رهبر جمهوری اسلامی اخیرا در دیدارش با تعدادی از افراد دست چین شده از آذربایجان غربی بار دیگر بر «مقابله با تهدیدات نرم افزاری دشمن» به عنوان ماموریت ویژه دستگاههای تبلیغاتی، رسانه ای، آموزشی و فعالان فضای مجازی تاکید کرد. یکی از حوزه های اصلی این «مقابله» صدا و سیمای جمهوری اسلامی است که رسما و عملا تحت کنترل انحصاری دستگاه ولایت و در راس اجرای وظیفه مورد اشاره خامنه ای قرار دارد.
مرکز پژوهشهای مجلس گزارش تفسیر لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ در حوزه رسانه و فضای مجازی را منتشر کرده و مشخص شده که صداوسیما حدود سی و پنج هزار میلیارد تومان در سال آینده از بودجه عمومی کشور اعتبار دریافت خواهد کرد. مبلغ هشت هزار میلیارد تومان نیز بهعنوان درآمد برای این نهاد در نظر گرفته شده است. مجموع اعتبارات صداوسیما چهل و شش درصد بیشتر از بودجه سال ۱۴۰۳ این نهاد است. این در حالی است که براساس نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در اوایل پاییز سال جاری تنها یازده و نیم درصد از مردم فیلمها و سریالهای تلویزیون را دنبال میکنند و مرجع خبری تنها دوازده و نیم درصدِ مردم صداوسیما است. با این حال بودجه عظیم صدا و سیما فقط بخشی از هزینه های نجومی برای مغزشویی مردم و تبلیغاتِ ایدئولوژیکِ دستگاه ولایت برای کنترل افکار عمومی در کشور است. بر این بودجه عظیم باید بودجه ارتش سایبری در فضای مجازی، نهادهای مختلف مذهبی، ارگان های سرکوب و سانسور فرهنگی و آموزشی و هزینه های فیلترینگ شبکه های اجتماعی را هم اضافه کنیم.
ناگفته روشن است وظیفه «مقابله» فقط با این ارگان های نام برده نیست، و فقط با سرکوب «نرم افزاری» گره ی فروبسته دستگاه ولایت در حوزه اندیشه، سیاست و ایدئولوژی باز نمی شود. بستن دهان ها، شکستن قلم ها و هزینه ی لشکر تعقیب و مراقبتِ دائمی حوزه های مختلف شکل گیری افکار «دژمن» و سرکوب دگراندیشان و منتقدان و معترضان هم که دائم از همه مجاری اجتماعی بیرون می زند، به «مقابله» ای «سخت افزاری» هم نیاز دارد که خود هزینه های نجومی مجزایی دارد. تازه فیلترینگ شبکه های اجتماعی و هزینه های انسداد سیاسی را نباید از قلم انداخت و باید بر این مجموعه اضافه کرد.
همه این هزینه ها در شرایطی که حقوق مزدبگیران بسختی کفاف هزینه های یک هفته را می دهد و پرداخت حقوق ها ماهها به تعویق می افتد و «ناترازی» های حوزه زیرساختی به فروپاشی اقتصادی شتاب داده، و به بودجه عمومی کشور تحمیل می شود تا منویات و افکار پوسیده و ارتجاعی رهبر خط اصلی حاکم بر سیاست، فرهنگ و ایدئولوژی و باورهای مردم باقی بماند و افکار عمومی تحت کنترل این خط قرار بگیرد. و شکّاکّیت، نقد و چرخش آزاد اطلاعات سرکوب شود.
از آنجا که چنین اهدافی در عصر شبکه های اجتماعی و چرخش آزاد اطلاعات صرفا با پول پاشی و حیف و میل اموال عمومی و سرکوب و بگیر و ببند تامین نمی شود، و حفظ وارونه گی نسبی میان منافع اجتماعی طبقات مختلف مردم و ایده ها و راهکارهای واقعی که آنها را نمایندگی و در میدان اقدام و عمل پیگیری می کنند به ابزارهایی به مراتب پیچیده تر و موسسات و نهادهایی با کارکردها و سازوکارهای دیگر نیاز دارد، خامنه ای با وجود صرف میلیاردها تومان هزینه از محل دارایی های کشور برای کنترل افکار عمومی در راستای سیاست های خود، همچنان از پیامدهای انزوای رشد یابنده سیاسی و عقیدتی و فرایند رو به رشد انحلال پایه اجتماعی دستگاه رهبری خود بیمناک است و درپیِ هر موج شکست مثل صفحه ی خرابی که سوزنش گیر کرده باشد همچنان بر «مقابله با تهدیدات نرم افزاری دشمن» تاکید و آن را تکرار می کند.
امّا از میدان بدر کردن ایده ها و راهکارها و اندیشه هایی که بر جدایی دین از دولت، آزادی اندیشه و بیان، تشکّل و تحزّب و حق تعیین سرنوشت مردم، دموکراسی و عدالتِ اجتماعی مبتنی است با هدف حفظ بنیان های اندیشه گی استبداد مذهبی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه، باور به رژیم اعدام و سرکوب و پذیرش فقر و گرسنگی به عنوان قضا و قدر، یک ماموریت اساسا ناممکن است. خامنه ای میلیاردها تومان سرمایه مردم را به خاطر یک ماموریت ناممکن برباد می دهد و جز مرگ و ویرانی و زمین سوخته چیزی باقی نمی گذارد.
چهارشنبه اول اسفند هزار و چهارصد و سه
مطالب قدیمی:
پنج حوزه مهم اعتراضات مردم: همزمانی های اعتراضی سازمان یافته گام اول در مسیر کاهش محدودیت ها
سایه ی وحشت بر فراز دانشگاه؛ خون مردم بر سنگفرش ناکارآمدیها
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.