کانون زنان ایرانی- فاطمه کاظمی: «همسرکشی» جرمی است که در آن زن یا مرد شریک زندگی خود را به قتل میرساند. در اثر وقوع این جرم علاوه بر زوجین، خانواده و جامعه را نیز باید جزء قربانیان دانست. زیرا علاوه بر اینکه مجرم به لحاظ روانی در شرایط بسیار نامناسب قرار میگیرد، صدمات جبرانناپذیری بر روان فرزندان، سایر اعضای خانواده و افراد جامعه وارد میشود و آنان را برای تمام عمر ناامید و سرشکسته و فضای جامعه را مضطرب میکند و در پارهای از موارد افراد خانواده را به سوی انحراف و ارتکاب به جرایم سوق میدهد.
شوهرکشی در ایران بیسابقه نیست. اما در طول تاریخ همسرکشی معمولا از طرف جنس مرد صورت میگرفته است. در اغلب این قتلها یک سوءظن نسبت به زن و خیالپردازیها درباره خیانت زن به مرد باعث وقوع چنین جنایاتی میشد. در چنین قتلهایی که عنوان «قتلهای ناموسی» را داشت، مردان مدال افتخار بر سینه خود میزدند و معتقد بودند با انجام چنین کاری توانستهاند از آبروریزیهای قومی و قبیلهای جلوگیری کنند. حمایت افکار عمومی نیز از این جنایتها کم نبود.
اما در دو دهه اخیر با افزایش پدیده ای به نام «شوهرکشی» نیز روبرو هستیم. تقریبا همه روزه در رسانهها خبرهایی از این پدیده منتشر میشود که بسیار رو به افزایش و نگرانکننده است. این روزها، زنان، قربانیان خاموش همیشگی قتلهای خانوادگی، به عنصر فعال بدل شدهاند و از الگو و شیوه خشن قاتلان مرد تقلید میکنند. کارشناسان دلایل زیادی برای این مسئله مطرح میکنند که جای بحث و بررسی دارد.
نگاهی به آمارهای تکان دهنده
آمارها حکایت از جریان نگرانکنندهای دارند. به باور عموم مردم جامعه، میزان «زنکشی» بیشتر از«شوهرکشی» است. در حالی که پژوهشهای صورتگرفته در ۱۵ استان کشور عکس این باور را ثابت میکند. در شرایطی که تنها یک هشتم جرایم مربوط به زنان است، در همسرکشی سهم زنان بیشتر از مردان است.
تحقیقات نشان میدهد مردان معمولا در یک لحظه و بر اثر جنون آنی دست به قتل همسرانشان زدهاند در حالی که زنان بر اساس طرح و نقشه قبلی و معمولا با همدستی شخص دیگری که اتفاقا مرد نیز بوده مرتکب قتل همسرانشان میشوند. از حضور شخص سوم معمولا تعبیر به «خیانت» میشود. اما این یک امر مسلم است که کمرنگتر شدن و از بین رفتن تدریجی عاطفه در خانواده که در اثر عوامل مختلفی صورت میگیرد ضربه شدیدی را بر روابط زوجین وارد میکند. مخصوصا اگر زن خود را در کنار همسرش خوشبخت احساس نکند پس از مدتی تحمل، در اثر فشارهای روانی و وجود حس منفی به علت نداشتن حامی در زندگی مایوس شده و به فکر تغییر و رهایی از وضع موجود میافتد. وقتی زن محبتی را که نیاز دارد از شوهر خود دریافت نکند با مرد دیگری آشنا میشود که عواطف و محبت و احساسات فراموش و سرکوب شده را حتی به دروغ به او برمیگرداند. در این صورت قوه عقلانی زن تحت تأثیر عطش محبت، از بین رفته و با تشویق و ترغیب نفر سوم ممکن است زن در یک حرکت ضد اخلاقی دستش را به خون همسرش نیز آلوده کند. در این صورت باز هم قربانی اصلی زن است.
نکته جالب توجه در آمارها این است که ۸۰ درصد مردان بعد از قتل همسرانشان، اظهار پشیمانی کردهاند درحالی که ۹۵ درصد از زنان شوهرکش معتقدند اگر باز هم حادثه تکرار شود شوهرانشان را خواهند کشت. مردان بعد از قتل سعی میکنند با اعمالی چون رساندن زن به بیمارستان او را نجات دهند اما زنان بعد از قتل هیچ اقدام نجات دهندهای انجام نمیدهند و خود را بیگناه میدانند. از طرفی خشونتهای در جریان قتل نیز رو به افزایش است. اگر قبلا زنان توسط سم یا خفه کردن، شوهران خود را به قتل میرساندند امروزه روشهایی چون استفاده از سلاح سرد، سوزاندن و مثله کردن را مورد استفاده قرار میدهند. شاید این آمارها نشان دهنده این باشد که شوهرکشی مسئله بسیار پیچیدهتری از یک خیانت است.
