دربارۀ توحش تشیع؟، آیا آسانتر است تشیع را از ایران اخراج کرد یا آن را اصلاح؟، اندکی تظلمخواهی مردمان ایران از ۴۵ سال حکومت توحش تشیع!
پرسش درست، خود میتواند کمک مؤثری کند در نجات مردمان عادی و معمولی ایران که در مواجهه با مشکلات ناشی از توحش و ضد زیستی هژمون جمعیتی و حکومتی تشیع هستند.
خلاصهوار میگویم دربارۀ توحش ناشی آیینهای دینی- و با توجه موضوع نوشتار- به طور اخص تشیع در ایران، به معنای مطلق کلمه علیه موجودیت زیست بشریت و زیست سایر گونههای زنده و حتا غیر زندۀ کرۀ زمین است!
این نوشتار نگارنده دربارۀ تشیع، به این معنی نیست که سایر مذهبها و فرقههای اسلامی و سایر دینهای این کلاس(شبیه اسلام) مردمان ایران و دیگر جهانیان مشکل نداشته و ندارند، البته میتوان همین موضوعیت نوشتار دربارۀ تشیع را برای سایر آیینهای دینی گفت که مصیبتها و بلاهای مشابهی بر سر مردمان درآوده اند.
بدیهی است اگر مذهب تسنن هم مشابه مشلاتی مذهب تشیع در ایران بوجود آورده، بهآورد، میتوان تیتر این نوشتار دربارۀ تسنن گفت، کما اینکه در افغانسان طالبان همین کار شروع کرده اند، یعنی میتوان بزودی گفت:
دربارۀ توحش تسنن؟، آیا آسانتر است تسنن را از افغانستان اخراج کرد یا آن را اصلاح؟، اندکی تظلمخواهی مردمان افغانستان از ۴۵ سال حکومت توحش تسنن!
تعجب میکنم از غربیانی که مدعی آزادی بیان هستند و اجازۀ فعالیت به نشریۀ شارلی ابدو و شخصی همانند سلمان رشدی میدهند، و اما به برخی که نقدهای منطقی و مؤدبانهتر میکنند را به انحای مختلف سانسور و سرکوب میکنند!
متأسفانه برای سخن خلاصه ای که میخواهم بگویم بایست مقدماتی بگویم، این تحمیل ناخواسته افرادی از چپ اسلامگرا و برخی منفعتطلبان غیر اسلامی موجب شده اند، که مثلا در قضیۀ غزه منافعی دنبال میکنند، در حالی که در همان مسئله غزه نیز مشاهده میکنیم اسلام تسنن با اسلام تشیع مغزشویی کردند مردم عادی را و در نهایت تراژدی تروریستی هفتم اکتبر را بوجود آوردند- و با تمام انتقادهایی به اشتباهات اسرائیلیها وارد کرده اند- این بار اسرائیلیها سیلی حقیقت چنان با اصالتی از تروریسم اسلامگرایی خوردند که به درستی تشخیص دادند تا حکومت و حاکمیت در اختیار اسلامگرا اعم سنی یا شیعی باشد، احساس ناامنی و خطر موجودیتی از ناحیه غزه و لبنان و ایران به سمت اسرائیل و سایر کشورهای مشابه اسرائیل است، اینجا پرسش این است آیا اسرائیلیها و جامعۀ یهودیان و بقیۀ آسیب دیدگان از تروریسم اسلامگرایی، میخواهند کار تمام کنند و برای همیشه این تروریسم اسلامگرایی حل کنند و یا باز تن میدهد به کار خائنانه سرمایهداری منتفع از تدوام حیات ننگین ضد بشری حکومتها و گروهکهای اسلامگرا نظیر جمهوری اسلامی ایران و حزب الله و غیره؟
این سرمایهدارهای منتفع فوق الذکر، در حقیقت دارند خون مظلومان قربانی حادثۀ هفتم اکتبر ۲۰۲۳ توسط تروریسم اسلامگرا پایمال میکنند با تدوامبخشی حیات حکومت جمهوری اسلامی ایران.
