آن چیز که «اُبژه» ی عشق من است، آنچه که وسوسه است و خواهش ِناب، در مادیّت ِکامل ِخود چگونه باید مهار شود، از آن ِمن شود؟ آن چیز که «چیز» نیست بلکه خود یک «انسان» است، اما دقیقاً تجسّم همان هستی ی بُت گونه‌ای است که من سالها در خواب دیده بودمش و در بیداری خیال ِتصاحبش را می پروردم: حال او آنجاست، در برابر من! چگونه او را صاحب شوم، مالک اش شوم؟ چرا گمان می‌برم نخستین مانع بزرگ برای تصرف و تصاحب این ابژه ی تمنا، آگاهی ی خود اوست؟ بدن اش را می خواهم، رام و دستاموز؛ اما نه خودآگاهی ی شورشگرش را!

. . . برای ادامهء مقاله و فایل پی دی اف (تبلت ـ آی پد ـ چاپ) اینجا کلیک کنید.

 

این مقاله نخستین بار در نشریهء سینما ـ چشم (شمارهء چهارم ویژهء اروتیسم، اسفند ۱۳۹۱) به چاپ رسید. از پرویز جاهد (سردبیر) برای اجازهء چاپ مجدد آن در اینجا تشکر می کنم.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com