«ادنا پونتلیه نمیتوانست بگوید چرا وقتی دلش میخواست با رابرت به ساحل برود، در وهله اول میبایست نپذیرد، و در وهله دوم با فرمانبرداری از یکی از دو غریزه متضادی که او را به این کار وا میداشتند تبعیت کند.» داستان کیت شوپن صد و پانزده سال پیش نوشته شده اما برخی از دغدغههای قهرمان زن داستان همچنان تازگی دارد: زنی جوان رفته رفته نسبت به تعریف و انتظارات جامعهاش از «زنانگی» دچار تردید میشود؛ زنی که روابط حاکم دور و برش را درک نمیکند، دچار آشفتگی و تردید میشود و آنگاه تلاش میکند تا جایگاه خود را به عنوان یک زن پیدا کند. تلاشی که ممکن است برای او هزینه گزافی به به بار آورد.
داستان «جان ِ یکه و تنها» از کیت شوپن را بخوانید
http://zannegaar.net/content/428
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.