در پست قبل، به نقش حکومت شیعی در انحطا و تباهی نظام آموزش و پرورش و عالی و دانشگاهی پرداخته شده است. از این بدیهیتر میتوان دلیل آورد که این چیزی به نام تشیع در ایرن اس، به چنین انحطاطی امورات کشوری کشانده، مردم عادی برای فخرفروشی و منزلت اجتماعی گرفته تا حل مشکلاتی نظیر استخدام و گرفتن مجوز ایجاد واحد تجاری و تولیدی و خدماتی اقتصادی و حتا فرار از اینکه نگویند دخترترشیده است بروند در مقطع متوسطه و یا دانشگاه ادامه تحصیل بدهند، چون شرایط سنی و جسمی و ذهنی مناسبی نداند و قاد درک و دریافت محتوای علمی رشتههای تحصیلی نیستند، مجبور میوند بروند مدرک تحصیلی یا مهارتی بخرند!، این وسط مافیاییهایی بوجود بیاند که به صور روند به ظاهر قانونی، این مدارک تحصیلی و مهارتی به متقاضیان در ازای پول بدهند(مدکرفروشی)!، دقت فرمایید مدرکفروشی با مدرک جعلی فروشی دو تا قضیۀ جدا از هم است. مثلا مدرکفروشی در مراکز مهارتی تحت مجوز وزارت ارشاد و سازمان فنی حرفه ای وزارت کار یا مدارس غیر انتفاعی تحت مجوز آموزش و پرورش، مسیر به ظاهر قانونی دارند (در همین سایر مطالب زیادی تحت نام فساد آموزشی یا باند بیرجندیها منتشر شده)، خلافکاری و عدم آموزش، در پروسۀ تحصیل روی میدهد، کلاسها صوری است، حتا آنهایی میروند سر کلاس مینیشنند به آنها میگویند بیاید بنشیند و نیازی به یادگیری نیست، هر چند همین کلاسها صوری نیز کامل برگزار نمیشود، کل پروسه، یک فرمالیته است، در این پروسه تعلیم و تربیت صورت نگرفته و دانشی از علوم مختلف از پزشکی و معماری بگیر تا کامپیوتر و تصویرسازی، آموزش داده نشده و یاد گرفته نمیشود توسط متقاضی مدرک!، در نهایت همین کسانی مدرک تحصیلی دیپلم و یا مهاتری یا لیسانس و دکتری گرفته اند، جذب مراکز اداری و تصمیمگیرندۀ کشوری و لشکری شده و خروجی کار این نظام ظلم و جنایت و فساد شده است. حال همۀ فساد آموزشی توسط چه حکومتی است و این حکومت بر پایۀ چه بوده، جواب این است، این حکومت شیعی است و بر پایۀ تشیع بنا شده است، تشیعی که انواع احکام مهلک و ناقض بدیهیات حقوق بشر است و با فقههی هولناک ضد عقلانی مانند مباهته و مباهله و غیره، موجب تباهی و انحطاط اجتماعی و اخلاقی و عقلانی مردم میشود.
دیگر به چه روشی فاجعۀ و تراژدی انحطاطی فساد آموزشی مدرکگرایی و مدرکفروشی توضیح بدهند تا برخی از فلانیها خودشان به نفهمی نزنند؟!
