یک فیلمنامه خوب، سنگ بنای یک فیلم خوب است. یک کارگردان خوب که باشی، این فیلمنامه میتواند بالقوه یک شروع خوب باشد برای ساختن فیلمی خوب. داستان نوشتن کار سادهای نیست. ساعتهای متمادی برای ماهها و شاید سالها باید فکر کنی، خط بزنی و بنویسی. اما گاه داستان خودش وجود دارد، مثل یک فیلم از پیش ساختهنشده، یکگوشه افتاده. فقط نوشته نشده است. آنقدر جذاب است که هر بخشی از داستان، خودش میشود یک فیلم. داستان ماندلا از آن داستانهاست. رنگ پوستش، کودکی و نوجوانیاش، عاشقشدن و جوانیاش، مبارزه و زندانیشدنش، رهبرشدن و عقیدههایش، طرفدارانش، بیماریاش، سنوسالش، هرکدام سوژهای داستانی دارد. ۹۵ساله است و در آفریقایجنوبی به دنیا آمده، همانجایی که در پنجسال پایانی قرن بیستم، رییسجمهورش بود. پیش از آن برای مبارزه با نژادپرستی، سالها در زندان بود. سهبار ازدواج کرد: بار اول با پرستاری که مادر چهارفرزندش شد، بار دوم با زنی سیاستمدار که رییس لیگ زنان کنگره ملی آفریقاست و در حال حاضر هم با سیاستمدار و انساندوستی موزامبیکی زندگی میکند، کسی که پیشتر همسر رییسجمهور موزامبیک بود. هریک از این اتفاقات، سوژهای است برای یک فیلم سینماییدو ساعته. همینطور هم بوده است.
داستان زندگی او، برای سینما – و تلویزیون – جذابیتهای فراوانی داشته و تاکنون حداقل در شش فیلم سینمایی و تلویزیونی به تصویر کشیده شده است. ۶۹ ساله بود که درام «ماندلا» به کارگردانی «فیلیپ ساویل» کارگردان و فیلمنامهنویس بریتانیایی ساخته شد. «دنی گلوور» بازیگر، کارگردان و فعال سیاسی آمریکایی نقش ماندلا را ایفا کرد و «آلفره وودارد» هنرپیشه سینما و تئاتر نیز نقش همسر دومش، وینی ماندلا، را. این درام ۱۳۵دقیقهای به صورت فیلم تلویزیونی ساخته و در آمریکا پخش شد و «وودارد» برای بازی در این فیلم جایزه CableACE را برای بهترین هنرپیشه زن از آن خود کرد، جایزهای که تنها در سالهای ۹۷-۱۹۸۷ در آمریکا برای فیلمهای تلویزیون کابلی داده میشد. این فیلم، ماجراجوییهای نلسون ماندلا در ارتباط با مسایل حقوق بشر را به تصویر میکشد. ماندلا خود در زمان ساخت این فیلم در زندان به سر میبرد و محکومیت ۲۵ساله خود را سپری میکرد. این فیلم به سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۸۷ از زندگی ماندلا میپردازد و از ثبتنام ماندلا در دانشگاه تا تبدیل او به یک وکیل جوان و در نهایت یک فعال سیاسی پرشور در راه ضد نژادپرستی را نشان میدهد. پس از این فیلم، ماندلا در ۷۴سالگی در سال ۱۹۹۲ در فیلم «مالکوم ایکس»، خود، حضوری کوتاه داشت.
مالکوم ایکس که شخصیتی آفریقایی- آمریکایی بود و به عنوان یک وزیر و فعال حقوق بشر فعالیت میکرد و در ۳۹سالگی ترور شده بود، شخصیتی جذاب متناسب با جریانات آن روزگاران محسوب میشد و پیشتر در سال ۱۹۷۲ نیز فیلم او ساخته شده بود. سال ۱۹۹۲، همزمان با آزادی نلسون ماندلا بعد از مبارزات ضد نژادپرستانه او از زندان بود و از اینرو، «اسپایک لی» کارگردان آمریکایی فیلم که معمولا به موضوعات نژادپرستی، جرایم شهری، فقر و مانند آن اهمیت میدهد، از ماندلا برای حضوری کوتاه در این فیلم دعوت به عمل آورد. آن روزها، توافقات و مذاکرات ضد نژادپرستی در آفریقایجنوبی مطرح شده بود و ماندلا در حضور کوتاه خود در این فیلم، نقل قولی معروف را از مالکوم ایکس بیان کرد که بخش پایانی فیلم را رقم میزد: «ما حق خود را روی زمین میخواهیم، به عنوان نوع بشر. میخواهیم به عنوان یک انسان در جامعه و روی زمین مورد احترام قرار بگیریم. ما قصد داریم وجودمان را به هر وسیله لازم که شده، به منصه ظهور برسانیم.»