وقتی کاسه صبر یک زن لبریز میشود
«مرضیه سپهریمنش» کارشناس ارشد مطالعات زنان درباره علل این پدیده میگوید: «ازدواج در سنین پایین و ازدواجهای تحمیلی و ناخواسته از دلایل مهم شوهرکشی است.» او در ادامه میگوید:« تحقیقات نشان میدهد پایگاه اقتصادی- اجتماعی اکثریت این زنان پایین بوده و آنان از محرومترین قشرهای جامعه بوده و میراث فقر مادی و فرهنگی به آنها انتقال یافته است».
سپهریمنش معتقد است «احتمال ارتکاب به قتل شوهر در ازدواج دوم دو برابر است. اغلب زنان شوهرکش برخلاف فشارهایی نظیر اعتیاد، بیکاری همسر و خشونتهای فیزیکی و روانی همسر سعی در انطباق با اینگونه فشارها داشتهاند اما به علت فقدان حمایتهای اجتماعی و قانونی به هیچ نتیجهای نرسیدهاند. در نتیجه با حمله به نزدیکترین منبع فشار یعنی شوهر و ارتکاب به قتل سعی کردهاند به تمام فشارها و محرکهای منفی یک زندگی طاقت فرسا و به بن بست رسیده پایان دهند.»
این کارشناس ارشد مطالعات زنان درباره راهکارهای کاهش این آسیب اجتماعی میگوید: «ایجاد و توسعه سازمانهای حمایتی و خدمات اجتماعی جهت حمایت از زنان آسیبدیده، گسترش آموزش مهارتهای زندگی، توانمند کردن زنان، ایجاد تسهیلات طلاق برای زنان آسیبدیده و در معرض خطر و اجرای تمهیداتی برای جلوگیری از ازدواجهای اجباری دختران از جمله اقدامات لازم جهت کاهش این آسیب اجتماعی است.»
انتخاب قتل به جای طلاق
طلاق یک راهکار قانونی و شرعی برای پایان دادن به زندگی مشترک است. پس چرا برخی از زنان به جای قتل شوهر سراغ طلاق نمیروند؟ دکتر «هادی رستمی» عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا معتقد است: « در قانون مدنی ایران حق طلاق متعلق به مردان است و اگر مردی مایل باشد میتواند به راحتی با پرداخت حق و حقوق زن او را طلاق دهد اما زنان چنین حقی ندارند و حتی با بخشیدن حق خود مانند مهریه به سختی میتوانند طلاق بگیرند. زنان باید بتوانند اضطراری بودن شرایط زندگی خود را در دادگاه اثبات کنند. البته در قانون ایران چیزی مانند ازدواج اجباری و یا احساس خوشبختی نکردن به عنوان دلیل درخواست طلاق پذیرفته نمیشود. دادگاه فقط دلایلی مانند اعتیاد و ندادن نفقه را قانونی میداند.»
این عضو هیئت علمی دانشگاه میگوید: « فرایند طلاق در ایران بسیار طولانی است. پروندههای طلاق معمولا چند سال در جریان میمانند. در این شرایط در مواردی زنی که در زندگی مشترک شکست خورده است و برای احقاق حق خود به مراجع قضایی رجوع میکند وقتی میبیند قانون نیز از او حمایت لازم را نمیکند اصطلاحا دچار بزهدیدگی ثانوی میشود. به این معنی که هم از طرف خانواده و هم از طرف قانون طرد میشود. بنابراین به زعم خود یک راه حل سادهتر یعنی قتل شوهر را انتخاب میکند». بنابراین زن برای احقاق حق خود، خودش را قربانی میکند.
این جرم شناس به راهکارهای کاهش این پدیده شوم اشاره میکند و میگوید:« اگر روند رسیدگی به پروندههای طلاق در دادگاهها تسهیل شود و این پروندهها زودتر به نتیجه برسند احتمال ارتکاب جرایمی چون شوهرکشی کاهش پیدا میکند. متأسفانه در ایران قوانین مجزایی برای بزهکاری زنان تعریف نشده است. صرف اعمال قوانین خشونت بار مانند مجازات اعدام نیز نمیتواند چنین مشکلاتی را حل کند.»
برخلاف آنچه ظاهر نشان میدهد، آمارهای شوهرکشی رو به افزایش است اما میتوان گفت این پدیده هنوز به یک معضل اجتماعی تبدیل نشده است. بنابراین لازم است قبل از آنکه این آسیب اجتماعی به مرحله بحران برسد تمهیدات لازم اجتماعی، روانشناختی و حقوقی در خصوص آن اندیشیده شود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.