعیین چگونگی عملکرد خود معمولا به رفتار اطرافیان نگاه می کنند (نفوذ اجتماعی) زیرا افراد معمولا نمی خواهند به کاری دست بزنند که آنها را از بقیۀ جمعیت متمایز کند.در مورد قتل کیتی جنوویز، هر یک از همسایگان با دیدن بی عملی همسایۀ دیگر اینطور نتیجه گیری کرده بود که کمک خودش مورد نیاز نیست. تحقیقات همچنین نشان داده اند که “هویت جمعی” از دیگر مقولاتی است که بر روی رفتارکمک رسانی به هنگام وقوع یک حادثه تاثیر می گذارد، یعنی هنگامی که “هویت مشترک” یک گروه برجسته است، درد و رنج یکی از اعضای گروه می تواند به طور مستقیم بر روی آن گروه تاثیرگذارد. به خاطر این هویت مشترک، که به آن “ادغام خود و دیگری” می گویند، ناظران قادر به همدردی با عضوی از گروه، که به درد آمده، هستند.
برای ادارۀ موثر پی آمدهای چنین پدیده و ترویج قبول مسئولیت برای نجات دیگری در موقعیت های اضطراری، لازم است قوانین دولتی حقوق ناظران را تضمین کنند. در واقع شناسایی و درک چنین پدیده ای به برخی دولت ها کمک کرده است که برای تشویق مردم برای کمک رسانی به دیگران در مواقع اضطراری قوانینی در نظر بگیرند، بدین معنی که اگر ناظری دست بعمل خیرخواهانه درکمک به دیگری زد از مجازات و تنبیه بوسیله دولت و مامورینش نترسد. در بر خی جوامع، نه تنها امداد رسانی به دیگران، مخصوصا در مورد تجاوز جنسی، قانون محسوب می شود، بلکه اگر فردی برای امداد به دیگری عملی انجام دهد که نهایتا اثرات منفی در بر داشته باشد، امدادگر از مجازات قانونی در امان است. در ایران اما، برای نمونه، می توان از دستگیری امدادگران در زلزله آذربایجان یاد کرد، که پیام هولناک مجازات در ازای کمک رسانی را به عمق جامعه فرستاد.
من به این حکومت هیچگونه امیدی ندارم که بتواند نیازهای مردم ایران را برآورده کند. حکومت اسلامی نشان داده است که برای مردم ایران ارزشی قائل نیست، نه جان و نه روان و نه مالشان. نه خودش به فکرمردم است و نه می خواهد که مردم به فکر مردم باشند. اساسا کارش اشاعه ترس و تفرقه افکنی و ایجاد گسست در جامعه است زیرا می داند که نزدیکی و اتحاد مردم با یکدیگر یعنی مرگ او. پس شاید بتوان روی مسئولیت فردی متمرکز شد. مسئولیت فردی به هنگامی که یک قربانی تنها امیدش برای زنده ماندن یاری رسانی ما است. من با سرزنش مردمی که در حال دست و پا زدن هستند موافق نیستم. شاید اگر درک کنیم که بی عملی در زمان وقوع موقعیتی اضطراری لزوما به معنی بی تفاوتی نیست و شاید اگر منتظر نباشیم تا دیگری مسئولیت کمک به یک قربانی را به عهده بگیرد، شاید اگر یکی از ما دست به عملی مثبت برای کمک به دیگری بزنیم دیگران نیز به کمک بیایند، و شاید بتوان با بی تفاوتی و ترس و گسست در میان افراد جامعه جنگید.
مردم ما امروزعاصی اند، مردم ما امروز خسته اند، مردم ما امروز بیش از این گرفتاری نمی خواهند، اما همین مردم خسته فردا جامعه را زیر و رو خواهند کرد.

گزارش روزنامه قانون را می توان در این لینک خواند:

https://tavaana.org/fa/content/%C2%AB%D8%A8%D9%8A-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%D9%8A%D8%AA%D8%AE%D8%AA

فیلمی در ارتباط با همین موضوع:

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com