در سال ۱۹۹۷ در فیلم تلویزیونی دیگری به نام «ماندلا و کلرک»، «سیدنی پواتیه» هنرپیشه سرشناس دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰، در نقش او بازی کرد. این درام ۱۱۴دقیقهای را «جوزف سارجنت» کارگردان آمریکایی ساخت و فیلم با موفقیت زیادی روبهرو شد، بهطوری که طی سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ نامزد دریافت جوایز گوناگونی شد. اینبار «تینا لیفورد» هنرپیشه سیاهپوست آمریکایی نقش وینی ماندلا را ایفا کرد و حضور «سر مایکل کین» هنرپیشه و نویسنده معروف و محبوب بریتانیایی نیز در نقش «کلرک» در این فیلم شاخص بود. داستان این فیلم از ۱۲ ژوئن ۱۹۶۴ شروع میشود، زمانی که نلسون ماندلا به همراه تعدادی دیگر از بازداشتشدگان سیاسی در دادگاه سیاسی به حبس ابد محکوم شدند تا خائنانهترین و مهیجترین دادگاه آفریقایجنوبی در تاریخ ثبت شود.
ماندلا در زمان پخش این فیلم، ۷۹ سال داشت. در سال ۲۰۰۷ یعنی ششسال پیش، «دنیس هایزبرت» بازیگر معروف تلویزیون و سینمای آمریکا در درام بیوگرافیکی و تاریخی «خداحافظ بافانا» به کارگردانی «بیل آگوست»، برای سومینبار نقش ماندلا را بازی کرد. این فیلم ۱۱۸دقیقهای در آمریکا با عنوان «رنگ آزادی» اکران شد و یک بیوگرافی از ماندلا براساس کتابی از «آنتونی سامپسون» دوست دیرینه و همیشگی ماندلا با عنوان «خداحافظ بافانا: نلسون ماندلا، زندانی من، دوست من» است. این فیلم، ماجراهای زندانیشدن ماندلا و دوران زندان او را به تصویر کشیده که در آن، «جیمز گرگوری» به سانسور نامههای زندانیان و از جمله نامههای ماندلا متهم شده است. ماندلا خود در دو قسمت از کتاب شخصیاش «راه دراز آزادی» از گرگوری یاد کرده است. اساس فیلم «خداحافظ بافانا» به زندگی واقعی این نژادپرست سفیدپوست میپردازد و اینکه چگونه زندگیاش عمیقا تحتتاثیر نلسون ماندلا، زندانیاش قرار گرفته بود که ۲۰سال زندانبان او بود و رابطه گرگوری و ماندلا را نمایش میدهد. در این فیلم، چگونگی تغییر روابط گرگوری و همسرش در طول دورهای که او زندانبان ماندلا بود نیز نمایش داده میشود. بافانا در زبان آفریقایی به معنای «پسرها»ست.
در روزهایی که ماندلا ۹۱ساله شده بود، یکی از شناختهشدهترین فیلمها درباره او ساخته شد. «کلینت ایستوود» از «مورگان فریمن» در نقش او استفاده کرد و درام بیوگرافیکی و تاریخی «شکستناپذیر» براساس کتابی با عنوان «بازیدادن دشمن: نلسون ماندلا و بازیای که یک ملت را بهوجود آورد» نوشته «جان کارلین»، این فیلم ۱۳۴دقیقهای را ساخت. مورگان فریمن برای این بازی نامزد دریافت اسکار برای بهترین هنرپیشه نقش اول مرد شد و «مت دیمون» نیز که نقش فرانسوا پینار – کاپیتان و بازیکن سابق تیم راگبی آفریقایجنوبی – را برعهده داشت، نامزد دریافت اسکار بهترین هنرپیشه نقش مکمل مرد شد. این فیلم توانست از جشنواره گلدنگلوب جوایز بهترین هنرپیشه نقش اول مرد، بهترین هنرپیشه نقش مکمل مرد و بهترین کارگردانی را اخذ کند.
