ضربات غیر قابل جبران تروریسم (حکومتی تا غیر حکومتی) به پیشرفت علوم و تمدن مثبته جهانی! // تا کنون برایتان پرسش پیش نیامده چرا هر چه قدر علم و معارف بشریت در زمینه حقوق و بازشناسی بدیهیات حقوق بشری و این همه جنبشهای دموکراسیخواهی تکثیر شده است، اما جهان بیش از پیش در منجلاب فساد و ظلم و جنایت و جنگ و ناامنی فرومیرود؟!، چرا بیش از پیش عوامفریبان و نژادپرستان و ضد بشریهای لمپن و کمشعور و خلاصه ضد بشریها در موفق میشوند حتی به ظاهر دموکراتیک و با انتخابات در کشورهای دموکراسی به قدرت برسند؟! امثال موسلینی و هیتلر تا ترامپ و بایدن با انتخابات به قدرت میرسند و چنان میکند که باعث نسلکُشی یهودان و غیر یهودیان در گذشته یا مردمان ایران هم اکنون میشوند با اجرای برنامه ضد بشری مانند تحریم و فشار حداکثری علیه حکومت دیکتاتوری ضد بشری ج.ا!، اگر امثال خمینی و خامنه ای در ایران چنین حکومتی آکنده ظلم و جنایت و فساد برپا میکنند به لطف امثال به ظاهر دموکرات کارتر و ترامپ و بایدن اس که ادامه ننگین حکومت مییابند و پروژههای نسلکُشی خاموش مردمان ایران درحال اجرا اس!، چون وقتی نخبگان اخلاقمدار و بشردوست از ترس جان عرصه برای این پخمگان ضد بشری خالی کرده اند!، این نکتههایی که میگویم، نه بعنوان هشدار و نه آیندهپژوهی و نه پیشبینی، و بلکه بعنوان واقعیت رویدادی چه در گذشته و چه حال و چه در استمرار در آینده بازگو میکنم، ب لطف افشاگریهایی که از واقیع دزدی صنعتی و انواع سرقتهای علمی- اعم فردی و گروهکی و یا حکومتی و غیر حکومتی- طی یکصدسال اخیر انجام شده، و حتی وارد ادبیات و هنرهای نمایشی بهویژه سینما شده است، به احتمال قریب به یقین، میتوانم بیان کنم که بخش بزرگ و شای عمده نخبگان و استعدادهای بالقوه علمی جهان، به جای انتخاب رشتههای حساس برای تحصیل و اشتغال، به دنبال رشتههای غیر حساس میروند، منظور از رشتههای حساس، شاخههای علمی و صنعتی و کاربردی است که حکومتها و شرکتهای خصوصی از آنها برای امور نظامی (میلیتاریستی) و اطلاعاتی (جاسوسی و ضد جاسوسی) و بخصوص ساخت ابزارها و ابداع روشهای ناملموس جاسوسی و ترور و شکنجه و کشتن استاده میکنند، یکی عواقب طبیعی عدم امنیت میان نخبگان بالقوه علمی و صنعتی، تغییر در انتخاب رشته تحصیلی و شغلی است، در حالیکه مردمان جهان شگفتزده به اختراعات و پیشرفتهای علمی مینگرند، امثالهم در پس این صحنهای باشکوه و تفاخری، پسرفت علمی و صنعتی و… مشاهده میکنم، مشاهده میکنم گسترش تروریسم حکومتی و غیر حکومتی، موجب فضای ناامنی برای نخبگان و استعدادهای علمی جهان شده و سیگنال ناامنی به نسلهای حاضر و آینده مخابره و دریافت شده که خلاصه اش این است؛”آهای! اهل علم و مشتاقان علم و دانش، مواظب خودتان باشید، تحصیل در رشتههای حساس، میتوان باعث نابودی زندگی و یا محدودیت در آزادیهای فردیتان شود!”