این انتقاد بجا را کرده اند که چرا این همه از حقوق اتنیک و قومی میگویند مانند آموزش به زبان مادری، و با توجه هزینهها و پیچیدگی اموزش به زبان مادری در مدارس و دانشگاهها کلاسیک، چرا از تا کنون از امکانات فضای مجازی و اینترنت و هوش مصنوعی استفاده نمیکنند و مقاطع تحصیلی متوطه و دانشگاهی را در بستر مجازی ایجاد نمیکنند، در حالی که تجربه نشان داده هزینهها بسیار کمتر و سرعت اجرا بیشتر است!، چرا این پیشنهادها اجرایی نمیکنند و چند دهه اس منتظر مانده اند که در ایران وسایرکشورها این درخواستها اجرا شود؟ این کشورهای مدعی حمایت از حقوق اتنک و قومی، که میلیاردها دلار صرف امور امنیت میکنند برای جلوگیری از اندیشه و عقاید تروریستپرور اسلامی و شیعی و غیره، میلیونها متقاضی فرودست با آموزش رایگان و دادن مدرک تحصیلی معتبر کمک نمیکنند که قطعا کمتر هزینه دادر و با چند میلیون دلار میتوان میلیون تن آموزش داده و صاحب مدارک تحصیلی و مهارتی معتبر کرد به طور رایگان، این همه مسیونری طی قرنها فرستادی تا تمدن فرهنگ مترقی غربی را به جوامع تحت تسلط وحوش اسلامگرا، چرا حالا این فضای اینترنت آمده و میتوان اینترنت ارزان و حتا ریگان ماهواره داد به این مردم و اینان هم شر توش شیعی نجات داد و هم تبدیل به اعضای محترم و با شخصیتی در تمدن خودتان کنید چار فعلا این مردم فردست ایران همچون یتیم هستند و کسی در ایران کمکشان نمیکند از نظر اقتصادی و یغر اقتصادی تا از توحش تشیع نجات یافته و یک حداقلی زندگی نرمال و لذت زیستی تجربه کنند حتا از داشتن یک پارتنر و دوست دختر محروم هستند بخاطر لاتیسم توحش تشیع!، هم فرهنگ و تمدن مترقی و مدرن و سکولار و دموکراتیک در میان فرودستان ایران گسترش دهند و هم بالاخره کمکی کنند در نابود کردن این فساد آموزشی ضد بشری وحوش شیعی و حکومت وحشی شیعی در ایران؟!
البته مشکلات ایرانیان همه ا تقصیر تشیع نست، اما چون حاکمیت در دستان تشیع است، مقصر کلان این قضایا طبیعتا توحش تشیع قلمداد خواهد شد.
آسیبهای مهلک و خانمانسوز فساد آموزشی، اکنون موجودیت اجتماعی و زیستی ایران به خطر انداخته و بلکه تا حد زیادی زیست انسانی و سایر موجودات را در ایران به فروپاشی و انهدام کشانده است، ریشه و بنیان مسائل زیست محیطی مانند فرونشست و تخریب محیط زیست و نابودی گونههای جانوری و گیاهی و غیر همگی به انحاطط فرهنگی و علمی مردمان ایران برمیگردد. این توحشی که از سادیسم (دیگرآزاری) و مازوخیسم (خودآزاری) بخشی برمیگردد به فساد آموزشی و این فساد آموزشی برمیگردد به حکومت ناکارآمد و اشتباهی شیعی، تشیعی که در هزاره سوم و قرن ۲۱ و به اصطلاح هوش مصنوعی، انسانها احمق و نابخرد بار آورد که بروند این بیمارن عقیدتی خودشان را دچار بیماریهای روحی و جسمی کنند با مناسک اسلامی و شیعی، خودآزاری زدن خود با زنجیر و قمه!، مردم آزری طبل و ساز زدن و سر و صدای بلندگوهای مراسم تعزیه تا مساجد!، گرسنگی و تشنگی میدهد، وسواس در حمام، ولنگاری در رابطه جنسی و چندزنی و متعهبازی و دختربازی و زنبارگی و …هر سال در ایام حج، بر اثر گرما و ازدحام مردم کشته میشوند! این چه بیماری خودآزاری و دیگرآزای است؟! از کجا این توحش ناشی میشود؟!، این تروریسم اسلامگرایی ریشه اش کجاست؟، بجز اسلام و مذاهبش؟!، اما اینکه دربارۀ ایران روی تشیع تاکید میشود، وجود جمعیت بیشتر شیعهگرا است که بیش از ۴۵ سال است حاکمیت و مقدرات و سرنوشت این مردم در چنگال توحشیشان نگه داشته و مردمان ایران به مانند گروگان گرفته اند و منابع این کشور غارت و اتلاف میکنند!، بدبختی اینجا است، عمده منابع ایران این وحوش حتا برای خودشان هم غارت نمیکنند، البته غارت و دزدی عظیمی کرده اند و میکنند و به اصطلاح تولهزادگانشان برده اند در کشورهای غربی و غیره و عیش و حال میکنند، که ممکن صدها میلیارد دلار برسد، اما چه بسا معادل چند تریلیون دلار این وحوش شیعه در خود ایران منابع کشوری تلف و هدر میدهد که اکثریت ۷۰ درصدی اش فرودست و تنگدست هستند، این وحوش لقمه از دهان روزی فرودست ایرانی میگیرند و به دور انداخته و اتلاف میکنند، این درد بزرگتری است!، آن منفعتطلبان سرمایهداری خودشان به نفهمی زده اند، اگر سالانه چند ده میلیارد دلار اسلحه به اعراب میفروشند، در ایران سالانه چند صد میلیارد دلار منابع ارزشمند کلا از دسترس خارج شده همه از خود مردم فرودست و وحوش شیعه بگیر تا بازارهای صادراتی غربی و شرقی و تلف میشود، که میتواند به سود فرودستان ایران و حتا همین وحوش شیعی و بقیه جهانیان باشد!، این تنگ نظری و کژاندیشی است اگر غربی و شرقی سکولار گمان کند نابودی محیط زیست و منابع ایران، صرفا زیانش به نسلهای سوخته و مظلوم از دهه ۵۰ تا ۹۰ و اندی ایران است! نه! این زیان به کل جهانیان است از توحش حکومت تشیع!