«شکستناپذیر»، داستان دورانی است که ماندلا بر آفریقایجنوبی ریاستجمهوری میکند و اقدامات او در همان سال اول را نشان میدهد که تلاش میکند تا دست به یک ریسک بزند و سرزمین آپارتایدزده خود را متحد کند. از اینرو از تیم ملی راگبی کشور میخواهد تا در جامجهانی ۱۹۹۵ قهرمان جهان شود. این تیم قهرمان میشود و جشنی بهیادماندنی در خیابانها برپا میشود و مردم همگی ماندلا را «شکستناپذیر» خطاب میکنند. عنوان اصلی فیلم – Invictus – برگرفته از شعری به همین نام از شاعر انگلیسی، ویلیام ارنست هانلی (۱۹۰۳-۱۸۴۹) است. اما فیلم تلویزیونی «خانم ماندلا» به کارگردانی «مایکل ساموئلز» در سال ۲۰۱۰، از تلویزیون انگلیس پخش شد. این فیلم ۹۰دقیقهای، داستان «وینی ماندلا» همسر دوم ماندلا در سالهای ۱۹۹۶-۱۹۵۸ را نشان میدهد. داستان اصلی این فیلم، تغییرات وینی از یک دخترک معصوم روستایی به یک فعال سیاسی ضدنژادپرستی را نمایش میدهد و اینکه چگونه از یک زن عاشق و شیفته نلسون ماندلای زندانی، به یک انقلابی آتشبیار تبدیل شد.
در این درام تلویزیونی، «دیوید هروود» هنرپیشه بریتانیایی به ایفای نقش ماندلا پرداخت و «سوفی اوکوندو» دیگر هنرپیشه بریتانیایی نقش وینی ماندلا را ایفا کرد. «اوکوندو» برای بازی در این فیلم، نامزد دریافت بهترین هنرپیشه نقش اول زن در جشنواره تلویزیونی «بفتا» شد. اینک ماندلا در حالی در ۹۵سالگی رخ در نقاب خاک کشیده که فیلم جدیدی از او برگرفته از کتابی از وی با عنوان «ماندلا: راه دراز آزادی» روی پرده رفته است. «جاستین چادویک» کارگردان جوان بریتانیایی سازنده این فیلم است و «لوتر ادریس البا» هنرپیشه و خواننده سیاهپوست اهل بریتانیا در آستانه ۴۰سالگی، به ایفای نقش ماندلا پرداخته. این فیلم، یک درام بیوگرافی و تاریخی دیگر از نلسون ماندلا است که طی آن، روند زندگی کلی ماندلا از کودکی روستایی تا تبدیل شدن به اولین رییسجمهور دموکرات آفریقایجنوبی، به تصویر کشیده شده است. «نائومی ملانی هریس» نیز نقش وینی ماندلا، همسر نلسون ماندلا را بازی کرده.
بخشهای دیگر زندگی ماندلا هنوز مجال فراوانی برای فیلم شدن دارد. اسطورهای که ششفیلم در دوران حیاتش ساخته شد تا اهمیت و نقش او در فرهنگ جهان در قرن بیستم و بیستویکم در زمان حیاتش دانسته شود. جریانات زندگی او هنوز فرصتهایی برای فیلمنامههای دیگر باقی گذاشته. زندگی فرزندانش، سه ازدواجش، مبارزهاش با مرگ و جدال با بیماری در بیمارستان و نقش مهمی که او در تغییر نگرش انسانها در مقولههای فرهنگ و ورزش و سیاست و انسانیت داشته، کماکان میتواند سوژههایی مناسب برای فیلمهایی دیگر باشد. جزییات زندگی نلسون ماندلا، فرصتهای فراوانی برای سینما میآفریند، بیآنکه غبار تکرار بر پرده سینما بیفتد.
ماندلا در کنار مورگان فریمن/ عکس: GettyImages
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.