اقدام مشترک سیاهپوشان علیه «برنامه اقدام مشترک»!
سرانجام پس از حدود یک ماه اما و اگر و چانهزنی روز گذشته توافقنامه ژنو موسوم به « برنامه اقدام مشترک» اجرایی شد. بر اساس تاییدیه آژانس بینالمللی انرژی اتمی ظهر دیروز غنی سازی ۲۰ درصدی ایران متوقف شد. در مقابل طرفهای غربی هم متعهد به آزاد سازی بخشی از داراییهای بلوکه شده ایران و رفع بخشی از تحریمها بر اساس این برنامه شدند.
طی یک ماه گذشته صهیونیستها و دیگر مخالفان رادیکال نظام جمهوری اسلامی در اوج عصبانیت از مذاکرات ژنو، توافق هسته ای و اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک را بزرگترین پیروزی سیاسی تهران دانستهاند و روز ۲۰ ژانویه را روز سیاه شکست دیپلماسی خود نام گذاشته اند. همزمان در تهران، منتقدان رادیکال داخلی هم دراقدامی پیشدستانه و عجیب واکنشی مشابه و حتی داغ تربه این روز از خود بروز دادند.
ساعاتی پیش از آغاز اجرای این توافق و درعصر روز ولادت پیامبر اکرم، تحریریه یکی از روزنامههای ارگان مخالفان رادیکال و تندروی دولت یازدهم بر صفحه اول روزنامه خود جامه سیاه پوشاند و آن را با تیتر «هولوکاست هستهای» راهی چاپخانه کرد تا صبح روز ۳۰ دی ماه و نیمه ربیع الاول را برای همفکران خود عزای عمومی اعلام کند. انگار که در اقدامی مشترک همه مخالفان داخلی و خارجی «برنامه اقدام مشترک» در سراسر جهان در یک روز با هم متحد شدند.
نویسنده منتقد که از قضا طیف خاصی ازفعالان سیاسی کشور را نمایندگی میکند، در توجیه عزاداری و سیاهپوشی این روزنامه وطنی، عافیت طلبانه مجموعه ای از دادهها و ستاندهها را روی میز گذاشته و با نادیده گرفتن حجم قابل توجهی از ستاندهها و چشم پوشی از طیفی از اقتضائات و متغیرهای موثر، چرتکه به دست گرفته ادعا کرده که در این معادله و معامله طرف ایرانی مغبون شده است. برای رسیدن به آنچه که منتقدان در مجادلات خود علیه توافق ژنو نادیده میگیرند چاره آن است که حداقل هشت ماه به عقب بازگردیم و بار دیگر پیام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را مرور کنیم.
تردیدی نیست که انتخابات ۲۴ خرداد از میانه راه به رفراندمی ناخوانده برای چگونگی مواجهه ایران با پرونده هستهای بدل شد. این تغییر در ماهیت به خصوص از روزی قطعی شد که از یک سو رقبای انتخابات نهایی شدند و از سوی دیگر سمت و سوی مطالبات واقعی مردم نیز مشخص شد. این دو مولفه دست به دست هم داد تا پس ازمناظره ها، انتخابات به رقابت طیفی از گفتمانها در قبال پرونده هسته ای بدل گردد. اگرچه همه رقبای حاضر در انتخابات بر حق مسلم بودن انرژی هسته ای تاکید داشتند، اما شکل گیری رقابت اصلی میان دو گفتمان واقع در دو سر این طیف از جایی کلید خورد که کاندیداها در مباحث کلامی و برنامههای کاری خود، نسبت فعالیتهای هستهای با معیشت مردم و اقتصاد کلان کشور را به ناچار برای مخاطب بازگو کردند. یکی بر شعارهای هشت سال گذشته که منجر به انواع قطعنامه و تحریم شد پای فشرد و دیگری گفت هم چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد و هم چرخ اقتصاد. مردم هم از بین همه روایتها انتخاب کردند. در آن انتخابات نماینده منتقدان سیاهپوش کنونی کمتر از ۱۰ درصد آرا را به دست آورد و رئیس جمهور کنونی که بر مذاکره برد-برد تاکید داشت، با کسب بیش از ۵۰ درصد آرا انتخاب شد. مردم به صراحت اعلام کردند میخواهند زندگی کنند و انرژی هسته ای را با هزینه ای کمتر و دور از تحریم و جنگ به دست آورند.
توافقی که از روز گذشته اجرا شد در حقیقت حاصل توافق ۵۱ درصدی مردم در روز ۲۴خرداد بود. اکثریت مردم در آن روز موافقت کردند که با انصراف موقتی از غنی سازی ۲۰ درصدی آرامش اقتصادی، اخلاقی اجتماعی خود را بازیابند. در طول چند سال گذشته مذاکرات شعاری و بی نتیجه دوستان عزادار از استانبول و بغداد تا مسکو و آلماتی، قطعنامههای بی رحمانه غربیها علیه مردم ایران و بی عملی و سوء مدیریت دولت نورچشمی، دست به دست هم داده بود تا تورم بی سابقه از سر و کول معیشت مردم بالا برود و بحران اقتصادی، حتی انسجام و حیات اجتماعی ملت را تهدید میکرد.
شاید اگر منتقدان توافق ژنو چند متغییر ساده از این دست و از جنس مطالبات و حقوق مسلم مردم را در محاسبات عددی خود در کنار حق مسلم هسته ای وارد میکردند به نتیجه ای واقع بینانه تر از هولوکاست هسته ای دست مییافتند. در واقع اگر هم هولوکاستی اتفاق افتاده باشد، زمانی اتفاق افتاد که حضور دو تفکر رادیکال در دو سوی میز مذاکره و در طول چهار سال گذشته کار را نه برای دولتها که برای ملت سخت کرد. در همه این فرصتهای از دست رفته مذاکرات باخت – باخت کار را به جایی رساند که به بهانه تحریم، داروهای حیاتی از بیماران صعب العلاج کشور دریغ شد. جلوی واردات بنزین سالم و استاندارد به کشور گرفته شد تا شهروندان ایرانی با استنشاق انواع آلایندههای سمی ترکیبی من درآوردی موسوم به بنزین پتروشیمی قدم به قدم به مرگ نزدیک تر شوند. در جبهه ای دیگر، این مسابقه دو سر باخت فرصت را برای جماعتی فراهم کرد تا به بهانه تحریمها از سخت شدن معاش و حیات مردم سوء استفاده نموده و فرصتهای تازه برای کاسبیهای میلیاردی خود فراهم کنند تا کاسبان تازه به دوران رسیده تحریم روز به روز فربه تر شوند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
بنده یکی از رزمندگان جنگ تحمیلی بوده ام که تمام طول جنگ در جبهه ها بوده ام وجانباز جنگ می باشم ولی متاسفم که خیانت پشت خیانت به جوانان مردم در همان زمان جنگ شروع و نوجوانان مردم با بی تدبیری کشته می شدند و فرماندهان بی تدبیر دوران جنگ اکنون به درجه های تیمساری خود افتخار میکنند پس از جنگ هم جریان هسته ای شروع که فقط روس های بی رحم سالهاست که خون ملت را با بی تدبیری عالی مقامان میمکند و پس از غارت شوروی تحریم ها وووووووووو
سه شنبه, ۱ام بهمن, ۱۳۹۲