اینجا پاسخی کوتاه به پرسش تیتر نوشتار داده میشود، با توجه به حدود نیم قرن حکومت شیعی در ایران، این همه انتقاد و نصحیت و پند و پیشنهاد و ایده داده شده به شیعیان که دست این اعمال ضد بشری و ضد عقلانی بردارید و خودتان را اصلاح کنید، و اما باز خدعه کرده و انتخابات تکراری نمایشی اصولگرا و اصلاحطلب کذایی به راه میاندازند و اکثریت قاطع و مطلق مردم ایران آن را تحریم میکنند و باز میخواهد ادامه دهد به حاکمیت ظلم و جنایت و فساد در ایران، یا وقتش نرسیده عموم مردم ایران تصمیم به ترک اعتقاد به تشیع بگیرند و این گونه این عقیده از ایران اخراج کنند؟
پ.ن:
چکار کنیم(؟) که برخی با مشاهده ان نوشتارها، سوءتفاهم برایشان پیش میآید من نوعی و دیگرانی مانند من نوعی، صرفا از روی کینه و مشکلاتی با شیعیان داشتیم دربارۀ اخرج تشیع از ایران میگوییم، نه! این طور نیست، اتفاقا امثال ما سالهای طولانی وقت خود صرف نقد و اصلاح شیعیان و مذهب شیعه کرده ایم با انواع نقد و پیشنهادهای سازنده، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم(رسیدیم) از توانمان خارج است این مذهب غولآسا شده اصلاحش، از طرفی وظیفۀ امثال ما روشنگری و نقد است، اصحاب شیعه و آن روحانیان و آخوند و ملا و ذینفعان از شیعه هستند که باید بروند این مذهب اصلاح کنند و به قول برخی، آن را سکولاریزه و سازگار با عقلانی و مدرنی و زیستی امروزی بشریت کنند، بنظر میرسد اخراج تشیع از ایران به مراتب اسانتر از اصلاحش باشد،طی ۱۴۰۰ سال ظهور این اسلام، مواردی از اخراج موفق اسلام بوده است و مشخصا اسپانیا (اندلس)، در حالی طی این ۱۴۰۰ سال چه بسیاری از خود اسلامیان و شیعیان سعی کردند اصلاح کنند این دین و این مذهب را، اما چندان موفق نشده و بلکه جان خویش از دست دادند توسط تررویستهای قاتل اسلامگرا و شیعهگرا، تلاشهایی که در آثار نظمی و نثری دگراندیشان و اندیشمندان ایران و سرزمینهای مسلمان نشین میتوان مشاهده کرد، آثار شاعران دوپهلوگو مانند فردوسی و خیام حافظ و حتا سعدی تا معاصران چون قزوینی و صادق هدایت و…، بزرگان اندیشمندی مانند بوعلی سینا چه سعی کردند با وارد کردن فلسفه و خردگرایی، این دین و مذاهبش اصلاح کنند و اما با تکفیر و طرد و تنهایی مواجه شدند!
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/antijahl
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.