، این پیام آشکار افزایش تروریسم (اعم حکومتی تا غیر حکومتی) است، برخلاف ظاهر باشکوه نمایش پیشرفتهای علمی در رشتههای حساس، من حدس میزنم و تخمین و گمانه دار که شاید حتی یک درصد استعداد گذشته و فعلی بشریت در این رشتهها به خدمت گرفته نشده است، برخلاف تصور سران حکومتها و اصحاب شرکتهای بزرگ، نخبگان تنها به شکوه و جلال و تبلیغات و پروپاگاندای ثروت و رفاه نمایش داده شده مجذوب نمیشوند، نخبگان هم مانند بقیه مردمان عادی، غریزه بقاء دارند، و اتفقا آنها زودتر از مردم عادی درمییابند که خطرات تحصیل و اشتغال در رشتههای حساس را!، آنها به خوبی درک کرده که با انتخاب این رشتههای تحصیلی و اشتغال در مراکز حساس حکومتی و شرکتهای خصوصی مثلا در امور هسته ای یا نظامی و اطلاعاتی و جاسوسی، در اولین گام آزادی و سپس امنیت جانیشان برای همیش در خطر خواهد بود و تمام عمر بایست در استرس ترور شدن یا دزدیده شدن و شکنجه و زندانی شدن در قفسهای به ظاهر طلایی و رفاه ظاهری باشند!، آنها هوشمندانه وانمود به پخمگی و کودنی میکنند، میروند رشتههای غیر حساس تحصیلی یا شغلی انتخاب میکنند و از خیر اختراعات و اکتشافات علمی میگذرند!، امروزه برای استعدادهای بالقوه بشری، پرسش این نیست که عم بهتر است یا ثروت، که بارها گفتند علم منجر به ثروت بهتر است، بلکه اسخ نخبگان بسیار سطح بالا این است، امنیت و هر چه دور بودن از سیاست و حکومت و خطرات جانی این دنای پلشت سیاست!، و نتیجه اش افزایش پخمگی و حضور بیعرضگان و حتی زیانرسانان در هرم قدرت و ثروت جهان است، اگر خوش شانس باشند جامعه بشری، نخبگان بتوانند به صورت ناشناس انتقاد کنند، که با این وضع ناامنی و تروریسم و کشتار و زندانی کردن و خلاصه تباه کردن زندگی نخبگان، هر روز همین حداقل یعنی انتقادگری هم کم شده است.
بله! واقعیتی که گمان به یقین دارم که عمده استعدادهای بشری برای پیشرفت علمی، هدر میرود و مقصر اصلی این جریان زیانبار، عدم امنیتی است که حکومتها و غیر حکومتیها بواسطه تروریسم و جنایت و سرکوب آزادیهای اجتماعی و مدنی در جهان بوجود اورده اند. برخلاف تصور و تبلیغات، بگمانم اکثریت استعدادها به سمت مشاغل غیر حساس و حتی نه چندان مفید میرود، موار کمتر حتی جذب کارهای مضر یا بیخاصیت مانند دلالی میروند، اینکه این همه استعداد به ظاهر پخمه در امور مالی و کلاهبردار و انواع مختلف دیگر دزدی (اختلاس) و اشتیاق عجیب کار در امور بورسی و بانکی، زمینههای بالای فساد و دور زدن قانون و پول راحت حرام زیاد به دست آوردن است!
نکته: منظور نگارنده از تمدن مثبته جهانی، در واقع نکات مثبت و جهانشمولی و مفید نسبی برای عموم بشریت است، مانند علوم بهداشت و درمان و پیشگیری از بیماریهای جسمی و روحی، چرا که از نظر امثالهم، اولا امروزه فقط یک تمدن داریم و نامش تمدن جهانی میویم، دو اینکه تمدن مجموعه ای از موار منفی و مثبت است از مادّیات زندگانی بشر و البته زندهمانی امثالهم و دیگر مظلومان جهان در میان وحوش ضد بشری!
بدرود
بررسی عوامل اصلی در نسلکُشی مردمان ایران کنونی
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/bashariat

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.