وضعیت انفجاری جامعه در پی ناتوانی دولت رئیسی

خامنه‌ای تبلیغات می‌کرد که با آمدن دولت «جوان و حزب‌اللهی» تضادهای جامعه ایران حل خواهد شد. اما با گذشت نزدیک به ۳ سال از آمدن دولت رئیسی، جامعه ایران با یک وضعیت انفجاری روبروست.

در تقدیر بود و قوانین نیز همین را نشان می‌داد. بن‌بست سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکمیت ملایان، امری بود که در سالیان اخیر نیازی به توضیح نداشت.

اگر خامنه‌ای نیز مجبور به آوردن دولت رئیسی شد، نه برای حل مشکلات جامعه، بلکه برای یکدست‌ کردن حاکمیت در برابر قیام‌ها و اعتراضات بود.

حال آنکه برخی تصور می‌کردند قصد خامنه‌ای از آوردن رئیسی، این است که مشکلات جامعه ایران را حل کند.

نگاهی به مولفه‌ها و شاخص‌های کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… می‌تواند بیانگر و مبین وضعیت انفجاری جامعه باشد.

بدین معنا که جامعه ایران آبستن حوادثی بزرگ در سال ۰۳ است که از هم‌اکنون می‌شود آنها را پیش‌بینی کرد. وضعیت شاخص‌ها نیز در زمینه‌های مختلف قابل ارزیابی هستند.

از نظر سیاسی دیگر هیچ کس شکی بر این ندارد که حاکمیت ملایان در بن‌بست کامل قرار دارد. بزرگترین مولفه و شاخص آن نیز تحریم بزرگ نمایش انتخابات مجلس ملایان در اسفند ۰۲ بود.

مردم ایران با تحریم گسترده نمایش بن‌بست قطعی خامنه‌ای در زمینه سیاسی را رقم زدند.

در سوی دیگر جبهه، یعنی در اردوی خامنه‌ای نیز بن‌بست واضح است. جنگ و جدال بین قوای حاکمیت و ایضا در درون هر یک از این قوا هویداست.

نگاهی به ترکیب جدید مجلس ملایان پیام واضحی دارد. هنوز روزی از نمایش نگذشته بود که باند پایداری، شروع به خط و نشان کشیدن برای قالیباف و دار و دسته‌اش و حذف آنها کرد.

پیشتر نیز خامنه‌ای در یکی از آخرین جراحی‌هایش حسن روحانی و پورمحمدی را به تیغ جراحی سپرد. تا آخرین خونریزی‌های پیش از موتش را به نمایش بگذارد.

وضعیت انفجاری جامعه از منظر سیاست خارجی و اقتصادی

در زمینه سیاست خارجی نیز وضعیت بن‌بست خامنه‌ای نیازی به توضیح ندارد. انزوای کامل بین‌المللی که به دلیل جنگ‌افروزی و شراکت ملایان در دو جنگ اوکراین و غزه رقم خورده است.

بن‌بست کامل را در سکوت و سکون خامنه‌ای پس از موشک‌باران کنسولگری‌اش در سوریه به روشنی می‌توان دید.

دال و دلیل آن که در بن‌بست، خامنه‌ای هیچ گونه واکنشی نمی‌تواند به این حمله منسوب به اسرائیل داشته باشد.

پیش از آن نیز ماجراجویی‌های خامنه‌‌ای در زمینه اتمی، تحریم‌ها و انزوای بی‌ حد و حصر را برایش رقم زد. تاثیرات اقتصادی آن نیز قطع دامنگیر مردم ایران شده و می‌شود. [ادامه تحریم‌ ها و ترس از وضعیت انفجاری جامعه ایران]

از نظر اقتصادی نیز مولفه‌های کلان نشان از بن‌بست ملایان و شکست آنان در این زمینه است. قیمت جهشی ارزهای خارجی و طلا خود گویا و بی‌نیاز از هر توضیح است. افزایش جهشی قیمت خودرو نیز بی‌نیاز از توضیح است.

افزون بر این قیمت جهش قیمت مسکن و ضروری‌ترین اقلام خوراکی و پایه، ذیل مولفه‌های اقتصادی گویاست.

در مقابل نیز در زمینه اقتصادی هر روز فسادی در پی فساد دیگر بیرونی می‌شود؛ هر یکی دبش‌تر از قبلی و دیگری.

مولفه‌ای که آن روی سکه سیه‌روزی وضعیت اقتصادی مردم ایران است. هر چند حاکمیت در پی سفیدسازی این فسادها برمی‌آید و یا آنها را سرپوش می‌گذارد، اما ناظر و مخاطب، وضعیت انفجاری پشت پرده آن را به خوبی درک و نظر می‌کند.

در سوی جبهه مردم نیز وضعیت کاملا بارز است. وضعیت وخیم معیشتی و اقتصادی خود گویاست. حقوق کارگران، کارمندان، بازنشستگان و… که هیچ قرابت و تناسبی با تورم افسار گسیخته موجود در کشور ندارد.

وضعیتی که جامعه ایران را به یک بشکه باروت تبدیل کرده است که با جرقه‌ای کوچک منتظر انفجار عظیم است.

بن‌بست خامنه‌ای از نظر اجتماعی

از نظر اجتماعی نیز وضعیت انفجاری جامعه ایران روشن‌تر از آفتاب تموز است. دهن‌کجی آشکار مردم به نوع پوشش مطلوب خامنه‌ای و ملایان موید این امر است. امری که از اعتراضات ۴۰۱ به بعد، ابعاد گسترده‌تری به خود گرفت و اکنون نیز ادامه دارد.

فجایل و معضلات دیگر اجتماعی نیز نیاز به توضیح ندارد. کافی است به عنوان یک شهروند در طی روز سری در خیابان‌های شهرها، روستاها و… بچرخانیم.

بی‌نیاز به هیچ جستجو و کنکاش می‌توانیم ده‌ها و صدها نمود از فجایع اجتماعی را دور و بر خود ببینیم.

از این روست که هر روز رسانه‌ها و مهره‌های دلواپس خامنه‌ای از هر دو جناح حاکمیت، البته هر دو به فراخور منافع خود، در مورد وضعیت انفجاری جامعه هشدار می‌دهند و می‌نویسند.

رسانه‌های حکومتی مملو از این گونه هشدارهاست. کم و کیف این هشدارها نیز به حدی بالاست که اگر کسی به قانونمندی‌های ملایان آگاه نباشد، می‌پندارد که لابد سران حاکمیت این وضعیت آگاه نیستند که رسانه‌هایش این گونه بی‌تابی می‌کنند و در مورد وضعیت انفجاری جامعه هشدار و انذار می‌دهند.

در حالی که وضعیت کنونی حاصل عملکرد آنان است و کاملا به آن اشراف دارند. چنان نیز در این بحران‌ها درگیر هستند که امکان هیچ گونه خروجی از آن را ندارند.

تنها با انواع بازی‌های روانی و توسل به سرکوب و… آن را پوشانده و از این شاخه به آن شاخه می‌پرند تا شاید فرجی برایشان حاصل شود.

اما فرجی در این بین وجود ندارد. این امری قطعی و یقینی است. بحث تنها بر سر زمان است تا بشکه باروت منفجر شود و فرجی برای مردم ایران و نه ملایان، حاصل شود.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)