آلفرد یعقوب زاده
در سال ۱۳۵۹ که ۲۰ سال داشتم خودم را به جبههها رساندم برای عکاسی جنگ. در حال نبرد و پیشروی در میان نیروهای جنگهای نامنظم، از این پسر عکس گرفتم که ترسیده بود و آموزش نظامی هم نداشت و خیلی جوان بود و ۱۳ سال داشت. دیدم خیلی ترسیده. رفتم به سمتش و او مرا بغل کرد و گریه کرد. گفتم خب جنگ همین است. گفت پدرم مرا آورده اینجا، و من ۲۰ ساله سعی کردم دلداریش بدهم!
چند روز گذشت و مسوولین ستاد تبلیغات جنگ به من گفتند که: راستی آلفرد، این دوستت شهید شد.
در سال ۱۳۵۹ که ۲۰ سال داشتم خودم را به جبههها رساندم برای عکاسی جنگ. در حال نبرد و پیشروی در میان نیروهای جنگهای نامنظم، از این پسر عکس گرفتم که ترسیده بود و آموزش نظامی هم نداشت و خیلی جوان بود و ۱۳ سال داشت. دیدم خیلی ترسیده. رفتم به سمتش و او مرا بغل کرد و گریه کرد. گفتم خب جنگ همین است. گفت پدرم مرا آورده اینجا، و من ۲۰ ساله سعی کردم دلداریش بدهم!
چند روز گذشت و مسوولین ستاد تبلیغات جنگ به من گفتند که: راستی آلفرد، این دوستت شهید شد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.